تجربە کشورهای چند ملیتی نظیر ایران نشان دادە است کە فدرالیسم بیش از هر نظام دیگری این ظرفیت داراست کە بە ستم ملی و محرومیت ملیتهای غیرفارس پایان دهد، اتحاد داوطلبانە آنها را تامین کردە و یکپارچگی و پیشرفت ایران را تضمین کند.
متن سخنرانی د. میرو علی یار در ” سمینار در بارە فدرالیسم سویس” در روز 16 دسامبر 2010 در شهر “برن”
رژیم جمهوری اسلامی بطور سیستماتیک بر شدت سرکوب و تبعیض همە جانبە علیە ملیتهای محروم در ایران می افزاید.
ملیتها نیز در مقابل دیکتاتوری بە پا خاستە و مصمم بە مبارزە برای رفع تبعیض و ستم ملی از خود ادامە میدهند.آنها خواهان تامین حقوق سیاسی و انسانی خود در چهارچوب یک ایران دمکراتیک و فدرال میباشند.
تجربە کشورهای چند ملیتی نظیر ایران نشان دادە است کە فدرالیسم بیش از هر نظام دیگری این ظرفیت داراست کە بە ستم ملی و محرومیت ملیتهای غیرفارس پایان دهد، اتحاد داوطلبانە آنها را تامین کردە و یکپارچگی و پیشرفت ایران را تضمین کند.
در این نوشتهتلاش شدە است بطور اختصار بە امکانات و پتانسیل ها و همچنین چالشها و موانع استقرار دمکراسی و فدرالیسم در ایران امروز اشارە شود. فرصتها و پتانسیلها
· جامعە جوان و تحصیل کرده بنا بە گزارش مرکز آمار ایران درفروردین1389 جمعیت كشور از مرز 74 میلیون گذشتە است.گروه سنی10 تا25 ساله بیش از یك سوم و گروه سنی 20 تا 29 سال بیش از 25 درصدكل جمعیت كشور تشکیل میدهد.
ایران نزدیک بە 3،5 میلیون دانشجو دارد و از نرخ باسوادی نسبتا بالائی برخوردار است.
· ایران ثروتمند ایران چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت خام در جهان و در میان کشورهای عضو سازمان اوپک مقام دوم را دارد و دومین ذخایر بزرگ گاز طیبعی جهان را داراست (بعد از روسیە).
درآمد ایران از فروش نفت و گاز در چهار سال اخیر بنا بە آمار رسمی حدود 290 میلیارد دلار بودە است.
این ثروت و منابع عظیم مالی برای کدامین پروژهعمرانی مورد استفادهقرار میگیرند؟
باید تصور کرد، ایران اگر دارای یک نظام دمکراتیک میبود، بە حقوق ملیتها احترام میگذاشت، یک دولت مسئول میداشت و بجای اینکهاین همە سرمایە کشور را اختصاص بدهد بە ماجراجوئی اتمی، سرکوب ملیتها در داخل و حمایت گستردە مالی از تروریسم جهانی، آنرا به مصرف عمران و آبادانی کشور و تقویت نهادهای دمکراتیک میرساند، ایران بدون تردید یکی از مرفە ترین و آزادترین کشورها و یکی از موثرترین اعضاء جامعە جهانی بشمار میرفت. شاید تنها ملیتهای تحت ستم بتوانند بدرستی دریابند کە دولتهای ایران سالیانە چە هزینە سرسام آوری را بە سرکوب ملیتهای غیرفارس و میلیتاریزە کردن مناطق آنها اختصاص میدهند.
· گسترش فزایندهدیدگاه سکولاریستی در جامعهبعداز 31 سال حاکمیت ج.ا. مردم ایران در عمل و بە عیان دریافتەاند کە مذهب بعنوان حاکمیت و دولت نمیتواند جوابگوی نیازهای جامعە باشد، بویژە اگر جامعەای مانند ایران از پیروان مذاهب و عقاید گوناگون تشکیل شدە باشد.از طرف دیگر،جنایتهای بیشمار رژیم بە نام دین و مذهب در ٣١ سال گذشتە، شتاب بیسابقهای بە اشاعە سکولاریسم بخشیدهاست.
البتە سکولار بودن بە خودی خود بە معنی دمکرات بودن نیست، ولی در مقایسە با حامیان و هواداران دخالت مذهب در دولت، میتواند قدمی نزدیک تر بە دمکراسی تلقی شود.
· پتانسیل وسیع تفکرات آزادیخواهیاقشار و طبقات زیادی خواهان آزادی و رهایی از دیکتاتوری مذهبی هستند. اینکهاین نیروی بالقوههنوز بهیک نیروی بالفعل تبدیل نشدهاست، بیشتر برمیگردد بهعدم وجود یک رهبری دمکراتیک و پیگیر.
· ایران یک کشور وسیع و کثیرالمللە استمساحت ایران 1.6.48.000 میباشد و در آن ملیتها و گروههای مختلف ملی و مذهبی زندگی میکنند. این تنوع در هر جامعهدمکراتیکی بعنوان غنا و فرصت تلقی میشود.
· مبارزهآزادیخواهانهرو بهگسترش و اعتلا ملیتهای تحت ستمتلاش ملیتهای محروم برای رفع تبعیض و ستم ملی از خود در ایرانی آزاد جنبهدمکراتیک و انسانی دارد.اکثریت قریب بە اتفاق سازمانهای سیاسی خلقهای تحت ستم برای تحقق مطالبات سیاسی و انسانی ملیتهای خود در چهارچوب یک ایران دمکراتیک، فدرال و سکولار تلاش و مبارزە میکنند.
مبارزە پیگیر و رو بە گسترش ملیتهای محروم علیە ستم و تبعیض و دیکتاتوری و برای آزادی و برابری بی تردید نقش اساسی در دمکراتیزە کردن و فدرالیزە کردن ایران بازی میکنند.
· وجود فعال جنبش زنان و جنبش دانشجوئی این دو جنبش ضد تبعیض و عدالت خواه از نیروهای پیشتاز مبارزە مردم علیە استبداد مذهبی بشمار میروند و نقش برجستهای در تحولات دمکراتیک جامعە ایران ایفا میکنند.
· آمادگی پذیرش فدرالیسم در جامعەدر چند سال گذشتە مسئلە ملیتها در بین سازمانها، جریانها و مطبوعات فارس زبان یکی از بحثهای غالب در داخل و خارج از کشور بودهاست.مسئلە “اقوام” در سال گذشتە حتی بە مبارزە انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری راه یافت. البتە معلوم شد کە آنها این امر را نهاز روی اعتقاد بهحقوق ملیتها بلکهتحت فشار واقعیت مبارزهآنها پیش کشیدند و تنها میخواستند از آن برای جمع آوری رای ملیتهااستفادهکنند.شمار قابل توجهی از سازمانها و شخصیتهای فارس زبان بهضرورت حل مسئلهملیتها پی بردهاند و فدرالیسم را، البتهاز دیدگاه خود، بعنوان یک راه حل میپذیرند و یا برایشان قابل بحث است.
· استقرار نظامهای فدرالی در منطقهامروز دیگر مردم ایران و منطقهبا سیستمهای فدرالی بیگانهنیستند و با گمان و تردید بهآن نمینگرند.در خاورمیانه وبویژهدر بسیاری از کشورهای همسایهایران نظامهای فدرالی برقرارند: افغانستان، پاکستان، روسیه، امارات متحدهعربی، عراق…این امر بویژهاز آنجا حائز اهمیت است کهبی پایهبودن ادعاهای ناسیونالیستهای حاکم در ایران را بهاثبات میرساند. فدرالیسم، حتی با تمام نواقص و ایراداتی کهدر کشورهای همسایهایران بهچشم میخورد، نهتنها بهتجزیهکشورها نیانجامیدهاست، بلکهبهتحکیم بیش از پیش رابطە بین ملیتهای ساکن و احساس مسئولیت مشترک آنها کمک نیز نمودە است.
بر کسی پوشیدهنیست کهبویژهدر عراق، استقرار فدرالیسم از احتمال فروپاشی و جنگ خونین داخلی جلوگیری کردهاست.
چالشها و موانع
· جمهوری اسلامی بعنوان یک نظام مذهبی- ناسیونالیستی کهبر مبنای اصل ولایت فقیهشکل گرفتهاست با آزادی انسان و هر گونهمناسبات دمکراتیک مغایرت دارد.
· سابقە طولانی و ممتد استبداد و عدم سنت و تجربە دمکراسی
· ناسیونالیسم فارس ناسیونالیسم فارس کە در قالب “ناسیونالیسم ایرانی” و دلسوزی برای ایران ظاهر میشود و گاها شکل و ابعاد یک شوینیسم خطرناک را بخود میگیرد. این ناسیونالیسم بر اساس انکار هویت و حق مساوی ملیتها، توجیە محرومیت، سرکوب و تبعیض علیە آنها اعمال میشود.جریانهای ناسیونالیستی آمادەاند بە نیروهای خارجی امتیاز بدهند، مصالح کشور را قربانی کنند و ننگ وابستگی بە بیگانگان بپذیرند تا بە کمک آنها بتوانند بە حاکمیت استبدادی خود بر ملیتها ادامە دهند.این جریانها با ایجاد و تقویت این احساس در ملیتها کهآزادی و حق مساوی آنها با یکپارچگی کشور منافات دارد، آنان را در مقابل یک انتخاب ناخواستهقرار میدهند!برتری طلبان تاکنون در تحریک ملیتها بە جدائی خواهی ناکام ماندەاند و یکپارچگی خاک ایران محفوظ ماندە است. اما موفق شدەاند جامعە ایران را در روحیە، احساس و مغز مردمانش عملا تجزیە کنند. آنها با ایجاد و تقویت این احساس در ملیتها کهآزادی و حق مساوی آنها با یکپارچگی کشور منافات دارد، آنها در مقابل یک انتخاب ناخواستهقرار میدهند!
در واقع جریانهای ناسیونالیستی منکر هویت ملیتهای غیرفارس تجزیە طلبان واقعی هستند.
آنها مردم ایران را تقسیم کردەاند بە خودی و غیرخودی، بە ملت و اقلیت، بە هموطنان درجە یک و درجە دو، بە شهروندان با هویت و بی هویت، بە حاکم و محکوم…و بدین ترتیب با ادامهتحقیر و پایمال کردن حقوق مشروع ملیتها، بە ایجاد و رشد بیگانگی خلقهای تحت ستم از ایران کمک کردهو بە تدریج دارند راه برای تجزیە خاک ایران را نیز هموار میکنند.
· استفادهابزاری از مذهب و قرائت ویژهاز آن در ج.ا.روحانیون بعدا دردست گرفتن قدرت سیاسی و دولتی، مذهب را بهابزاری جهت حفظ قدرت و حاکمیت سیاسی خود تبدیل کردند.از طرفی دیگر مذهب شیعهکهمذهب رسمی کشور میباشد، عملا بهبخشی انکارناپذیر و مهم از ناسیونالیسم فارس در آمدهو در این موقعیت بمثابهوسیلهای برای سرکوب و اعمال ستم ملی علیهملیتهای غیرفارس و محروم کردن آنها از حقوق سیاسی مورد سوء استفادهقرار میگیرد.
· نگرانی و ترس از تجزیە ایرانبخشی از هر یک از ملیتهای غیرفارس در خارج از مرزهای ایران دارای کشور مستقل خود هستند. برخی از جریانها با آگاهی از نارضایتی وسیع ملیتهای تحت ستم، نگرانند در صورت گشایش فضا و پیش آمدن فرصت، ملیتها از ایران جدا شدە و بە بخشهای دیگر خود در خارج ایران میپیوندند.جریانهای ناسیونالیستی بە جای آنکە در مواضع و دیدگاههای خود تجدید نظر کنند و با پذیرفتن حقوق ملیتها ضمینە یک اتحاد داوطلبانە را فراهم آورند، متاسفانە بە سیاست دشمنی علیە ملیتها ادامە میدهند و بە سرخوردگی و نارضایتی هرچە بیشتر آنها دامن میزنند. این جریانها فراموش کردەاند کە ادامە وضع موجود این احتمال را بیشتر میکند.اساسا هیچ پدیدەای بە اندازە شوینیزم یعنی انکار هویت ملیتهای غیرفارس و ناتوانی و غفلت در شناسائی حقوق آنها، یکپارچگی ایران را تهدید نمیکند.
باید اذعان داشت کهبعضی دیدگاهها و اظهارات غیرمسئولانهبرخی از سازمانهای استقلال طلب منسوب بە ملیتها نهتنها بر این نگرانی افزودە است بلکهبهمسئلهملیتها زیان هم رساندهاست.نکتە قابل توجه در این رابطە اینستکە اکثر رهبران و فعالین این سازمانها، برتری طلبی و عدم توجە کافی نیروهای بهاصطلاح سراسری بە مطالبات ملیتها و یاس و نومیدی از حل مسئلە ملیتها در داخل ایران را یکی از دلایل اساسی گرایش بە استقلال ذکر میکنند.
از توجهتان بهعرایضم متشکرم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر