آقای عبدالستار دوشوکی طی یک مقاله به تحلیل و تجزیه قیام امیر عبدالمالک(رحمه الله) پرداختند که چندین مورد آن از نظر تاریخی و با در نظر داشت واقعیت اشتباه می باشد که لازم دیدم فعلا بنابر نبود وقت به طور سرسری بدان بپردازم و در فرصتی دیگر با تشریح بیشتر آن را مورد بررسی قرار دهم.
اولا عنوان مطلب اشتباه است زیرا که عبدالمالک سقوط نکرده است بلکه امروز تفکر و اندیشه عبدالمالک در اوج بلندی قرار دارد و این را همه مردم و جهانیان به خوبی می دانند و سقوط زمانی گفته می شود که اندیشه و تفکر شخص به طور کلی از بین برود و یا شکست بخورد اما امروز اندیشه و تفکر مالکی تمام منطقه را فرا گرفته است و نام عبدالمالک برای همیشه زنده است.
آقای دوشوکی در نوشتارش دلیل ترک کردن لشکر رسول الله به فرماندهی مولا بخش درخشان را نامجو بودن و نسبتا خودرای بودن امیر معرفی می کنند اما نزدیکان امیر به خوبی می دانند که برعکس این ادعا امیر نه نامجو بود و نه خودرای بلکه تا حدود بسیار زیادی از نام و شهرت دوری میکرد و حتی در مرحله آغاز کار از بردن نام حرکت و خود جلوگیری می کرد و به دیگر گروههای مبارز می گفت عملیاتها را بر عهده گیرند مثل عملیات بلوار بزرگمهر زاهدان و عملیات مرصاد خاش و چند عملیات کوچک دیگر در سطح شهر زاهدان که امیر از نام بردن خود خود داری می کرد و در باره خودرای بودن باید بگوئیم که امیر در هر موضوع و مسئله ای رای جمع را بر رای خود ترجیح می داد و ممکن نبود که خودرای باشد و علت اصلی جدائی از لشکر رسول الله اختلاف شدید مولا بخش درخشان با علمای منطقه و فعالیت اقتصادی غیر مشروع وی بود که رهبر مقاومت همیشه از مخالفان تجارت مواد مخدر بود و تا آخر هم با وجود مشکلات سخت اقتصادی از آن پرهیز نمود و به همه تاجران این مواد خانمان سوز که موجب تباهی و نابودی ملت بلوچ شده است توصیه می کرد که دست از خرید و فروش مواد مخدر بردارند و از آنجائیکه مولا بخش این کار را شروع کرد رهبر مقاومت راهش را جدا کرد و برای ادامه تحصیل به گشت سراوان رفت و مدتی کوتاه در آنجا مشغول تحصیل شد و پس از آن برای ادامه تحصیل راهی کراچی شد.
آقای دوشوکی می نویسد که رهبر مقاومت به جامعه بنوری کراچی که مرکز جهاد بود رفتند و این کاملا اشتباه است رهبر مقاومت نه به جامعه بنوری کراچی بلکه به جامعه فاروقیه کراچی که یک مرکز علمی بود رفته و مشغول تحصیل شدند البته پس از مدتی کوتاه این حوزه را ترک کرده و باز مشغول مطالعات شخصی شدند و به صورت شخصی به فراگیری علوم پرداخت و مدت دو سال به مطالعه تاریخ جهان و تاریخ سازمانهای چریکی و انقلابی پرداخت.
و پس از جنگ افغانستان دوشوکی می نویسد رهبر مقاومت به کویته رفتند در حالی که ایشان پس از جنگ افغانستان به ایران رفته و در روستای ناهوک نزدیک سراوان مشغول تحصیل شدند که بنده در این دوره استاد ایشان بودم و مشغول تدریس در این حوزه بودم و رهبر مقاومت همراه با شهید حاجی محمود(ره) و حاجی محمد ظاهر بلوچ (حفظه الله)رهبر جدید جنبش و نادر ناهوکی (حفظه الله) از فرماندهان جنبش در این حوزه مشغول تحصیل بودند و همینجا بود که جنبش مقاومت جندالله پایه ریزی شد.
اما در مورد نقش ای اس آی هم آقای دوشوکی دچار اشتباه شدند و تحلیل درستی ارائه نداده اند و کاملا متاثر از تبلیغات دروغین رژیم هستند زیرا اگر آقای دوشوکی در بلوچستان پاکستان وقتی گذرانده بودند می دانستند که منطقه بلوچستان با وسعت بسیار زیادش و بافت منطقه ای اش خصوصا در مناطق مرزی اصلا تحت کنترل دولت مرکزی پاکستان نیست و پاکستان در مقابله با گروههای آزادی بخش بلوچستان خودش ناتوان است پس چگونه می تواند با جنبش مقاومت خود را درگیر کرده و مشکل دیگری برای خود بسازد و همه بلوچهائی که فعلا در اروپا هستند به خوبی از این وضعیت آگاه هستند چون خود دورانی را در این مطقه گذرانده اند و عبور و مرور جنبش در منطقه نشانگر نقش ای اس آی نمی باشد بلکه این وضعیت منطقه ای است که عبور و مرور را آسان کرده است و جهان می داند که ای اس آی پاکستان از غیر معتمدترین سازمانهای اطلاعاتی منطقه است و در راستای منافع خود به هیچ کس رحم نمی کند و تجربه نشان داده است که سازمانهای اطلاعاتی به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و به هیچ صورت امکان اعتماد بر آنها نیست خصوصا سازمان اطلاعاتی مانند سازمان اطلاعاتی پاکستان که تجربه های زیادی در این مورد وجود دارد پس چگونه جنبش مقاومت می توانست به آی اس آی اعتماد کند و رازهای خود را با این سازمان یا افراد مرتبط با آن درمیان بگذارد در صورتیکه در مورد رهبر مقاومت حتی نزدیک ترین افراد جنبش از نقل و انتقالش با خبر نمی شدند و در سفرش به افغانستان تا رسیدن وی به مقصد من که برادر ایشان و از نزدیک ترین افراد به ایشان بودم بی اطلاع بودم لذا این سخن که رهبر مقاومت با اطلاع ای اس آی به افغانستان رفته است کاملا اشتباه است و ممکن نیست که رهبر مقاومت و جنبش بر هیچ سازمان اطلاعاتی اعتماد کنند و رهبر مقاومت همانگونه که در اطلاعیه های جنبش آمده است در افغانستان و توسط نیروهای خارجی دستگیر و به ایران تحویل داده شد اما چرا رهبر مقاومت به افغانستان رفته بود درست است که وضعیت امنیتی بسیار سخت و شدیدی در منطقه مرزی ایجاد شده بود و باید جای رهبر مقاومت تغییر می کرد و بهترین نقطه که شاید از نظر امنیتی مناسب بود افغانستان بود که در اینجا خیانت یک افغانی موجب لو رفتن جای رهبر و دستگیری وی شد. و بسیاری از مسائل امنیتی هستند که تا دستیابی به تمام موارد فعلا باید مخفی بمانند تا افراد دخیل دستگیر و به سزای عمل خود برسند.
آقای دوشوکی در نوشتارش موضوع ارتباط با القائده و طالبان را مطرح نموده و اشتباها یا عمدا برای اثبات این موضوع بدون ذکر منبع از بنده نقل قول کرده اند در صورتیکه بنده هیچ جا چنین چیزی ننوشته و نگفته ام و این گفته ها ادعاهای وزارت اطلاعات رژیم هستند تا بدین صورت جنبش را به طالبان و القائده ربط دهد در صورتیکه چنین ارتباطی اصلا وجود نداشته است.
امیدوارم آقای دکتر عبدالستار دوشوکی نوشتار خود را مورد بازنگری قرار دهند تا نوشتارش مورد اعتماد همه قرار گیرد.
با تشکر
عبدالرئوف ریگی
abdulrauf.rigi@gmail.com
اولا عنوان مطلب اشتباه است زیرا که عبدالمالک سقوط نکرده است بلکه امروز تفکر و اندیشه عبدالمالک در اوج بلندی قرار دارد و این را همه مردم و جهانیان به خوبی می دانند و سقوط زمانی گفته می شود که اندیشه و تفکر شخص به طور کلی از بین برود و یا شکست بخورد اما امروز اندیشه و تفکر مالکی تمام منطقه را فرا گرفته است و نام عبدالمالک برای همیشه زنده است.
آقای دوشوکی در نوشتارش دلیل ترک کردن لشکر رسول الله به فرماندهی مولا بخش درخشان را نامجو بودن و نسبتا خودرای بودن امیر معرفی می کنند اما نزدیکان امیر به خوبی می دانند که برعکس این ادعا امیر نه نامجو بود و نه خودرای بلکه تا حدود بسیار زیادی از نام و شهرت دوری میکرد و حتی در مرحله آغاز کار از بردن نام حرکت و خود جلوگیری می کرد و به دیگر گروههای مبارز می گفت عملیاتها را بر عهده گیرند مثل عملیات بلوار بزرگمهر زاهدان و عملیات مرصاد خاش و چند عملیات کوچک دیگر در سطح شهر زاهدان که امیر از نام بردن خود خود داری می کرد و در باره خودرای بودن باید بگوئیم که امیر در هر موضوع و مسئله ای رای جمع را بر رای خود ترجیح می داد و ممکن نبود که خودرای باشد و علت اصلی جدائی از لشکر رسول الله اختلاف شدید مولا بخش درخشان با علمای منطقه و فعالیت اقتصادی غیر مشروع وی بود که رهبر مقاومت همیشه از مخالفان تجارت مواد مخدر بود و تا آخر هم با وجود مشکلات سخت اقتصادی از آن پرهیز نمود و به همه تاجران این مواد خانمان سوز که موجب تباهی و نابودی ملت بلوچ شده است توصیه می کرد که دست از خرید و فروش مواد مخدر بردارند و از آنجائیکه مولا بخش این کار را شروع کرد رهبر مقاومت راهش را جدا کرد و برای ادامه تحصیل به گشت سراوان رفت و مدتی کوتاه در آنجا مشغول تحصیل شد و پس از آن برای ادامه تحصیل راهی کراچی شد.
آقای دوشوکی می نویسد که رهبر مقاومت به جامعه بنوری کراچی که مرکز جهاد بود رفتند و این کاملا اشتباه است رهبر مقاومت نه به جامعه بنوری کراچی بلکه به جامعه فاروقیه کراچی که یک مرکز علمی بود رفته و مشغول تحصیل شدند البته پس از مدتی کوتاه این حوزه را ترک کرده و باز مشغول مطالعات شخصی شدند و به صورت شخصی به فراگیری علوم پرداخت و مدت دو سال به مطالعه تاریخ جهان و تاریخ سازمانهای چریکی و انقلابی پرداخت.
و پس از جنگ افغانستان دوشوکی می نویسد رهبر مقاومت به کویته رفتند در حالی که ایشان پس از جنگ افغانستان به ایران رفته و در روستای ناهوک نزدیک سراوان مشغول تحصیل شدند که بنده در این دوره استاد ایشان بودم و مشغول تدریس در این حوزه بودم و رهبر مقاومت همراه با شهید حاجی محمود(ره) و حاجی محمد ظاهر بلوچ (حفظه الله)رهبر جدید جنبش و نادر ناهوکی (حفظه الله) از فرماندهان جنبش در این حوزه مشغول تحصیل بودند و همینجا بود که جنبش مقاومت جندالله پایه ریزی شد.
اما در مورد نقش ای اس آی هم آقای دوشوکی دچار اشتباه شدند و تحلیل درستی ارائه نداده اند و کاملا متاثر از تبلیغات دروغین رژیم هستند زیرا اگر آقای دوشوکی در بلوچستان پاکستان وقتی گذرانده بودند می دانستند که منطقه بلوچستان با وسعت بسیار زیادش و بافت منطقه ای اش خصوصا در مناطق مرزی اصلا تحت کنترل دولت مرکزی پاکستان نیست و پاکستان در مقابله با گروههای آزادی بخش بلوچستان خودش ناتوان است پس چگونه می تواند با جنبش مقاومت خود را درگیر کرده و مشکل دیگری برای خود بسازد و همه بلوچهائی که فعلا در اروپا هستند به خوبی از این وضعیت آگاه هستند چون خود دورانی را در این مطقه گذرانده اند و عبور و مرور جنبش در منطقه نشانگر نقش ای اس آی نمی باشد بلکه این وضعیت منطقه ای است که عبور و مرور را آسان کرده است و جهان می داند که ای اس آی پاکستان از غیر معتمدترین سازمانهای اطلاعاتی منطقه است و در راستای منافع خود به هیچ کس رحم نمی کند و تجربه نشان داده است که سازمانهای اطلاعاتی به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و به هیچ صورت امکان اعتماد بر آنها نیست خصوصا سازمان اطلاعاتی مانند سازمان اطلاعاتی پاکستان که تجربه های زیادی در این مورد وجود دارد پس چگونه جنبش مقاومت می توانست به آی اس آی اعتماد کند و رازهای خود را با این سازمان یا افراد مرتبط با آن درمیان بگذارد در صورتیکه در مورد رهبر مقاومت حتی نزدیک ترین افراد جنبش از نقل و انتقالش با خبر نمی شدند و در سفرش به افغانستان تا رسیدن وی به مقصد من که برادر ایشان و از نزدیک ترین افراد به ایشان بودم بی اطلاع بودم لذا این سخن که رهبر مقاومت با اطلاع ای اس آی به افغانستان رفته است کاملا اشتباه است و ممکن نیست که رهبر مقاومت و جنبش بر هیچ سازمان اطلاعاتی اعتماد کنند و رهبر مقاومت همانگونه که در اطلاعیه های جنبش آمده است در افغانستان و توسط نیروهای خارجی دستگیر و به ایران تحویل داده شد اما چرا رهبر مقاومت به افغانستان رفته بود درست است که وضعیت امنیتی بسیار سخت و شدیدی در منطقه مرزی ایجاد شده بود و باید جای رهبر مقاومت تغییر می کرد و بهترین نقطه که شاید از نظر امنیتی مناسب بود افغانستان بود که در اینجا خیانت یک افغانی موجب لو رفتن جای رهبر و دستگیری وی شد. و بسیاری از مسائل امنیتی هستند که تا دستیابی به تمام موارد فعلا باید مخفی بمانند تا افراد دخیل دستگیر و به سزای عمل خود برسند.
آقای دوشوکی در نوشتارش موضوع ارتباط با القائده و طالبان را مطرح نموده و اشتباها یا عمدا برای اثبات این موضوع بدون ذکر منبع از بنده نقل قول کرده اند در صورتیکه بنده هیچ جا چنین چیزی ننوشته و نگفته ام و این گفته ها ادعاهای وزارت اطلاعات رژیم هستند تا بدین صورت جنبش را به طالبان و القائده ربط دهد در صورتیکه چنین ارتباطی اصلا وجود نداشته است.
امیدوارم آقای دکتر عبدالستار دوشوکی نوشتار خود را مورد بازنگری قرار دهند تا نوشتارش مورد اعتماد همه قرار گیرد.
با تشکر
عبدالرئوف ریگی
abdulrauf.rigi@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر