بعقیده من بلوچیها را میتوان به قطره های دریا تشبیه کرد. قطره ها همه یکجا جمع میشوند . دریا رنگ آبی خاصی دارد. این رنگ علامت فداکاری, ازخود گذشتگی, صداقت عمل, خرد, دانش, ابدیت, جاودانگی, ایثار مهرومحبت, شیفتگی, ایمان, پارسائی, آرامش وآزاد اندیشی است. درواقع با شناخت بلوچیها پی خواهید برد که صفات ذکرشده خاص آنهاست. رنگ آبی درعین زیبا بودن نیزغمگین دیده واحساس میشود. بلوچیها بطور ممتد مورد حمله وهجوم همسایگان وبیگانگان قرار گرفته اند. آنها متحمل ظلم وتعدی بسیار شده اند. هم اکنون نیز با کمال تاسف دروطنمان ایران به بلوچیها بینهایت ظلم شده ومیشود. بعلت اینکه بلوچی هستند واهل تسنن. راستی که شرم آوراست. جائی که در وطن ما مقامات بالا ازبیگانگان کشورهای دیگر حمایت میکنند اما به هم میهنان خود ستم. درست مانند اینست که پدرومادری فرزندان خود را ازمهرومحبت محروم وحتی تنبیه کنند. اما از افراد خارج ازچهار چوب خانه حمایت بعمل آورند. چنین عمل مضحک وشرم آوری قابل توجیه وتوصیف نیست.
نیکوکاری ازخداوند سئوال کرد: چگونه میشود با وجود این دنیای بیرحم وارد بهشت شد؟ خداوند به او پاسخ داد: بین گرگهای درنده گوسفندانی ارسال داشتم. چنانچه مایلی با خوبیها شاد باشی وبا بدیها مقابله کنی باید مانند کبوتر ساده ومثل مار عریان باشی. مگر نه اینکه خداوند انسان را ازروی احساس خود آفریده است؟ انسانی که بمانند خط کش راست ودرست است طعم تلخیها وتحقیرهای ناشایست را بمراتب بیش از دیگران تجربه خواهد کرد. شاید موقع آن فرار رسیده که درمقابل گرگهای انسان نما پوست خود را تغییر داد وازاصالت ذاتی در لحظات خاصی فاکتور گرفت وبمانند مار لخت وعور شد. من ازمردم بلوچستان بیان میکنم که ازسرشت پاکی یک کبوتر برخوردارند و متاسفانه درطی تاریخ قربانی گرگها وحیوانات انسان نمای دیگر شدند.
"(ترجمه شده از چندین مقاله بزبان انگلیسی)": "بلوچستان دارای یکی ازتمدنهای غنی وکهن میباشد. آنها نام کودکان را ازحیوانات ودرختان وگیاهان مختلف ورنگها وهمچنین قسمتهائی ازبدن را انتخاب میکنند. احترام خاصی به اشخاص مسن تر ازخود دارند. گاهی اوقات نام پدر را بخاطرسنتی که دارند به کودک نورسیده اضافه میکنند. لباسهائی که بتن میکنند بسیار زیبا وکمیاب که درتهیه آنها دقت فراوان ووقت بسیار صرف میشود. درحقیقت لباسها به پوشش اجداد آنها یعنی آریائیها شبیه است که به رنگ سفید بود. درزمانهای آخر لیک, کتهای رنگی نیز اضافه شدند. برودوری دوزی بلوچیها آنقدر زیبا و نادر است که درهرعصری ازتاریخ, درباریان وبطورکلی مقامات بالا, ازدوزندگان بلوچی استفاده میکردند. بلوچیها ازجواهرات مخصوص وبی همتائی استفاده میکنند که توسط باستانشناسان آریائی شناسائی شده اند. بعضی ازآنها عقیده دارند که این جواهرات میتوانند نیروهای منفی وشیطانی دردنیای خارج ازچهار چوب خانه را که درفکر آسیب رساندن به انسان هستند, خنثی کنند. چنانچه توجه کرده باشید همین باور دردنیای امروز درامریکا واروپا شاید هم درسراسر دنیا تاثیر بسزائی گذاشته است. کم نیستند اشخاصی که ازانواع واقسام سنگهای مختلف با آویختن آنها به روی دست وگردن میکوشند که درمقابل بعضی عوامل منفی محفوظ باشند. درزمانهای پیشتر زنهای بلوچ گوشواره روی بینی نصب میکردند که هم اکنون تقریبا درهمه جا مد شده است. کفشهای آنها ازچرم ساخته شده است. زبان بلوچی با اینکه ازخانواده ایرانی است اما ریشه هندی واروپائی دارد.
آنها جامعه باز وبا کیفیتی بی نظیردارند که ریشه آن بسیار عمیق است. هنگام تولد نوزاد چه دختر ویا پسر, با موزیک وخواندن آهنگ بمدت هفت شبانه روز ازاو استقبال میکنند. آنها بصورت بی نظیری بنوعی آزادیخواهانه با کیفیت خاصی اجتماعی هستند. هربلوچی درقبیله خود بنوعی فعالیت خاصی مشغول است. بین آنها سود وضرر همیشه دو طرفه است ونوعی برابری وبرادری مخصوصی نسبت به یکدیگر دارند. معمولا اشخاص سن بالا رئیس قبیله ویاخانواده محسوب میشوند واحترام بجائی دارند. درزمانهای پیشتر خانه رهبر آنها مکانی بود که درآن تاریخ, افسانه ها و نمایشنامه ها اجرا میشد. درچنین محفلی هرشخصی آرزو میکرد ای کاش نقش برجسته ای درجذب کردن دیگران نسبت به معلومات ودانش وسبک خود داشته باشد. مشکلات سیاسی واقتصادی بین آنها بطور دوستانه مذاکره میشود. اتحاد عجیبی باهم دارند. انساندوستی وجوانمردی وازهمه مهمتر وطن پرستی ازمهمترین خصلت آنهاست. اوقات مخصوصی برای قصیده, غزل وشعر وقصه وعشق دارند, که هریک بنوبه خود میخواند. هربلوچی درچنین جمعی سعی براین دارد که با بهترین حالتی, دیده ونظر بارابطه دردانش وسبک خاص خود بحث کند.
دربلوچیها همگی دست بدست هم داده وضد سرقت وجنایت ازهرنوع آن مبارزه میکنند. هرتخلف طبق قانون منظم بین آنها بررسی میشود. چنانچه یک نفر ازاعضای خانواده چنین نقضی باعث شود, همه اعضای خانواده واقوام رنج میبرند. یکی ازخصوصیات آنها دربین مجرمین اینست که نباید دروغ بگوید, بلکه حقایق را موبه مو تعریف کند. حتی اگر بدترین مجازات را به دنبال داشته باشد. درغیر اینصورت به غرور وشخصیت او وخانواده اش لطمه میخورد. حقیقت وبازهم حقیقت یکی ازشخصیت های بارز آنهاست. درزمانهای پیشتر گاهی اوقات مجرم توسط راه رفتن به روی آتش ویا گذاشتن دستهایش به روی قطعه آهنی گداخته میتوانست بیگناهی خودرا ثابت کند. اما چنین تمرینی دراوایل میلاد مسیح ازبین رفت. دربلوچیها چنانچه کودکی مرتکب خلاف بدی شود بعلت نوجوان بودن وکمبود تجربه اوراعفو میکنند ودرمقابل, بطور مکرر به اوتعلیم صداقت ودرستی می دهند. به او همچنین یاد میدهند که دوست ودشمن را تشخیص دهد. اما جالب اینکه چنانچه مجرمی به خانه هربلوچی پناهنده شود صاحبخانه با گرمی ولطافت خاصی ازاو پذیرائی بعمل می آورد تا زمانیکه دادگاه او آغاز شود". (پایان ترجمه).
بعقیده من بلوچیها را میتوان به قطره های دریا تشبیه کرد. قطره ها همه یکجا جمع میشوند . دریا رنگ آبی خاصی دارد. این رنگ علامت فداکاری, ازخود گذشتگی, صداقت عمل, خرد, دانش, ابدیت, جاودانگی, ایثار مهرومحبت, شیفتگی, ایمان, پارسائی, آرامش وآزاد اندیشی است. درواقع با شناخت بلوچیها پی خواهید برد که صفات ذکرشده خاص آنهاست. رنگ آبی درعین زیبا بودن نیزغمگین دیده واحساس میشود. بلوچیها بطور ممتد مورد حمله وهجوم همسایگان وبیگانگان قرار گرفته اند. آنها متحمل ظلم وتعدی بسیار شده اند. هم اکنون نیز با کمال تاسف دروطنمان ایران به بلوچیها بینهایت ظلم شده ومیشود. بعلت اینکه بلوچی هستند واهل تسنن. راستی که شرم آوراست. جائی که در وطن ما مقامات بالا ازبیگانگان کشورهای دیگر حمایت میکنند اما به هم میهنان خود ستم. درست مانند اینست که پدرومادری فرزندان خود را ازمهرومحبت محروم وحتی تنبیه کنند. اما از افراد خارج ازچهار چوب خانه حمایت بعمل آورند. چنین عمل مضحک وشرم آوری قابل توجیه وتوصیف نیست.
بلوچیها را می توان همچنین به آفتاب تشبیه کرد. آفتاب یکی است. رقیب ندارد. همتا ندارد. اما این یکدانه تشکیل شده ازاشعه های فراوان. اشعه ای که دامن پاک ومهربانش به همه جا گرمی و لطافت می بخشد. آنها را نیزمیتوان به یک روح درجسمهای مختلف تشبیه کرد. روحی که وجودش پر ازنوراست. حتی پس ازشکستن, انواع واقسام رنگها وکهکشانها را ترسیم میکند.
جامعه بزرگ وریشه دار بلوچ ایرانی, مورد ظلم وجور گروه زیادی ازمقامات بالا درایران قرار گرفته اند. آنها صدمات فراوانی را متحمل گشته اند. تعداد زیادی ازبلوچیها پس ازتحمل شکنجه های وحشیانه به جوخه های اعدام سپرده شدند. غم انگیزتراز همه اکثر پستهای اداری درسیستان وبلوچستان ازساکنین (بلوچیها) نیستند بلکه غریبه هستند. فرشته خوئی و صفت پاک سرشتی باعث میشود که مورد سو استفاده وطعمه نابکاران شوند. اما با وجود تمام سختیها وناروائیها که درحق آنها شده است, بسیار شجاع, راسخ ,استوار برعقیده وآزادیخواه هستند. هرچند که آنها را درگل فروکنند لباسها وبدنشان کثیف خواهد شد اما روح آنها پاک وسالم باقی خواهد ماند. دستها وپاهایشان را ازروی خار بگذرانند زخمی خواهند شد اما به مبارزه درراه حق وآزادی ادامه خواهند داد. به روی آتش آنها را عبور دهند بدنشان خواهد سوخت اما قلب وروح آنها مملو ازعشق ومحبت است وهرگز نخواهد مرد.
لیک تلف شدن حتی یک جوان آزاده, بینهایت زیادی است. موقع آن فرار رسیده درمقابل ستمکاران وجباران گاهی اوقات بمانند مار عریان شد.
نیکوکاری ازخداوند سئوال کرد: چگونه میشود با وجود این دنیای بیرحم وارد بهشت شد؟ خداوند به او پاسخ داد: بین گرگهای درنده گوسفندانی ارسال داشتم. چنانچه مایلی با خوبیها شاد باشی وبا بدیها مقابله کنی باید مانند کبوتر ساده ومثل مار عریان باشی. مگر نه اینکه خداوند انسان را ازروی احساس خود آفریده است؟ انسانی که بمانند خط کش راست ودرست است طعم تلخیها وتحقیرهای ناشایست را بمراتب بیش از دیگران تجربه خواهد کرد. شاید موقع آن فرار رسیده که درمقابل گرگهای انسان نما پوست خود را تغییر داد وازاصالت ذاتی در لحظات خاصی فاکتور گرفت وبمانند مار لخت وعور شد. من ازمردم بلوچستان بیان میکنم که ازسرشت پاکی یک کبوتر برخوردارند و متاسفانه درطی تاریخ قربانی گرگها وحیوانات انسان نمای دیگر شدند.
"(ترجمه شده از چندین مقاله بزبان انگلیسی)": "بلوچستان دارای یکی ازتمدنهای غنی وکهن میباشد. آنها نام کودکان را ازحیوانات ودرختان وگیاهان مختلف ورنگها وهمچنین قسمتهائی ازبدن را انتخاب میکنند. احترام خاصی به اشخاص مسن تر ازخود دارند. گاهی اوقات نام پدر را بخاطرسنتی که دارند به کودک نورسیده اضافه میکنند. لباسهائی که بتن میکنند بسیار زیبا وکمیاب که درتهیه آنها دقت فراوان ووقت بسیار صرف میشود. درحقیقت لباسها به پوشش اجداد آنها یعنی آریائیها شبیه است که به رنگ سفید بود. درزمانهای آخر لیک, کتهای رنگی نیز اضافه شدند. برودوری دوزی بلوچیها آنقدر زیبا و نادر است که درهرعصری ازتاریخ, درباریان وبطورکلی مقامات بالا, ازدوزندگان بلوچی استفاده میکردند. بلوچیها ازجواهرات مخصوص وبی همتائی استفاده میکنند که توسط باستانشناسان آریائی شناسائی شده اند. بعضی ازآنها عقیده دارند که این جواهرات میتوانند نیروهای منفی وشیطانی دردنیای خارج ازچهار چوب خانه را که درفکر آسیب رساندن به انسان هستند, خنثی کنند. چنانچه توجه کرده باشید همین باور دردنیای امروز درامریکا واروپا شاید هم درسراسر دنیا تاثیر بسزائی گذاشته است. کم نیستند اشخاصی که ازانواع واقسام سنگهای مختلف با آویختن آنها به روی دست وگردن میکوشند که درمقابل بعضی عوامل منفی محفوظ باشند. درزمانهای پیشتر زنهای بلوچ گوشواره روی بینی نصب میکردند که هم اکنون تقریبا درهمه جا مد شده است. کفشهای آنها ازچرم ساخته شده است. زبان بلوچی با اینکه ازخانواده ایرانی است اما ریشه هندی واروپائی دارد.
آنها جامعه باز وبا کیفیتی بی نظیردارند که ریشه آن بسیار عمیق است. هنگام تولد نوزاد چه دختر ویا پسر, با موزیک وخواندن آهنگ بمدت هفت شبانه روز ازاو استقبال میکنند. آنها بصورت بی نظیری بنوعی آزادیخواهانه با کیفیت خاصی اجتماعی هستند. هربلوچی درقبیله خود بنوعی فعالیت خاصی مشغول است. بین آنها سود وضرر همیشه دو طرفه است ونوعی برابری وبرادری مخصوصی نسبت به یکدیگر دارند. معمولا اشخاص سن بالا رئیس قبیله ویاخانواده محسوب میشوند واحترام بجائی دارند. درزمانهای پیشتر خانه رهبر آنها مکانی بود که درآن تاریخ, افسانه ها و نمایشنامه ها اجرا میشد. درچنین محفلی هرشخصی آرزو میکرد ای کاش نقش برجسته ای درجذب کردن دیگران نسبت به معلومات ودانش وسبک خود داشته باشد. مشکلات سیاسی واقتصادی بین آنها بطور دوستانه مذاکره میشود. اتحاد عجیبی باهم دارند. انساندوستی وجوانمردی وازهمه مهمتر وطن پرستی ازمهمترین خصلت آنهاست. اوقات مخصوصی برای قصیده, غزل وشعر وقصه وعشق دارند, که هریک بنوبه خود میخواند. هربلوچی درچنین جمعی سعی براین دارد که با بهترین حالتی, دیده ونظر بارابطه دردانش وسبک خاص خود بحث کند.
دربلوچیها همگی دست بدست هم داده وضد سرقت وجنایت ازهرنوع آن مبارزه میکنند. هرتخلف طبق قانون منظم بین آنها بررسی میشود. چنانچه یک نفر ازاعضای خانواده چنین نقضی باعث شود, همه اعضای خانواده واقوام رنج میبرند. یکی ازخصوصیات آنها دربین مجرمین اینست که نباید دروغ بگوید, بلکه حقایق را موبه مو تعریف کند. حتی اگر بدترین مجازات را به دنبال داشته باشد. درغیر اینصورت به غرور وشخصیت او وخانواده اش لطمه میخورد. حقیقت وبازهم حقیقت یکی ازشخصیت های بارز آنهاست. درزمانهای پیشتر گاهی اوقات مجرم توسط راه رفتن به روی آتش ویا گذاشتن دستهایش به روی قطعه آهنی گداخته میتوانست بیگناهی خودرا ثابت کند. اما چنین تمرینی دراوایل میلاد مسیح ازبین رفت. دربلوچیها چنانچه کودکی مرتکب خلاف بدی شود بعلت نوجوان بودن وکمبود تجربه اوراعفو میکنند ودرمقابل, بطور مکرر به اوتعلیم صداقت ودرستی می دهند. به او همچنین یاد میدهند که دوست ودشمن را تشخیص دهد. اما جالب اینکه چنانچه مجرمی به خانه هربلوچی پناهنده شود صاحبخانه با گرمی ولطافت خاصی ازاو پذیرائی بعمل می آورد تا زمانیکه دادگاه او آغاز شود". (پایان ترجمه).
بعقیده من بلوچیها را میتوان به قطره های دریا تشبیه کرد. قطره ها همه یکجا جمع میشوند . دریا رنگ آبی خاصی دارد. این رنگ علامت فداکاری, ازخود گذشتگی, صداقت عمل, خرد, دانش, ابدیت, جاودانگی, ایثار مهرومحبت, شیفتگی, ایمان, پارسائی, آرامش وآزاد اندیشی است. درواقع با شناخت بلوچیها پی خواهید برد که صفات ذکرشده خاص آنهاست. رنگ آبی درعین زیبا بودن نیزغمگین دیده واحساس میشود. بلوچیها بطور ممتد مورد حمله وهجوم همسایگان وبیگانگان قرار گرفته اند. آنها متحمل ظلم وتعدی بسیار شده اند. هم اکنون نیز با کمال تاسف دروطنمان ایران به بلوچیها بینهایت ظلم شده ومیشود. بعلت اینکه بلوچی هستند واهل تسنن. راستی که شرم آوراست. جائی که در وطن ما مقامات بالا ازبیگانگان کشورهای دیگر حمایت میکنند اما به هم میهنان خود ستم. درست مانند اینست که پدرومادری فرزندان خود را ازمهرومحبت محروم وحتی تنبیه کنند. اما از افراد خارج ازچهار چوب خانه حمایت بعمل آورند. چنین عمل مضحک وشرم آوری قابل توجیه وتوصیف نیست.
بلوچیها را می توان همچنین به آفتاب تشبیه کرد. آفتاب یکی است. رقیب ندارد. همتا ندارد. اما این یکدانه تشکیل شده ازاشعه های فراوان. اشعه ای که دامن پاک ومهربانش به همه جا گرمی و لطافت می بخشد. آنها را نیزمیتوان به یک روح درجسمهای مختلف تشبیه کرد. روحی که وجودش پر ازنوراست. حتی پس ازشکستن, انواع واقسام رنگها وکهکشانها را ترسیم میکند.
جامعه بزرگ وریشه دار بلوچ ایرانی, مورد ظلم وجور گروه زیادی ازمقامات بالا درایران قرار گرفته اند. آنها صدمات فراوانی را متحمل گشته اند. تعداد زیادی ازبلوچیها پس ازتحمل شکنجه های وحشیانه به جوخه های اعدام سپرده شدند. غم انگیزتراز همه اکثر پستهای اداری درسیستان وبلوچستان ازساکنین (بلوچیها) نیستند بلکه غریبه هستند. فرشته خوئی و صفت پاک سرشتی باعث میشود که مورد سو استفاده وطعمه نابکاران شوند. اما با وجود تمام سختیها وناروائیها که درحق آنها شده است, بسیار شجاع, راسخ ,استوار برعقیده وآزادیخواه هستند. هرچند که آنها را درگل فروکنند لباسها وبدنشان کثیف خواهد شد اما روح آنها پاک وسالم باقی خواهد ماند. دستها وپاهایشان را ازروی خار بگذرانند زخمی خواهند شد اما به مبارزه درراه حق وآزادی ادامه خواهند داد. به روی آتش آنها را عبور دهند بدنشان خواهد سوخت اما قلب وروح آنها مملو ازعشق ومحبت است وهرگز نخواهد مرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر