جرس: هشت روز پیش جرس خلاصه نامه تاریخی شیخ صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه به رهبر جمهوری اسلامی سید علی خامنه ای را در اعتراض به دخالتهای بی حد و حصر سید مجتبی خامنه ای، حسین طائب و محمد رضا نقدی در کار محاکمه زندانیان سیاسی در تاریخ 16 مهر ماه منتشر کرد.
چهار روز بعد (20 مهر 89) جرس اقدام به انتشار مضمون کامل این نامه تاریخی نمود. در این نامه لاریجانی از اینکه کمیته سه نفره علی خَلَفی، غلامحسین محسنی اژه ای و سید ابراهیم رئیسی عملا به رئیسی - که ابلاغ کننده اوامر سه عضو متنفذ بیت است - تقلیل یافته است، به تلخی گلایه کرده است. لاریجانی در نهایت از رهبری خواسته بود یکی از سه راه حل پیشنهادی وی را بپذیرد: اول، جدا کردن دادگاههای امنیتی سیاسی از قوه قضائیه همانند دادگاه ویژه روحانیت و اداره شدنش زیر امر مستقیم رهبری و سپردن آن به ابراهیم رئیسی، دوم، به گردن گرفتن مسئولیت شرعی اقدامات انجام شده در این دادگاهها ولو شفاها، و سوم قبول استعفای وی.
با گذشت هشت روز از انتشار خلاصه، و پنج روز از انتشار مضمون کامل نامه، تا کنون رئیس قوه قضائیه درباره این نامه تاریخی اظهار نظر نکرده است.
غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه شتابزده در دو نویت در تاریخهای 19 و 21 مهر نامه مذکور را جعلی خوانده، مدعی شد لاریجانی هم مفاد آنرا تکذیب کرده است. اینکه دادستان کل کشور طی سه روز یک خبر را دو بار تکذیب کند، نشان از اهمیت زائدالوصف مسئله برای نظام دارد.
رسانه های نزدیک به نظام دو گمانه زنی کاملا متفاوت را درباره این نامه تاریخی منتشر کرده اند.
گمانه زنی اول
شبکه دولتی ایران (23 مهر) و به تبع آن روزنامه کیهان (شنبه 24 مهر) و برخی رسانه های وابسته به دولت، به گمانه زنی درباره منبع خبر جرس پرداختند و آنرا به مقابله خاندان هاشمی رفسنجانی با لغو وقف دانشگاه آزاد مرتبط دانستند. در این گمانه زنی "مهدی هاشمی شاه‌کلید پشت‌پرده نامه جعلی لاریجانی به رهبر انقلاب" معرفی شده است.
به گزارش شبکه ایران، "یکی از خبرنگاران روزنامه های زنجیره‌ای که هم اکنون در لندن دبیر یکی از گروه های سایت جرس می باشد، پشت پرده ماجرای انتشار نامه ای به نام آیت الله صادق لاریجانی به مقام معظم رهبری را فاش کرد. این خبرنگار، تلفنی به یکی از دوستانش در اصفهان می گوید: نامه منتشره به نام آیت الله لاریجانی را محسن کدیور شخصاً و با دستخط خود نوشته است و در جلسه ای با مهاجرانی، نهایی و برای انعکاس خبری آماده شده است."
اولا چنین دبیر سرویسی در جرس وجود خارجی ندارد.
ثانیا محسن کدیور می گوید در عمرش با مهدی هاشمی ملاقات نکرده است. اگر کدیور نامه را شخصا با دست خط خود نوشته است، پس مهدی هاشمی این وسط چکاره است؟
ثالثا کدیور امریکاست و مهاجرانی در انگلستان. این جلسه فرضی برای نهائی کردن این دست خط چگونه برگزار شده است؟
شبکه ایران بعد از گمانه زنی خلاف واقع فوق آنرا به پشت پرده ساختگی نامه کدیور به سید حسن خمینی ربط می دهد که آن هم از اساس کذب محض است.
گمانه زنی دوم
روزنامه رسالت پنجشنبه 22 مهر هدف از انتشار این نامه را حمایت از میرحسین موسوی دانسته ادعا کرد "اين نامه «توليد صد درصد داخلي جريان فتنه» مي‌باشد زيرا مراتب علم و متانت و ادبيات فاخر رياست قوه قضائيه بر اهل علم و فضل روشن است."
گر نامه "تولید صد در صد داخلی جریان فتنه" باشد، اولا نسبت آن به جاسوسان انگلیسی در کیهان نقض می شود، بعلاوه مهدی هاشمی و مهاجرانی و کدیور همگی خارج از کشور هستند، پس آنها در این نامه صد در صد ساخت داخل هیچکاره اند.
ثانیا انگیزه خوانی رسالتی ها با ذهن خوانی کیهانی ها ناسازگار است. در داستان سرائی کیهان لغو وقف دانشگاه آزاد سرنخ اصلی است، حال آنکه در قصه رسالت مسئله اصلی فتنه موسوی است نه دانشگاه آزاد هاشمی. در قصه رسالت مهدی هاشمی هیچکاره است، در قصه کیهان همه کاره و کارگردان.
در ادامه این مطالب بی پایه، شبکه دولتی ایران آنگاه ادعا کرده است: "همچنین، یک منبع آگاه در این مورد به خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: متن نامه منتشره کدیور به نام آیت الله آملی تناقضات و مطالب ضد و نقیض متعددی دارد و به ادبیات و ویرایش آن نیزغلط های فراوانی وارد است." اما به هیچیک از این تناقضات و مطالب ضد و نقیض و اغلاط فراوان ویرایشی نامه اشاره ای نکرده است.
به نظر می آید لازم است دوباره عقلای قوم جمع شوند و به این نامه که بقایای حیثیت نظام را زیر سوال برده است پاسخ دهند. انتساب این نامه تاریخی به کدیور، وسط دعوا نرخ تعیین کردن است.
در انتهای گزارش شبکه ایران آمده است: "جالب تر آنکه بعضی از افرادی که در نامه عنوان شده آیت الله لاریجانی از آنها انتقاد نموده روابط بسیار حسنه ای با ایشان دارند."
در نامه لاریجانی از سید مجتبی خامنه ای، حسین طائب، محمدرضا نقدی به عنوان مداخله کنندگان بی حد و حصر در قوه قضائیه نام برده شده است. سید ابراهیم رئیسی نیز به عنوان ابلاغ کننده احکام صادر شده از سوی این سه عضو بیت رهبری معرفی شده است.
پرسش جدی این است: صادق لاریجانی با کدام یک از این افراد روابط حسنه دارد؟ آیا شرط ابتدائی وی خلع ید از گروه مدرسه حقانی نبوده است؟ آیا ابراهیم رئیسی و محسنی اژه ای انتخاب خود وی بوده است یا از سوی بیت رهبری به وی تحمیل شده است؟
او صریحا نوشته چند بار می خواستم رئیسی را عزل کنم، آقا مجتبی خامنه ای اجازه نداد.
این سوال در محافل مختلف مطرح شده که قدرت چه کسی بیشتر است: آقا مجتبی خامنه ای یا آقا صادق لاریجانی؟
بر اساس گزارشهای واصله به جرس نامه رئیس قوه قضائیه به رهبری در میان قضات و ضابطین دادگستری تاثیر جدی نهاده است و دو تکذیب محسنی اژه ای ظرف سه روز که خود در این نامه طرف شکایت است، نتوانسته تردیدی در صحت این نامه ایجاد کند.
چهار روز بعد (20 مهر 89) جرس اقدام به انتشار مضمون کامل این نامه تاریخی نمود. در این نامه لاریجانی از اینکه کمیته سه نفره علی خَلَفی، غلامحسین محسنی اژه ای و سید ابراهیم رئیسی عملا به رئیسی - که ابلاغ کننده اوامر سه عضو متنفذ بیت است - تقلیل یافته است، به تلخی گلایه کرده است. لاریجانی در نهایت از رهبری خواسته بود یکی از سه راه حل پیشنهادی وی را بپذیرد: اول، جدا کردن دادگاههای امنیتی سیاسی از قوه قضائیه همانند دادگاه ویژه روحانیت و اداره شدنش زیر امر مستقیم رهبری و سپردن آن به ابراهیم رئیسی، دوم، به گردن گرفتن مسئولیت شرعی اقدامات انجام شده در این دادگاهها ولو شفاها، و سوم قبول استعفای وی.
با گذشت هشت روز از انتشار خلاصه، و پنج روز از انتشار مضمون کامل نامه، تا کنون رئیس قوه قضائیه درباره این نامه تاریخی اظهار نظر نکرده است.
غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه شتابزده در دو نویت در تاریخهای 19 و 21 مهر نامه مذکور را جعلی خوانده، مدعی شد لاریجانی هم مفاد آنرا تکذیب کرده است. اینکه دادستان کل کشور طی سه روز یک خبر را دو بار تکذیب کند، نشان از اهمیت زائدالوصف مسئله برای نظام دارد.
رسانه های نزدیک به نظام دو گمانه زنی کاملا متفاوت را درباره این نامه تاریخی منتشر کرده اند.
گمانه زنی اول
شبکه دولتی ایران (23 مهر) و به تبع آن روزنامه کیهان (شنبه 24 مهر) و برخی رسانه های وابسته به دولت، به گمانه زنی درباره منبع خبر جرس پرداختند و آنرا به مقابله خاندان هاشمی رفسنجانی با لغو وقف دانشگاه آزاد مرتبط دانستند. در این گمانه زنی "مهدی هاشمی شاه‌کلید پشت‌پرده نامه جعلی لاریجانی به رهبر انقلاب" معرفی شده است.
به گزارش شبکه ایران، "یکی از خبرنگاران روزنامه های زنجیره‌ای که هم اکنون در لندن دبیر یکی از گروه های سایت جرس می باشد، پشت پرده ماجرای انتشار نامه ای به نام آیت الله صادق لاریجانی به مقام معظم رهبری را فاش کرد. این خبرنگار، تلفنی به یکی از دوستانش در اصفهان می گوید: نامه منتشره به نام آیت الله لاریجانی را محسن کدیور شخصاً و با دستخط خود نوشته است و در جلسه ای با مهاجرانی، نهایی و برای انعکاس خبری آماده شده است."
اولا چنین دبیر سرویسی در جرس وجود خارجی ندارد.
ثانیا محسن کدیور می گوید در عمرش با مهدی هاشمی ملاقات نکرده است. اگر کدیور نامه را شخصا با دست خط خود نوشته است، پس مهدی هاشمی این وسط چکاره است؟
ثالثا کدیور امریکاست و مهاجرانی در انگلستان. این جلسه فرضی برای نهائی کردن این دست خط چگونه برگزار شده است؟
شبکه ایران بعد از گمانه زنی خلاف واقع فوق آنرا به پشت پرده ساختگی نامه کدیور به سید حسن خمینی ربط می دهد که آن هم از اساس کذب محض است.
گمانه زنی دوم
روزنامه رسالت پنجشنبه 22 مهر هدف از انتشار این نامه را حمایت از میرحسین موسوی دانسته ادعا کرد "اين نامه «توليد صد درصد داخلي جريان فتنه» مي‌باشد زيرا مراتب علم و متانت و ادبيات فاخر رياست قوه قضائيه بر اهل علم و فضل روشن است."
گر نامه "تولید صد در صد داخلی جریان فتنه" باشد، اولا نسبت آن به جاسوسان انگلیسی در کیهان نقض می شود، بعلاوه مهدی هاشمی و مهاجرانی و کدیور همگی خارج از کشور هستند، پس آنها در این نامه صد در صد ساخت داخل هیچکاره اند.
ثانیا انگیزه خوانی رسالتی ها با ذهن خوانی کیهانی ها ناسازگار است. در داستان سرائی کیهان لغو وقف دانشگاه آزاد سرنخ اصلی است، حال آنکه در قصه رسالت مسئله اصلی فتنه موسوی است نه دانشگاه آزاد هاشمی. در قصه رسالت مهدی هاشمی هیچکاره است، در قصه کیهان همه کاره و کارگردان.
در ادامه این مطالب بی پایه، شبکه دولتی ایران آنگاه ادعا کرده است: "همچنین، یک منبع آگاه در این مورد به خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: متن نامه منتشره کدیور به نام آیت الله آملی تناقضات و مطالب ضد و نقیض متعددی دارد و به ادبیات و ویرایش آن نیزغلط های فراوانی وارد است." اما به هیچیک از این تناقضات و مطالب ضد و نقیض و اغلاط فراوان ویرایشی نامه اشاره ای نکرده است.
به نظر می آید لازم است دوباره عقلای قوم جمع شوند و به این نامه که بقایای حیثیت نظام را زیر سوال برده است پاسخ دهند. انتساب این نامه تاریخی به کدیور، وسط دعوا نرخ تعیین کردن است.
در انتهای گزارش شبکه ایران آمده است: "جالب تر آنکه بعضی از افرادی که در نامه عنوان شده آیت الله لاریجانی از آنها انتقاد نموده روابط بسیار حسنه ای با ایشان دارند."
در نامه لاریجانی از سید مجتبی خامنه ای، حسین طائب، محمدرضا نقدی به عنوان مداخله کنندگان بی حد و حصر در قوه قضائیه نام برده شده است. سید ابراهیم رئیسی نیز به عنوان ابلاغ کننده احکام صادر شده از سوی این سه عضو بیت رهبری معرفی شده است.
پرسش جدی این است: صادق لاریجانی با کدام یک از این افراد روابط حسنه دارد؟ آیا شرط ابتدائی وی خلع ید از گروه مدرسه حقانی نبوده است؟ آیا ابراهیم رئیسی و محسنی اژه ای انتخاب خود وی بوده است یا از سوی بیت رهبری به وی تحمیل شده است؟
او صریحا نوشته چند بار می خواستم رئیسی را عزل کنم، آقا مجتبی خامنه ای اجازه نداد.
این سوال در محافل مختلف مطرح شده که قدرت چه کسی بیشتر است: آقا مجتبی خامنه ای یا آقا صادق لاریجانی؟
بر اساس گزارشهای واصله به جرس نامه رئیس قوه قضائیه به رهبری در میان قضات و ضابطین دادگستری تاثیر جدی نهاده است و دو تکذیب محسنی اژه ای ظرف سه روز که خود در این نامه طرف شکایت است، نتوانسته تردیدی در صحت این نامه ایجاد کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر