۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

خاتمی در واکنش به سخنان جنتی: مردم باید تعیین کنند چه کسی در قدرت باشد / از خیزش بعدی که به طرف نظام اسلامی نباشد نگرانم / جنبش‌ها با سرکوب از بین نمی‌روند



آفتاب : محمد خاتمی با بیان اینکه «بزرگترین حق‌الناس، حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان است»، تاکید کرد در یک فضای آزاد، مناظره و بحث بین طرفین برگزار شود و اگر اشتباهی از هر کدام از طرفین بوده در آن مناظره به آن اعتراف شود.
حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهی و اعضاء جامعه پزشکی به تبیین راه‌کارهایی برای برون‌رفت از وضعیت فعلی و دمیده شدن روح امید و نشاط در جامعه پرداخت.
وی در بخشی از اظهارات خود تاکید کرد: «نگرانی‌ام از این است ما در این موقعیتی که هستیم، خدای نکرده به‌خاطر رفتارهای نادرستی که هست خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا می‌کند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد.»
رئیس بنیاد باران با بیان اینکه «تدبیر حکم می‌کند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند»، گفت:« باید شخصیت‌های با سابقه ولو معترض؛ سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقلاب و راه امام بمانند.»
رئیس دولت اصلاحات با اشاره به مباحث مطرح شده از سوی او، تصریح کرد: «اگر حرف و حدیثی هست دعوا بر سر قدرت نیست ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسئولیت است؛ نگرانی از این است که خدایی نکرده این نظام و انقلاب لطمه بخورد.»
وی ادامه داد: «اینکه ما اینقدر به انتخابات و اهمیت آن تاکید می‌کنیم و می‌گوییم راه برون‌رفت از بحران این است که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات به‌گونه‌ای برگزار شود که مردم احساس کنند رای‌شان موثر است و آزادانه می‌توانند رای بدهند و هر کسی را خواستند می‌توانند انتخاب کنند در چارچوب همین قانون اساسی، چیزی علاوه بر این گفته نشده.»
سید محمد خاتمی همچنین اظهار داشت: «اینکه این روزها گفته می‌شود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند باید گفت که کسانی‌که مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.»
وی خاطر نشان کرد: «اگر فضا آزاد باشد و محدودیت‌ها رفع شود حرف و گرایش مردم معلوم می‌شود؛ اصلا این محدودیت‌ها خود نشانه این است که مردم را قبول ندارند.»


متن کامل سخنان سیدمحمدخاتمی در ادامه می‌آید:
 
*تسلیت به بازماندگان حادثه تلخ پرواز تهران-ارومیه
اظهار تاسف و تاثر خودم را برای حادثه تلخی که برای پرواز تهران ارومیه پیش آمد بیان می کنم، عده زیادی جان خودشان را از دست دادند تعدادی زخمی شدند به هر حال حادثه تلخی بود؛خدمت همه خانواده های داغدارتسلیت می گویم و برای بازماندگان آن ارزوی سلامت و تندرستی دارم.
انتظار داریم با دقت و کارشناسی بیشتری به مسائل توجه شود که ان شالله در آینده کمتر این حوادث راپیش رو داشته باشیم.
دیروز 19 دی بود دلم می خواهد کمی به عقب برگردیم ببینیم این جریان چه بود؛چه شد و چه باید بشود؟!
 
*دشمنانی در لباس دوست، آن هم در داخل کشور!
 
البته قبل از آن ذکر خیری بکنم از برادر عزیز؛ مومن، دلسوز و علاقمند جناب دکتر شکوری راد که امروز خیلی جای او در میان ما خالی است و دستگیری همین افراد نظیر دکتر شکوری نشان دهنده آن است که چه اشتباهی صورت می گیرد وچه کسانی دارند به عنوان دشمن تلقی می شوند در حالیکه معتقدم دشمنان خیلی با دست بازعمل می کنند و احیانا در لباس  دوست در داخل کشور و از بیرون کشور هم كه معلوم است.
در این مدت موجی از دستگیری ها به خصوص جوان ها به بهانه های مختلف بوده است که بعضی ها با وثیقه آزاد شدند بعضی ها هنوز گرفتارند ؛ دلهره و اضطراب برای خانواده ها زیاد است.
آنهایی را هم که می شناسیم بچه های خوب و سالم هستند حالا ممکن است گاهی اعتراضی هم داشته اند ولی واقعا در خور این نیست كه با جوانان ما این طور رفتار شود.
امیدوارم دیدگاهها نسبت به مسائل عوض شود و ما بتوانبم از این فضا به فضای امن و ارام تری حرکت کنیم که نفع همه در آن است.
همه شما داستان 19 دی را شنیده اید در این روز حادثه بزرگی رخ داد؛  از این جهت که نهضت و انقلاب را وارد مرحله جدیدی کرد البته این حوادث نیستند که تعیین کننده در حرکت‌ها و جنبش های اجتماعی و بخصوص انقلاب ها هستند ولی حوادث می‌تواند تشدید کننده یا جهت دهنده به تحولات عظیمی نظیر انقلابها باشند.
وقتی انقلاب پیش می آید که اولا هدف مشخصی در جامعه وجود داشته باشد؛ثانیا آگاهی نسبت به آن هدف وجود داشته باشد، ثالثا احساس شود وضع موجود مانع رسیدن به آن هدف است ؛رابعا خواستی برای رسیدن به آن هدف پیدا شود و بالاخره اراده و انسجامی در جامعه بوجود بیاید و آن حرکت رخ دهد برای تحول اساسی از یک نظام به نظام دیگر.
 
*هنر رهبران بزرگ درک زمان خود است
 
تحولات اساسی، عوامل اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی و سیاسی خاص خود را دارد، جنبش‌ها و حرکت ها را نمی توانیم تک عاملی بدانیم البته  نقش مهمی در بیدار کردن جامعه و تقویت اراده جامعه و انسجام جامعه به سوی جریان انقلابی دارد ؛ ولی اگر شرایط انقلابی فراهم نباشد یک شخصیت بزرگ حتی فرهمند هم نمی تواند کار بزرگی را انجام دهد.
هنر رهبران بزرگ این است كه زمان خود را درک می کنند؛ مقتضیات را می فهمند و جهات اصلی را تشخیص می دهند و به جامعه را تشجیع و بیدار می کنند و آن را به حرکت در می آورند  و حرکت سریعتر به سرانجام می رسد.
به هر حال جنبش وسیعی بعد از رحلت حضرت آیت الله العظمی بروجردی قدس سره پیدا شد گرچه در کل جامعه، دانشگاهها و اصناف و جاهای دیگر این حرکت‌ها و خواست‌ها وجود داشت ولی به طور خاص بعد از رحلت ایشان و رفتارهایی که رژیم داشت و بعد نقشی که خود امام داشتند این جنبش کانون و رهبری دینی پیدا کرد که اوج آن در خرداد 42 بود که خیزش عظیم مردمی و در مقابلش کشتار عظیمی که صورت گرفت و به دنبال آن دستگیری و بعد از مدتی تبعید امام و سرکوب شدیدی که صورت گرفت که در واقع آن جنبش از خیابان ها جمع شد و بروز و ظهورش کم شد و به کمون رفت ولی وجود داشت و آثارش را بعد از 10-15 سال دیدیم که چگونه شد و به چه نتیجه ای رسید.
 
*امام حتی بعد از تبعید هم در حوزه‌های علمیه غریب بودند
 
امام هم بعد از تبعیدشان حتی در حوزه های علمیه غریب بودند از یک طرف تمام کسانی که با امام همراه بودند یا زندان بودند یا تحت تعقیب و در محدودیت یا سرکوب می شدند.
بعضی شخصیت‌ها هنوز هم هستند؛ مقام رهبری، آیت الله هاشمی و دیگرانی که هستند، بعضی ها هم از دنیا رفته‌اند این ها تعداد زیادی نبوده اند دائما هم بعد از دستگیری امام محدود بودند.
متاسفانه خیلی از کسانی که سال‌های اول نهضت همراه بودند بعد از دستگیری امام توبه و عقب نشینی کردند و حتی فعالیت هایی انجام دادند که کاملا گاهی علنی یا در خفا از امام انتقاد هم می کردند که این روش های غلط سبب سو استفاده دیگران می شود و راهشان را جدا کردند و ابایی هم نداشتند از اینکه بگویند انقلاب فایده ای ندارد وامام راه غلط می روند.
اگر یادتان باشد در سال 57 وقتی نیمه شعبان شد امام فرمودند ما جشن نداریم بعضی از کسانی که سابقه همراهی امام داشتند ولی کنار کشیده بودند از روش امام انتقاد و كار خودشان را کردند.
امام کاملا غریب بود و راه امام غریب بود.پیروان مخلص امام تحت فشار و شکنجه بودند.زندان بودند و یا شهید می شدند و همه این مسائل وجود داشت و دوران کمون انقلاب بود تا سال 56 که فضای دیگری پیدا شد امام هم ایستاده بودند و راهنمایی می کردند، عقده‌ها هم در سینه ها جمع شده بود.
 
*روش مدنی امام، مردم را بیدار کرد
 
بعضی جریانات تند چریکی برای مردم جذابیتی نداشت، ولی امام همان روش مدنی که داشتند که خون در مقابل شمشیر و کلام در مقابل گلوله و همیشه اتکا به مردم این روش را ادامه دادند مردم بیدار شدند و رشد پیدا کردند تا آن انقلاب رخ داد و حوادثی نظیر 19 دی در این فضا و جریانات هست که رخ می‌دهد، یعنی زمینه‌های انقلاب فراهم است رهبری در جای خود مستقر هست  و بغض‌ها و عقده‌های ناشی از بیداد و سركوب جمع شده و آماده یك جرقه است.
بعد از رحلت آیت الله حاج اقا مصطفی حرکتی رخ داد، متاسفانه در قم حتی برای هفتم حاج اقا مصطفی خیلی محافظه كارانه عمل شد ومسائلی پیش نیامد بعد از آن هفته اطلاعیه و بیانیه تحلیلی خوب و جهت دهنده‌ای در قم منتشر کردیم و به اصطلاح جهت جامعه مشخص شد و برای چهلم حاج اقا مصطفی، جلسه فوق العاده جالبی در مسجد اعظم گذاشته شد که جمعیت خوبی آمد و صبح و عصر سخنرانان خیلی خوب صحبت كردند و نوعا هم دستگیر و تبعید شدند.
 
*جنبش‌ها با سرکوب از بین نمی‌روند
 
خیال نکنیم وقتی جنبش هایی در جامعه بوجود می آید بوسیله سرکوب از بین می رود بلکه زمینه هست تا چگونه بروز و ظهور پیدا کند.
 
*از خیزش بعدی که به طرف نظام اسلامی نباشد نگرانم
 
نگرانی‌ام از این است ما در این موقعیتی که هستیم خدای نکرده به خاطر رفتارهای نادرستی که هست خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا می کند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد.
اگر اعتراض و انتقادی هست این است که بعضی روش ها و شیوه هایی که اعمال می شود به زیان اسلام و نظام است.
 
*خطر مشکل درست کردن برای کسانی که به اصل نظام معتقدند
 
این نظام سرمایه بزرگی است؛هزینه زیادی برای آن داده شده است.انقلاب ما بزرگ بوده ما همین را می‌خواهیم ولی این رفتارها ممکن است سبب شود كه خدای ناكرده جهت آینده به خارج از نظام متوجه شود.
ممکن است با این محدود کردن ها و مشکل درست کردن‌ها کسانی از دور و برو اطراف  کسانیکه به اصل نظام اعتقاد دارند از اصل نظام دفاع می‌کنند ولی نسبت به مسائل انتقاد دارند پراکنده و مایوس بشوند، اما به دامن حکومت نخواهند افتاد بلکه به دامن کسانی می افتند که اصل را قبول ندارند.
 
*تدبیر حکم می‌کند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند
 
اگر تدبیر وجود داشت باید این گروه تقویت می شد تا نیروهایی که به هر حال اعتراض و انتقادی دارند دور این ها جمع شوند به عنوان کسانی که ازاصل  نظام و انقلاب و اسلام دفاع می کنند.
باید "شخصیت‌های با سابقه ولو معترض" سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقاب و راه امام بمانند . محدود کردن ها و تهمت زدن ها ونسبت دادن ها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از این طرف مایوس شود به دامن کسانی بیفتند که می گوید اصل نظام نباید باشد.
 
*انفجار وقتی رخ داد که وزیر اطلاعات وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد
 
به هر حال گرچه برای مدتی  نهضت در حالت كمون بود ولی لحظه به لحظه اعتراض جامعه به نفرت بدل می شد تا اینكه دوباره چون آتشفشانی بروز كرد و جامعه هیچ راهی را جز سرنگونی ر‍‍‍ژیم در برابر خود ندید.  اینها اشتباه بزرگ تری کردند یعنی بغض و كینه خود را از مردم بصورت مقاله‌ای علیه امام در یكی از روزنامه ها منتشر كردند ظاهرا وزیر اطلاعات رژیم آن وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد و آن وقت بود که انفجار رخ داد و مردم (طلبه و دانشجو؛اصناف) به پا خواستند و همه رژیم هم مقابله كرد وکشتار شد و بدنبال آن تحت عنوان "چهلم‌ها" پی در پی حركت ادامه یافت.
امام هم رهبری نهضت را بر عهده داشتند؛ روز به روز رژیم ضعیف تر شد و کشتارهای بزررگ تر هم سبب شدآتش انقلاب شعله ور تر شود تا در 22 بهمن دیدیم انقلاب اسلامی پیروز شد.
 
*یادمان نرود که این مردم چه می‌خواستند
 
این انقلاب هدف مشخص و معینی داشت. یادمان نرود كه ماهیت این نظام چیست؟و مردم و امام چه می خواستند اگر اشکال و انحرافی در عمل وجود دارد یا مطرح می شود  باید برای تداوم آن اصلاح شود و راهی جز این نیست.
اگر خدای نکرده چیزهایی وجود دارد یا مطرح می شود که در اهداف یا مقتضای انقلاب نبوده اصلاح شود یا دست كم به نام نظام و انقلاب نباشد تامردم به اصل انقلاب و نظام بدبین نشوند.
 
*امام به شکسته شدن قلم‌ها و دربند بودن آزادیخواهان معترض بود
 
همه شخصیت امام راحل دینی بود و همواره از دین و ارزش های دینی دفاع می كردند و البته همه رهبران دینی هم چنین هستند و چنین می گویند ولی آنچه سبب نهضت شد این بود که امام به نیازهای واقعی انسان و مقتضای زمان توجه داشتند وایشان اعتراض داشتند كه درآن رژیم زندان‌ها پراز آزادیخواهان  است، قلم‌ها شکسته می‌شود، کشور ما وابسته به بیگانه است، اقتصاد کشور وضعش خراب است ،عدالت در جامعه نیست، فساد و فحشا هست، مردم باید حاکم باشند و حکومت ندارند، از اینکه دیکتاتوری در جامعه است و اینها باید تغییر كند و این همه را از موضع دین می فرمودند؛دینی که امام می‌گفت دینی بود که با آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشتشان سازگار بود و جانشین نظام موجود را جمهوری اسلامی می دانستند.
 
*جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند
 
جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند؛حکومت و قدرت برامده از مردم و در مقابل آنها مسئول است به علاوه كه ارزش های اسلامی هم حاكم است.
از لوازم مهم جمهوریت آزادی اندیشه و بیان است، اینکه عالمان ما در جامعه ارج داشته باشند، حوزه های علمیه ما با آزادی کامل بیاندیشند و حرفشان را بزنند و پشتوانه های نظری حاکمیت دین را با رعایت زمان و مکان و جهت حل مشکلات مردم فراهم آورند؛نه تنها مراجع بلکه همه علما و طلاب و محققان محترم باشند.
اینکه دانشگاه ما، استاد و دانشجوی ما در کمال ازادی بتواند کار کند حرف بزند و اعتراض کند و نیز این مراكز نیروهایی تربیت کند که بتواند کشور را اداره و آن را از دیگران بی‌نیاز کنند.وعده‌ها این چنین بود.
 
*امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع می‌کنیم
 
ما نباید وابسته به بیگانه باشیم ؛نباید اینجا جزیره امن برای امریکا باشد و نباید رژیم ایران هم پیمان رژیم فاسد صیهونیستی باشد و در کنار کسانی قرار بگیرد که سرکوب گر مظلومان هستند.ما باید آزاد و مستقل باشیم.
باید از عقب افتادگی نجات پیدا کنیم اینها روح انقلاب بود كه درچهره جمهوری اسلامی تجلی می كرد و امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع می کنیم.
اکثریت جامعه ما دینی است و طبیعی است نظام پایدار حتی دموکراتیکش اگر متناسب با وضعیت دینی جامعه نباشد و با دین جامعه سازگار نباشد نمی‌تواند استقرار و دوام پیدا کند.
جمهوری اسلامی که امام مطرح کردند و مردم به آن رای دادند طوری بود که غیر مسلمان هم احساس می کرد دردرون نظام جمهوری اسلامی حرمت دارد حقش رعایت می شود با عدالت با او رفتار می شود به همین جهت در انقلاب ما فقط مسلمان و شیعه نبودند که در صحنه آمدند همه مردم امدند وگفتند جمهوری اسلامی می‌خواهیم.این هدف انقلاب ما بود و بحمدالله این جمهوریت مستقر شد و همه باید از آن دفاع کنیم.
 
*دعوا بر سر قدرت نیست، از اینکه نظام لطمه بخورد نگرانیم
 
اگر حرف و حدیثی هست دعوا بر سر قدرت نیست ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسدولیت است؛ نگرانی از این است که خدایی نکرده این نظام و انقلاب لطمه بخورد.
بعد از امام راحل، جریانی که مناسبتی با فکر امام و انقلاب نداشت و با معیارهایی که در انقلاب مطرح شد به خصوص آنچه را که امام خمینی(ره) در آستانه انقلاب عرضه داشتند و مردم به آن رای دادند جمهوری اسلامی، آزادی، مسئول بودن حکومت هزینه نداشتن انتقاد و اعتراض آزاد بودن گروهها مردم هم به اینها رای داده بودند و البته استقلال عدالت پیشرفت و اخلاق همه اینها مطرح شده بود.
 
*بزرگترین حق الناس، حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است
 
کسانی كه اینها را قبول نداشتند راه امام را تخطئه می کردند حرفی ندارند كه به صراحت بگویند اینکه امام اعتقاد واقعی به میزان بودن رای مردم نداشتند و العیاذ بالله برای ساكت كردن افكارعمومی چنین گفتند.یعنی دین را در مقابل مردم قرار دادن ؛حق الله را در مقابل حق الناس قرار دادن ؛حق الناس را به کلی نادیده گرفتن که بزرگترین حق الناس، حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است بلكه كسانی با چنین دیدگاه و سابقه ای می كوشند خود را نظریه پرداز منحصر به فرد انقلاب و اسلام معرفی كنند و دیگران ؛ حتی یاران واقعی امام را حذف و طرد كنند.
 
*راه برون رفت از بحران، رسیدن به اجماع برای برگزاری انتخابات در چارچوب همین قانون اساسی است
 
اینکه ما اینقدر به انتخابات و اهمیت آن تاکید می‌کنیم و می‌گوییم راه برون رفت از بحران این است که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات به گونه‌ای برگزار شود که مردم احساس کنند رایشان موثر است و آزادانه می توانند رای بدهند و هر کسی را خواستند می‌توانند انتخاب کنند در چارچوب همین قانون اساسی، چیزی علاوه بر این گفته نشده.برای اینكه معتقدم دست آورد مهم انقلاب ما حاكمیت مردم بر سرنوشت بود و این امر در انتخابات صحیح و آزاد تحقق می یابد.
نه اینکه راهها بسته شود و فقط یک جریان و تفکر و سلیقه امکان داشته باشد در عرصه باشد و دیگران همه محدود و یا حذف شوند؛ مساله این است.
مردم باید بتوانند عادلانه زندگی کنند،عدالت فقط عدالت اقتصادی نیست.گرچه بسیار مهم است ؛ وجه مهم عدالت این است که حق حاکمیت مردم بر سرنوشت که خداآن را به رسمیت شناخته، در قانون اساسی آمده برسمیت شناخته شود و زمینه های آن فراهم بشود.
كسانیكه حرمت مردم را قبول دارند،استقلال مملکت را قبول دارند،  دخالت نیروهای بیگانه را نفی می‌کنند در مقابله توطئه‌های بیگانه هوشیارند ولی در مقابل می‌گویند باید از امکانات دنیا استفاده کرد.مخالفت با بیگانگان معنی‌اش دشمن تراشی نیست گرچه باید در مقابل دشمنی‌ها هوشیار بود، کسانی که این حرف‌ها را می زنند محدود می شوند و متهم به انواع اتهامات می شوند و کسانی به عنوان نظریه پرداز می‌آیند و در کنار جریان بسیار اندک خشونت مدار و انعطاف نا پذیری قرار می‌گیرند.
كسانی كه این توهم را دارند كه هر چه و هر كس خلاف سلیقه آنان است باید حذف شود و برای این كار هر دروغ و فریب و تهمتی را جایز می‌شمرند این جاست كه جامعه با مشكل مواجه می شود.
 
*امروز صحبت تقابل اصول گرایی و اصلاح طلبی نیست
 
امروز صحبت تقابل اصول گرایی و اصلاح طلبی نیست ؛ صحبت این است كه جریانی می خواهد همه امکانات را در کشور به دست بگیرد ؛دروغ می گوید تهمت می زند تحریف می‌کند حتی برای نهادهای جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف می‌کند که کی باید بیاید کی باید نیاید! و می‌گوید آن جریانی که ما نمی پسندیم باید حذف شود؛دیگر محدود به اصلاح طلبان هم نیست بلکه بسیاری از کسانیکه در مملکت هستند و مشهور به اصول گرایی هستند ولی چون خردمندند و انصاف دارند آنها هم باید حذف شوند!این امر نباید به نام نظام تمام شود.
کسانی که دفاع از حقوق مردم، از آزادی و از اخلاق و حق انتخاب مردم و اینکه به مردم ظلم نشود می کنند، متهم به انواع اتهامات عجیب و غریب و دروغ پردازی می شوند و کسانیکه  این کار را می‌کنند امنیت کامل و مصونیت دارند و این طرف حتی نمی تواند از خود دفاع کند و حتی ممنوع می شود از اینکه اسم و حرف آنها در جاهایی که خیلی هم محدود است برده شود.
 
ما گفته‌ایم و می‌گوییم روی حق مردم، حق انتخاب آنها آزادی مردم و عدالت برای مردم واین همه توام با دین داری و البته همه باید برخوردار از حق و حرمت باشند چون قانون اساسی برای همه است، اخلاق باید در جامعه برای همه باشد به خصوص کسانیکه قدرت را در دست دارند باید بیشتر رعایت کنند مساله اینهاست و الا دعوا برسر قدرت نیست.
 
*کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند
 
اینکه این روزها گفته می‌شود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند باید گفت که کسانیکه مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.
اگر فضا آزاد باشد و محدودیت ها رفع شود حرف و گرایش مردم معلوم می شود؛ اصلا این محدودیت ها خود نشانه این است که مردم را قبول ندارند.
 
*در جریان انتخابات آزاد است که معلوم می‌شود مردم چه کسی را می‌خواهند
 
در جریان انتخابات آزاد است که معلوم خواهد شد مردم چه کسی را می‌خواهد و چه کسی را نمی خواهند.
ما از حق مردم دفاع می کنیم،می گوییم محدودیت های بی جا نباشند؛ آزادی در چارچوب قانون باشد، مردم بتوانند انتخاب کنند ،حرفشان را بزنند ؛هر کس می‌خواهد بیاید.صحبت از حق فردی و خواست فردی نیست.
آنها چه کاره‌اند که بگویند مردم کی را می‌خواهند و کی را نمی‌خواهند!آن هم کسانی که ولو با حسن نیت بیشترین مقابله را با حق مردم کرده‌اند و محدودیت‌ها را ایجاد کرده‌اند و می کنند.
اگر صحبت از این می شود که به آینده نگاه شود فضا باز و آزاد گردد زمینه‌ای فراهم شود كه انتخاباتی پر شور با حضور آزاد همه جریان‌ها و گرایش ها و البته همه در چارچوب قانون اساسی ومردم هم حضور داشته باشند و اعتماد کنند كه حضورشان موثر است این ها در جهت مصلحت كشور و مردم و انقلاب است.
 
*باید در یک فضای آزاد و در مناظره، اشتباه‌کنندگان این طرف و آن طرف به اشتباه خود اعتراف کنند
 
البته ممكن است همه اشتباه کنند ولی چگونه می‌توان گفت یک طرف كه قصد خدمت به نظام و مردم داشته و کار کرده، گفته شود منحرف و خطاكاراست ولی آن طرفی که خیلی کارهای بدی کرده معصوم و مصون تلقی شود این منصفانه نیست.
بیایید فضای آزاد، مناظره و بحث بگذارید و اینها منتشر شود انتقاد شود و اگر اشتباهی هم بوده در یک فضای باز همه هم به آن اعتراف کنند اگر کسانی از این طرف و آن طرف اشتباهی داشته‌اند بیان شود.
آیا حمله به کوی دانشگاه درست بود؟!آیا آنچه در کهریزک رخ داد درست بود؟آیا برخوردهای کنونی با افراد و شخصیت ها درست است؟ فضا آزاد باشد جامعه قضاوت خوهد کرد چه کسانی اشتباه کرده‌اند و چه کسانی اشتباه نکرده اند ولی قضایا یک طرفه نباشد.
به هر حال اصول و راهها مشخص است و با کمال تاسف می بینیم بسیاری از خیرخواهانی که واقعا به این اصول معتقدند و دلشان می‌خواهد؛ این انقلاب و نظام كه بسیار پرهزینه برای ما تمام شده و برایمان مقدس و عزیز است برقرار بماند حال كسانیكه سابقه و لاحقه ‌شان روشن است و چنین مواضعی دارند از دو طرف مورد حمله قرار می گیرند.
از درون متاسفانه با امواج اتهام و دروغ و بد اخلاقی از سوی كسانی كه روح انقلاب و قانون اساسی را عملا قبول ندارند و از آن طرف توسط کسانی که می گویند باید نظام جمهوری اسلامی نباشد چرا هنوز داریم از اسلام و قانون اساسی دفاع می کنیم!
 
آیا وقتی گفته می‌شود كه در نظام سازگار با اسلام، آزادی انسان نیز هست، مسئولیت حاکمان در مقابل مردم هم هست، انتخابات آزاد هم هست.هر انسانی که در این نظام زندگی می کند و مستلزم است كه در این چارچوب حرکت کند از حقوق و احترام برخورداراست؛ این بهترین دفاع از اصل نظام نیست؟
معتقدم راهکار حل مشكلات معلوم است.ادامه فضای تنگ امنیتی و تهمت و فشار غلط است.
 
*آزادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی در جامعه ایجاد می‌کند
 
 انسانها باید احساس امنیت و آزادی کنند و بتوانند حرفشان را بزنند ؛باز شدن فضا سبب می شود بهتر و بیشتر کسانیکه می‌خواهند به ایران و اسلام و انقلاب دفاع کنند ودر چارچوب قانون حرکت کنند هم حرفشان را بزنند و هم خدمت به مردم و كشور كنند. واقعا ازادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی بیشتر در جامعه و آینده ایجاد می کند.
باید برای انتخابات در چارچوب قوانین ساز و کاری تعیین شود که هر کسی نامزد خود را در صحنه داشته باشد، بتواند رای بدهد و مطمئن باشد رایش تعیین كننده است انتخابات ازاد و سالم یعنی همین.
 
*این مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نه!
 
اینها برای برون رفت از بحران و به نفع نظام و مردم و كشور گفته می‌شود و الا کی دنبال این است که قدرت را بدست بگیرد؟ تازه مگر ما چه کاره‌ایم که بگوییم فلانی قدرت بدست بگیرد یا نگیرد؟مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نداشته باشد.
اگر فضا باز و ازاد باشد همه نسبت به نظر مردم تمکین می‌کنند.
مردم متولی نمی‌خواهند، بگذارید خود مردم در فضای امن و آزاد تصمیم بگیرند و هر کس را که خواستند انتخاب كنند.
در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خود پیرامون مسائل روز کشور پرداختند.
در این دیدار اساتید حاضر ضمن تشکر و حمایت از مواضع اصولی آقای خاتمی در مورد حداقل خواسته های مردم و اصلاح طلبان جهت حضور در انتخابات آینده؛از رفتار و هجوم تبلیغاتی طراحی شده و ضد اخلاقی انحصار طلبان و زور مدراان در مقابل این مواضع شفاف انتقاد کرده و اینگونه تبلیغات توهین آمیز و تهمت های نا روا را که از تریبون های رسمی و غیر رسمی و رسانه ملی مطرح می شود مورد انتقاد قرار داده و اعتراض قرار دادند.
همچنین در این جلسه عدم تاثیر این گونه تبلیغات منفی در محیط دانشگاهی وافزایش محبوبیت روز افزون چهره های شاخص اصلاحات و جنبش سبز مورد تاکید قرار گرفت و نمونه واضح این روند مراسم بزرگداشت آذر ماه در دانشکده فنی دانشگاه تهران عنوان شد که در این مراسم دانشجویان یکصدا و همدل به تکریم و حمایت از این چهره ها پرداختند.
در این جلسه که خانواده دکتر شکوری راد هم حضور داشتند ؛ اساتید دانشگاه  و اعضا ء جامعه پزشکی ضمن اعتراض به بازداشت این استاد ارزشمند دانشگاه از داخل بیمارستان دانشگاهی  و در هنگام خدمت به بیماران خواستار آزادی هر چه سریعتر وی و همه زندانیان سیاسی شدند.

هیچ نظری موجود نیست: