۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

دستیابی به "حاکمیت ملی" مردم بلوچستان از طریق تشکیل حکومت ملی دربلوچستان. به گواهی تاریخ، بلوچستان سرزمین مردم بلوچ و تحت حاکمیت آنان بوده است. این سرزمین بخاطر موقعیت استراتژیکی و سوق الجیشی اش همواره مورد تهاجم امپراطورى ھاى اشغالگر قرار داشته است...


مقدمه
 به گواهی تاریخ، بلوچستان سرزمین مردم بلوچ و تحت حاکمیت آنان بوده است. این سرزمین بخاطر موقعیت استراتژیکی و سوق الجیشی اش همواره مورد تهاجم امپراطورى ھاى اشغالگر قرار داشته است.
مردم این مرز وبوم ھمواره توسط مهاجمان مورد اذیت وآزار، قتل وغارت قرار می گرفته، اموالشان به یغما و سرزمینشان به اشغال در می آمده که در نتیجه مقاومت و مبارزه مردم بلوچ مھاجمین پس ازمدت کوتاھى به بیرون رانده میشده اند.
دردوران حکومت شاھان قاجار و پهلوی در ایران و استیلاى استعمار انگلیس و به صلاحدید منافع سیاسى و اقتصادى استعمارگران در منطقه، بخشى از سرزمین تاریخى بلوچستان که هم اکنون بنام بلوچستان غربی شناخته می شود اشغال و ضمیمه ایران گردید که نتیجتاً حاکمیت ملت بلوچ بر این بخش از سرزمین بلوچستان از آنان سلب شد.
استعمار انگلیس جهت کنترل سیاسى و دستیابی به منابع زیر زمینى غنى منطقه٬ نیازمند استقرار حکومتی مقتدر وتمرکز گرا بود که با کودتا و روی کار آوردن رضاخان و حمایت کامل از وى جھت ایفاى نقش ژاندارم منطقه به این ھدف خود دست یافت.
رژیم دست نشانده و وابسته پھلوى با از میان برداشتن حکومت ملى دوست محمد خان نه تنھا بلوچستان را اشغال نمود بلکه بخشهای وسیعی ازخاک آنرا ضمیمه استانهای دیگرنیز ساخت. رژیم پھلوى تھاجم گسترده اى براى محو ھویت ملى مردم بلوچ با کاربست سیاستھاى ھمانند سازى اجبارى از طریق نابود کردن تدریجى زبان، فرهنگ ، سنن، آداب ورسوم، لباس و مذهب مردم بلوچ ھمت گماشت۔
عقب افتادگی بلوچستان ازلحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، ادبی وفرهنگی از نتایج نکبت بار دوران تسلط حکومت مستبد و تمامیت خواه پهلوی بوده است.
درادامه ھمان سیاست های تبعیض گرایانه٬ وضعیت مردم بلوچ نه تنها در دوران حکومت جمهوری اسلامی بهبود نیافته بلکه به مراتب بدتروعلاوه برتشدید ستم ملی بر شدت ستم مذهبی نیز افزوده شده است. به مقدسات مذهبی مردم بلوچ توهین می شود و با گسیل مبلغین شیعه وتطمیع تھیدستان بلوچ به ترویج مذهب شیعه میپردازد. مساجد ومدارس دینی اهل سنت تخریب و روحانیون سنی مذهب شکنجه و اعدام می شوند. به دلیل عدم اعتماد رژیم ھاى اشغالگرحاکم و نگاه نظامى- امنیتى آنان برمردم بلوچ ٬ مبارزین برابری خواه و حق طلب بلوچ تحت عناوین جعلی نظیر قاچاقچی، اشرار٬ تجزیه طلب٬ بر هم زنندگان نظم اجتماعی ومحاربین با خدا دستگیر٬ زندانی٬ شکنجه واعدام می شوند.
بلوچستان از داشتن زیر ساختھاى اقتصادى محروم نگاھداشته شده که یکی از عوامل گستردگی بیکاری است و به ھمین دلیل جمعیت انبوھى از نیروى کار مردم بلوچ جھت یافتن کار روانه کشورھاى ھمسایه گشته اند.

براساس آمارھاى رسمى دولتى ھم اکنون بلوچستان بالاترین میزان بیکارى٬ بیمارى و اعتیاد در ایران را دارد. درمقایسه با سایر نقاط ایران اکٽریت جمعیت مردم بلوچ در زیرخط فقرزندگى میکنند.
با توجه به ستمهایی که مختصراً به آنها اشاره رفت تنھا راه برون رفت از این معضلات بالا بردن آگاهی سیاسی٬ همبستگی ملی و مبارزه ھمگانى برای تحقق حق "حاکمیت ملى" مردم بلوچ در بلوچستان است.
"حزب مردم بلوچستان" به عنوان حزبى ملى و دموکراتیک با توجه به شرایط بین المللى٬ منطقه اى٬ دوران جھانى شدن پدیده ھا و با اعتقاد به همزیستی مسالمت آمیز بین ملیت ها در ایران و تأمین حق "حاکمیت ملی" خواھان برقرارى نظامى فدرال ودمکراتیک در ایران میباشد.
ما رسیدن به حق "حاکمیت ملی" ملت های خارج از حاکمیت سیاسی در ایران را٬ در همزیستی مسالمت آمیز ودر مبارزه مشترک این نیروها و نیروهای اپوزیسیون ملت فارس که حق حاکمیت برابر ملیت ها را در ایرانی فدرال - دمکراتیک میپذیرند می بینیم.
*******
 سیاستھاى تبعیض گرانه حاکمان تمرکزگراى ایران وسلب حاکمیت ملى مردم بلوچ بر سرزمین شان باعٽ عقب ماندگى در زمینه ھاى مختلف واجحافات فراوانى بر زندگى آنھا گردیده است که بارزترین شان اختصاراً چنین اند:
 ١- عقب ماندگى اقتصادی
 بلوچستان در طی قرون متمادی واحدی مشترک بوده است. تقسیم آن به بلوچستان غربی (ایران) ، بلوچستان شرقی (پاکستان) ، و بلوچستان شمالی (افغانستان) سبب رکود و عدم رشد سرمایه ھاى ملى در مجموعه جغرافیایی بلوچستان و نتیجتاً باعٽ فقر بیش از پیش مردم این سامان گردیده است. دولت های حاکم درھر سه بخش بلوچستان بازار و اقتصاد را در انحصار خود گرفته وتأمین منا فع اقتصادى ملت حاکم را در مصرفی بودن جامعه بلوچستان سازماندھى و تدارک دیده اند.
رژیم ھاى شوینیستى ایران برای حفظ و تقویت قدرت سیاسی و اقتصادی خود و کنترل بیشتر منطقه٬ امکانات اقتصادی، تجاری، اجتماعی و اداری بلوچستان را عموما به افراد غیر بلوچ و غیر بومی واگذار و حتی کارکنان عادی طرح ها از مناطق دیگر ایران تامین می گردند. نبود امکانات وعدم حمایت دولتى و مکانیزه نبودن کشاورزی در بلوچستان ٬ میزان تولیدات کشاورزی در حد تأمین رفاه کشاورزان بلوچ نیست. واگذاری وفروش زمین های حاصلخیز بلوچستان به غیر بومیان و اسکان آنان در منطقه در اجراى طرح برھم زدن ترکیب جمعیت ودر اقلیت قرار دادن بلوچها در سرزمین تاریخى شان با شدت بیشترى ھمچنان ادامه دارد. عدم توسعه بنادر٬ گسترش ندادن صنعت توریسم و مدرنیزه نکردن شیلات و صنعت ماھیگیرى که از بزرگترین ٽروتھاى ملى بلوچستان به حساب میآیند از ضربه ھاى مھم اقتصادى رژیم ھاى حاکم بر مردم بلوچ میباشد۔ جلوگیرى از تأسیس مراکز صنعتى وکارخانه ھاى تولیدى در بلوچستان از عوامل مھم دیگر عقب ماندگى و بیکارى در بلوچستان اند۔
 ١۔ اجتماعی ـ سیاسی
ایران کشوری چند ملیتی با مذاهب گونا گون است. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی مذهب رسمی کشور شیعه اثنی عشری است و رئیس جمهور باید شیعه باشد. پیروان مذاهب دیگر از رئیس جمهور شدن وھر نوع مناصب بالاى دولتى محرومند. اصل ولایت فقیه که اساس رژیم جمهوری اسلامی است، مستبدی تحت نام ولایت فقیه را بر سرنوشت مردم تحمیل و حاکمیت مردم را از آنان سلب کرده است. قوانینی که توسط مجلس تصویب و از غربال شورای نگهبان می گذرند نباید در تضاد با فقه شیعه اٽنى عشرى باشند. قانون اساسی مصوبه فقهای شیعه عملا آپارتاید مذهبی را در ایران جنبه قانونى و رسمیت داده است. مقامات ارشد دولتی در بلوچستان غیر بلوچ و غیر بومی هستند که فقط جهت پیشبرد سیاستهای شووینیستی، سرکوب و چپاول به بلوچستان اعزام گشته اند.
تحصیلکرده های بلوچ به خاطر تبعیضات استخدامی در یافتن کار مناسب دچار مشکل گشته و در صورت استخدام به مشاغل پائین و کم درآمد گماشته می شوند. پیشبرد این سیاست موجب بی کاری شدید در میان مردم بلوچستان شده است. معضل خانمانسوزتجارت و اعتیاد به مواد مخدر محصول استیلاى سیاستھاى برترى طلبانه حکومتگران تمامیت خواه و تمرکز گراى ایران است. حمل و نقل و تجارت عمده مواد مخدر توسط رژیم سازماندھى و به عنوان حربه اى تبلیغاتى در جھت نابودى و سرکوب مردم بلوچ در سطح منطقه اى و بین المللى بکار گرفته میشود.
زن بلوچ مورد تبعیض و ستم جنسی و اجتماعى است. از داشتن ارگانهای مدافع حقوق زنان محروم است. ماھیت زن ستیزی جمھورى اسلامى٬ عملا نیمی از جمعیت ایران را از به کارگیری نیرو و توان واقعی خویش در امر پیشرفت جامعه محروم کرده است. این تبعیض برزن بلوچ به دلیل اعمال ستم ملى بیشتر از سایر نقاط ایران محسوس است.
 ٣- آموزشی- فرهنگی
سرزمین پهناور بلوچستان همواره مورد تهاجم و تاخت وتاز اجانب، واز قدیم الایام معبری برای اشغالگران بوده است. مهاجمین در لشکر کشی به ملل همجوار و بلوچستان، آثار نکبت بار تخریب فرهنگی خود را در این منطقه بر جای نهاده اند. اما از زمان اشغال بلوچستان و انضمام آن به کشور کنونى ایران توسط شاھان قاجار و پھلوى این تخریب فرھنگى شکلى نوین و ھدفمندی به خود گرفت.
دردوران سلطنت پهلوی ها و نظام جمهوری اسلامی ایران سیاست اضمحلال فرهنگی و آموزشى به قصد محو ھویت ملى مردم بلوچ سازماندھى و به اجرا در آمده است. بجای توسعه فرھنگى به انحطاط میراث فرهنگی و بجاى رونق و توسعه صنایع دستی و حمایت از کارهای هنری به نابودى آنھا پرداختند. تحقیر و ممنوعیت لباس بلوچى به ھمراه ھنرھاى دستى ٬ عدم توجه بر حفظ و مرمت بناھاى تاریخى و .... از جمله آٽار مخرب سیاستھاى این حکومت گران ضد ملى اند.
مردم بلوچ به طورکلى از حق آموزش به زبان مادرى محروم اند. در راستاى اعمال سیاست ھاى ھمانند سازى اجبارى فرھنگى ٬ آموزشى و پرورشى توسط حکومتگران ایران٬ کودکان بلوچ مانند کودکان سایر ملیت ھاى خارج ازحاکمیت سیاسی٬ از آموزش به زبان مادری محرومند وآموزش به زبان غیر مادرى موجب کاھش سطح فراگیرى و توسعه فکرى کودکان بلوچ گشته است. برای راه یابی جوانان بلوچ به دانشگاه ها موانع زیادی قرار داده اند. تعداد زیادی از آنهائی که به دانشگاه راه می یابند به دلیل تبعیضات و فشارهای اقتصادی مجبور به ترک تحصیل شده و یا اخراج می گردند. وجود این عوامل موجب کاهش کمی و کیفى تحصیلکرده های دانشگاهی بلوچ شده است. نگاهی دقیق به ماهیت سیاست تبعیض آمیزآموزشی و پرورشى رژیم در بلوچستان که علناً تبلیغ و ترویج فرھنگ ملت حاکم در مدارس میباشد٬ به خوبی نشان می دهد که هدف شستشوی مغزی کودکان بلوچ در جھت زدودن احساسات ملی و مذھبى در میان آنان است. محصول و برآیند اعمال سیاست ھاى سازمان یافته دولتى در راستاى نابودى زبان٬ فرھنگ و ھنر ھر ملت چیزى جز نسل کشى آرام و محو تدریجى آن ملت نمیباشد.
  
برنامه حزب مردم بلوچستان
الف. اهداف پایه ای و درازمدت
١. دستیابی به "حاکمیت ملی" مردم بلوچستان از طریق تشکیل حکومت ملی دربلوچستان .
٢. اساس حکومت ملی بلوچستان بر پایه دمکراسی٬ جدایى دستگاه دین از دولت٬ رفع تبعیض ملی٬ فرهنگی٬ مذهبی٬ جنسی و نژادی استوار است.
٣. تضمین امنیت٬ تقویت وفراھم نمودن زمینه ھاى رشد سرمایه ھاى ملی و تأمین رفاه اجتماعى براى عموم مردم در بلوچستان .
٤.رسمیت بخشیدن زبان بلوچی بعنوان زبان رسمی و ارتباطی بلوچستان.
٥. برقرارى جمهوری فدرال و دمکراتیک براساس جدایى دستگاه دین از دستگاه دولت که حقوق برابر ملتھاى ساکن ایران در آن تضمین شده باشد.
٦. برقراری روابط مسالمت آمیز بین ملت ھا بر اساس احترام متقابل و رعایت حقوق بین المللی.
٧. پشتیبانی از جنبشهای ملی دمکراتیک مردم بلوچ در بخشهای دیگر بلوچستان با رعایت قوانین بین المللی و تقویت نزدیکی فرهنگی٬ سیاسی واقتصادی بین آنها.

ب - حکومت ملی بلوچستان و دولت فدرال ایران.
 حزب مردم بلوچستان برای دستیابی به "حاکمیت ملی" مردم بلوچستان خواهان ایجاد یک ایران فدرال و دمکراتیک می باشد. ایران فدرال متشکل از مجموعه حکومت های ملی متساوی الحقوق و دولت فدرال نماینده مشترک و منتخب همگی این ملیتها است.

حکومت ملی بلوچستان
١۔ "حاکمیت ملی" در بلوچستان از آن مردم می باشد که با انتخاب مستقیم نمایندگان خود در "مجلس ملى بلوچستان" و تشکیل دولت بلوچستان تجلی می یابد.
٢۔ شالوده واساس "حاکمیت ملی" برپایه دمکراسی پارلمانی و تضمین حقوق فردى و گروھى تمام ساکنان بلوچستان می باشد.
٣۔ بجز امور دفاعی، سیاست خارجی و امور بین حکومتھاى ملی٬ سایر امور مربوط به بلوچستان در اختیار حکومت ملی می باشد.
٤. حیطه حکومت ملى بلوچستان شامل خاک بلوچستان با در نظر گرفتن عوامل جغرافیایی٬ تاریخی٬ زبانى و خواست اکثریت ساکنان آن مناطق می باشد.
٥. مجلس ملى بلوچستان بالاترین ارگان قانونگزاری می باشد که نمایندگان آن با رأی آزاد٬ مستقیم و مخفی انتخاب می شود
٦- دولت بلوچستان را پارلمان بلوچستان تعیین می نماید.
٧۔ حفظ نظم و امنیت ملی در بلوچستان به عهده ارگانهای انتظامی حکومت بلوچستان می باشد.
٨۔ زبان بلوچی زبان رسمی حکومت ملى بلوچستان خواھد بود.
٩۔ حکومت ملى بلوچستان مسئول تأمین و تضمین حقوق شھروندى تمامى ساکنان بلوچستان میباشد.
١٠۔ حکومت ملى بلوچستان مسئول تأمین و تضمین حقوق جمعى اقلیتھاى ساکن بلوچستان میباشد.
١١۔ حکومت ملى بلوچستان مسئول تأمین و تضمین ایجاد فرصتھاى برابر براى تمامى ساکنان بلوچستان میباشد.

جمهوری فدرال ایران
قانون اساسی دولت فدرال ایران بر اساس عدم تمرکزگرایی وتقسیم قدرت سیاسى بصورت حقوق برابربین حکومت ھاى ملی استواراست. قانون اساسی جمهوری فدرال ایران جھت تأمین و تضمین حقوق ملی ملیتهای ایران بر مبنای میثاقهای بین المللی ومعیارهای حقوق بشری تنظیم و نوشته خواهد شد. امور مربوط به سیاست خارجی٬ دفاع از مرزهای کشور٬ برنامه ریزى و سیاست های دراز مدت اقتصادی سراسری٬ سیستم پولی کشور و شبکه ارتباطات کشوری در حیطه وظایف دولت فدرال و سایر اختیارات در صلاحیت حکومت ھاى ملى می باشند.

١.جمهوری فدرال ایران متشکل ازحکومت ھاى ملی خواهد بود. کلیه ملتهای ساکن ایران بدون هیچگونه تفاوت و تبعیضی از حقوق برابردر تشکیل واداره جمهوری فدرال ایران برخوردارند.
٢- نھادھاى اعمال حاکمیت ملتھا در سطح دولت جمھورى فدرال ایران٬ دو نھاد قانونگزارى و کنترل کننده مجلس فدرال و مجلس سنا خواھند بود.
٣۔ مجلس فدرال ٬ مجمع نمایندگان منتخب شھروندان کشور ایران فدرال خواھد بود.
٤۔ مجلس سنا مجمع نمایندگان منتخب واحد ھاى ملى میباشد که به تعداد مساوى و بدون در نظر گرفتن جمعیت آنھا است.
٥۔ مجلس سنا بالاترین ارگان قانون گزارى و نظارت بر دولت فدرال خواھد بود.
٦۔ وزارت خانه ھاى دولت جمھورى فدرال ایران تحت نظارت و ھدایت کمیسیونھاى ویژه مجلس فدرال و سنا انجام وظیفه خواھند نمود۔
٧. در هر کدام از موارد فوق (بند ٦ ) تصمیماتی که مستقیمأ با منافع ملت بلوچ ارتباط پیدا می کند با مشورت دولت ملی بلوچستان حل و فصل میگردد.
٨. دولت فدرال ایران از صلح جهانی و همزیستی مسالمت آمیز در میان ملل پشتیبانی مینماید.
٩. دیوانعالی فدرال مسئول رسیدگی به اختلافات حقوقی میان دولت فدرال و حکومتھاى ملی
می باشد. این دیوان از متخصصین حقوقى کلیه ملیتها با تعداد برابرو حقوق متساوی تشکیل می گردد.

فصل دوم
الف- سیاست اقتصادی :

پیشرفت اقتصادی بلوچستان در گرو صنعتی کردن منطقه ملی بلوچستان که با بهره گیری از پیشرفت های علمی و فنی از یکسوو از سوی دیگربر حسب نیازها و امکانات طبیعی منطقه صورت می پذیرد.
به ھمین منظور:
١۔ دولت ملی بلوچستان از طریق برنامه ریزی ھاى علمی - اقتصادی درازمدت جهت بالا بردن سطح زندگی ، تأمین و تضمین رفاه اجتماعی مردم عمل میکند.
٢۔ حکومت ملی بلوچستان درامورمالی خود مختاراست.
٣۔ بخشی از درآمد حکومت ھاى ملی به خزانه دولت فدرال تعلق خواهد گرفت.
٤۔ مازاد درآمد جمهوری فدرال ایران برحسب نیازهای حکومتھاى ملی تقسیم می شود.
٥۔ تضمین رشد و تقویت سرمایه ھاى ملی در بلوچستان از وظایف حکومت ملى و دولت فدرال است.
٦- ایجاد صنایع مادر٬ تشویق و تضمین امنیت سرمایه گذارى ھاى صنعتی دراز مدت در بخشهای مختلف جهت رشد اقتصادی وایجاد کار برای عموم مردم از وظایف حکومت ملى و دولت فدرال است.
٧- توسعه و مدرنیزه کردن شیلات وصنعت ماهیگیری، توسعه بنادر وایجاد اسکله های مدرن.
٨- توسعه و مکانیزه کردن بخش کشاورزی با استفاده از علوم وتکنولوژی جدید، مهار و کنترل منابع آبی جهت تأمین آبھاى زراعی.
٩- توسعه و مدرنیزه کردن بخش دامداری و حمایت از دامدارن.
١٠- ایجاد بیمه شغلی برای ساکنان دولت ملی بلوچستان.
١١- ایجاد و رونق صنعت گردشگری و حفاظت از آثار و بناھاى تاریخی.
١٢- ایجاد کار و تأمین حد اقل حقوق بیکاری و تأمین بیمه از کار افتادگی و بازنشستگى.
١٣- بهره برداری صحیح از منابع آبھاى زیر زمینی و حفاظت از جنگلها و مراتع بلوچستان.
١٤- تصاعدی کردن مالیات بر درآمد و پایین نگهداشتن مالیات های غیر مستقیم بر روی کالاهای اساسی .
١٥- تسهیل شرایط سرمایه گذاریھاى داخلی و خارجی.
١٦- توسعه راههاى ارتباطى و مدرنیزه کردن رسانه ھاى جمعى.
١٧- حفاظت از محیط زیست و بهره برداری از منابع طبیعی با در نظر گرفتن شرایط محیط زیستی.
١٨۔ اجراى حد اکثر 40 ساعت کار و دو روز تعطیلى درهفته
١٩۔ ممنوعیت کار برای کودکان.
 ب- سیاست آموزشی - فرهنگی :
 ١- ریشه کن کردن بیسوادی، ایجاد و گسترش مراکز آموزش عالی و دانشگاهی.
٢ - تحصیل اجباری تا دوره اول دبیرستان(دوره متوسطه) و رایگان کردن تحصیلات تا سطوح عالی.
٣- تضمین آزادی دین و برابری مذاهب.
4- ایجاد فرهنگستان علوم زبان بلوچی جهت رشد و تقویت زبان ملی بلوچستان.
٥- تحصیل به زبان بلوچی از دوره ابتدایی تا سطوح عالی. در مناطقی که اکثریت مردم آن به زبانهای دیگر سخن می گویند، زبان اکثریت بعنوان زبان آموزشی خواهد بود. امکانات آموزشى به زبان مادری براى اقلیتھاى زبانى ساکن بلوچستان تا سطح متوسطه تضمین خواھد شد.
٦- ایجاد مؤسسات آموزشی و پرورشی براى اطفال.
٧- فراهم نمودن امکانات آموزشی و تفریحات سالم از طریق ایجاد مؤسسات اموزشی و تربیتی براى نوجوانان وجوانان.
٨- آموزش زبانهای ارتباطی بین المللی از سطح ابتدایی.
٩- ایجاد مؤسسات فرهنگی و هنری و حمایت از نویسندگان، هنرمندان، موسیقی دانان، حفاظت از میراث فرهنگی وتاریخی- بلوچستان.
١٠- ایجاد مراکز پژوهشی، علمی و تحقیقی مستقل.
 ج- سیاست اجتماعی - بهداشتی :
 ١۔ برابری کامل حقوق زن ومرد در همه زمینه ها و حمایت از تشکلات زنان ومبارزه با تبعیضات جنسی.
٢۔ لغو مجازات اعدام و تأمین حقوق انسانی وقانونی برای متهمان و زندانیان طبق اصول منشور سازمان ملل متحد.
٣- تضمین حقوق شهروندی برای عموم ساکنان بلوچستان، آزادی بیان، قلم، اندیشه و آزادی برگزاری تجمعات و حرکت های اعتراضی.
٤۔ تضمین آزادى فعالیتھاى صنفى و حمایت از تشکیل اتحادیه ھاى کارگران٬ کارمندان٬ دانشجویان و۔۔۔.
٥- ایجاد امنیت اجتماعى، تأمین مسکن و از بین بردن فقر اقتصادی.
٦- ریشه کن کردن معضل اعتیاد ومبارزه با مواد مخدر.
٧- تضمین حقوق اجتماعی از قبیل بیمه ھاى بھداشتى٬ بیکاری، بازنشستگی و از کار افتادگی.
٨- ایجاد خانه سالمندان، از کار افتادگان و معلولین اجتماعی.
٩- ایجاد مؤسساتی برای حمایت و حفاظت از حقوق کودکان وتأسیس آموزشگاههای ویژه برای عقب ماندگان ذهنی.
١٠- گسترش مراکز بهداشتی - درمانی، زایشگاهها و ارتقاء سطح بهداشت مردم.
١١- ایجاد بیمارستان های وابسته به دانشگاها ومؤسسات عالی و تربیت پرسنل بهداشتی - درمانی.
١٢- ریشه کن کردن بیماری های واگیر دار وعفونی.
  
اساسنامه حزب مردم بلوچستان (بلوچستانءِ اُستمانءِ گل)
 ماده ١: نام و ماهیت حزب
 ١- نام حزب به بلوچی "بلوچستانءِ اُستمانءِ گلّ" به فارسی "حزب مردم بلوچستان" و به انگلیسی"Balochistan People's Party(BPP)" می باشد.
٢- حزب مردم بلوچستان تشکلی است ملی- دمکراتیک که برای دستیابی به "حاکمیت ملی" مردم بلوچستان مبارزه می کند.
 ماده ٢: شرایط عضویت در حزب
 همه ساکنان بلوچستان و هر بلوچی می تواند به عضویت حزب در آید به شرطى که :
١- به برنامه و اساسنامه حزب اعتقاد داشته باشد و آن را تبلیغ و ترویج نماید.
٢- به حق "حاکمیت ملى" مردم بلوچستان معتقد باشد.
٣- به دمکراسی و رفع هرگونه تبعیض از مردم بلوچستان ایمان داشته باشد.
٤- به سن 16 سالگی رسیده باشد. اما قبل ازسن 18 سالگی نمی تواند دارای مسئولیت در ارگانهای مرکزی حزب باشد.
٥- عضو سازمان و یا حزب دیگر ایرانی و یا بلوچستانی نباشد.
٦- از طرف حداقل 2 نفر از اعضای حزب توصیه شود.
٧- حداقل شش ماه دوره آزمایشی خود را در یکی از ارگانهای حزب گذرانده باشد.
 ماده ٤: وظایف اعضاء
 ١- برنامه٬ اساسنامه و مصوبات و تصمیمات حزب را محترم شمرده و به آنها عمل نماید.
٢- برای حفظ وحدت سیاسی و تشکیلاتی حزب بکوشد.
٣- اسرار حزب را حفظ نماید.
٤- از دیسیپلین حزبی طبق اساسنامه و آئین نامه ھاى داخلى پیروی نماید.
٥- برای بالا بردن دانش سیاسی و اجتماعی خود بکوشد.
٦- در ارتباط فعال با یکى ازارگان ھاى حزب باشد.
٧- مدافع اهداف و اصول حزب باشد و برنامه حزب را در میان مردم تبلیغ و ترویج نماید.
٨- در نشست های مهم حزبی فعالانه شرکت نماید.
٩- حق عضویت بپردازد.
 ماده ٥: حقوق اعضاء
 ١- حق انتخاب شدن در هریک از ارگانهای حزبی را دارد.
٢- حق انتقاد از هر عضو و یا ارگان حزبی را دارد.
٣- حق دارد از هر ارگانی به ارگان بالاتر شکایت کند.
٤- حق دارد نظرات خود را علنا در حزب تبلیغ نماید.
٥- حق ارائه نظر و پیشنهاد به تمامی ارگانهای حزبی را دارد.
٦- ارتقاء در تشکیلات بر اساس فعالیت و شایستگی می باشد.
تبصره: برای تشویق زنان جهت شرکت در ارگانهای اجرایی حزب در صورت داشتن شرایط و صلاحیت برابر بین کاندیدای زن و مرد، گزینش زن در اولویت قرار می گیرد.
 ماده ٦: فعالیتهای ممنوعه
 ١- افشای اسرار حزبی و تشکیلاتی.
٢- تبلیغات سوء و اهانت علیه حزب و اعضای آن.
٣- کارشکنی در پیشبرد اهداف حزب و وحدت تشکیلاتی.
٤- سوء استفاده از مسئولیت حزبی.
٥- سرپیچی از اجرای تصمیمات تشکیلاتی.
٦- سوء استفاده از امکانات تشکیلاتی و مالی حزب.
 ماده ٧: اقدامات انظباطی
١- تذکر شفاهی.
٢- تذکر کتبی.
٣- سلب مسئولیت.
٤- تعلیق عضویت که مدت آن حداکٽر یک سال است.
٥- اخراج از حزب.
٦- اقدامات انظباطی هر عضو با اکٽریت آراء واحد مربوطه تصویب می شود.عضو سلب مسئولیت شده٬ تعلیقی و اخراجی می تواند از ارگانهای بالاتر تقاضای رسیدگی کند. همچنین می تواند این تقاضا را به کنگره نیز ارائه دهد.
 ماده٨: کناره گیری و یا استعفاء از حزب
 ١- عضویت در حزب امری آزادانه و داوطلبانه بوده و هر عضو می تواند به میل خود از عضویت در حزب اعلام انصراف نماید.
٢- درخواست کناره گیری رسما و به صورت کتبی به کمیته مافوق ارائه داده می شود.
٣-عضو مستعفی یا اخراجی موظف است که مسئولیت های تشکیلاتی، اموال و اسناد حزبی را که در اختیار دارد به تشکیلات باز گردانده و تصفیه حساب نماید.
٤- پذیرش درخواست کناره گیری رسما توسط کمیته مربوطه به وی ابلاغ می گردد.
یادآوری: حفظ اسرار تشکیلاتی حتی بعد از کناره گیری از حزب، توسط عضو اخراج شده و یا مستعفی امری اخلاقی و وجدانی می باشد.
 ماده٩: ساختار تشکیلاتی حزب
 ساختار بنیادی حزب بر اساس سازماندهی دمکراتیک است و نحوه سازماندهی دمکراتیک به طرق زیر انجام می گیرد:
١- انتخاب مسئولین حزب در تمام ارگانها از بالا تا پایین به شیوه ی آزاد- دمکراتیک و با رأی مستقیم ومخفی صورت می گیرد.
٢- مواد پیشنهادی به کنگره در ارگانهای حزبی به بحث گذاشته می شوند، سیاست آینده حزب براساس نظرات و پیشنهادات و تصویب آن در کنگره تعیین می شود.
٣- تصمیمات حزب در همه سطوح براساس رأی اکثریت اتحاذ می شود. به همین جهت عضو تابع تشکیلات حزبی و اقلیت تابع اکثریت می باشد.
٤- برای تقویت گفتمان سیاسی و دمکراسی در درون حزب، ارگانهای حزبی به اعضای حوزه خود و به ارگانهای بالاتر گزارش می دهند. ارگانهای بالا مؤظف به گزارش دهی به حوزه پایین تر حزبی در مناطق خود هستند.
 ماده١٠: کنگره حزب
١- کنگره عالی ترین نهاد تصمیم گیری حزب است که هر ٤ سال یکبار تشکیل می شود. کنگره با شرکت اعضای شورای مرکزی٬ اعضای علی البدل٬ مشاوران٬ نمایندگان سازمانها و کمیته های حزبی بنا به تشخیص خود آنها و مشورت با شورای مرکزی تشکیل می گردد.
٢- کنگره با حضور ٣/٢ شرکت کنندگان صاحب رأی رسمیت پیدا می کند و مصوبات آن با اکثریت آراء ( نصف + یک) اتخاذ می شوند.
٣- کنگره ی فوقالعاده: در صورتی که شورای مرکزی نتواند مسائل حزبی را حل نماید خواهان برگزاری کنگره فوق العاده می شود. کنگره فوق العاده الزامی برای پرداختن به وظایف کنگره عادی را ندارد و فقط جهت رسیدگی به موضوعات پیشنهادی تشکیل می شود. پشنهادات جدید برای بررسی در کنگره فوق العاده با رأی اعضای کنگره قابل بررسی است.
٤- کنگره ی فوق العاده با درخواست٢/١ اعضاء و یا درخواست اکثریت ساده شورای مرکزی فرا خوانده میشود.
٥۔ کنگره فوق العاده در نوبت اول با شرکت دو سوم و در صورت عدم برگزارى آن در نوبت دوم با شرکت اکٽریت ساده اعضاء ذیصلاح رسمیت مى یابد۔
 ماده١١: اختیارات و وظایف کنگره
١- بحث و بررسی گزارش شورای مرکزی٬ تصویب و یا رد آن.
٢- تعیین خط مشی عمومی- سیاسی و استراتژیکی- تاکتیکی حزب.
٣- تصویب برنامه و اساسنامه٬ تغییر و اصلاح آن در صورت لزوم.
٤- انتخاب اعضای اصلی و علی البدل شورای مرکزی با رأى مستقیم و مخفى.
 ماده١٢: کنفرانس حزب
 در صورت پیش آمدن مسایل مهم سیاسی و تشکیلاتی یا شرایطی که اتخاذ تصمیماتی را در سطحی وسیعتر از شورای مرکزی به طلبد کنفرانس حزب به دعوت اکثریت ساده شورای مرکزی و یا درخواست ٢/١ اعضای حزب برگزار می شود.
کنفرانس دارای اختیارات کنگره می باشد و تصمیمات اتخاذ شده درآن برای کل تشکیلات لازم الاجرا است.
شرکت کنندگان در کنفرانس را اعضای اصلی و علی البدل شورای مرکزی مشاوران٬ نمایندگان منتخب کمیته ها و سازمانهای حزبی (با مشورت شورای مرکزی) تشکیل می دهند.
 ماده١٣: پلونوم
پلونوم عبارت از نشست شورای مرکز٬مشاوران و نماینداگان کمیته ها و سازمانهای حزبی است که جنبه مشورتی دارد.
پلونوم به صلاح دید و در خواست شورای مرکزی برگزار می شود.
 ماده ١٤: شورای مرکزی
 ١.شورای مرکزی عالیترین ارگان تصمیم گیری و اجرایى در فاصله بین دو کنگره است.
٢. وظایف واختیارات شورای مرکزی.
الف۔ اجرای تصمیمات کنگره.
ب۔ مسئول هماهنگی ارتباطات حزب با احزاب و سازمانهای دیگر.
ج۔ اعضاءشورای مرکزی از میان خود اعضاء ھیئت اجرائى و سخنگوى حزب را انتخاب میکنند.
د۔ حسابرسی حزب و تعیین میزان حق عضویت.
ھ۔ تشکیل جلسات حضوری هر شش ماه یکبار.
ح۔ تدوین وپیشنهاد آئینامه ھاى داخلی جهت هماهنگی فعالیتهای سازمانهای وابسته به حزب.
ط۔ اعضای علی البدل و مشاوران شورای مرکزی در جلسات شورای مرکزی تنها دارای رای مشورتی هستند.
٣.جلسات شورای مرکزی با شرکت دوسوم اعضای اصلی در شرایط عا دی رسمیت می یابد.
٤۔ تصمیمات اتخاذ شده در جلسات شورای مرکزی در صورتی قابل اجراست که بیش از نصف بعلاوه یک اعضای اصلی حاضر در جلسه بدانها رای موافق داده باشند.
 ماده ١٥: وظایف ھیئت اجرائى
 ١: ھیئت اجرائى در فاصله دو نشست شوراى مرکزى(پلنوم) رھبرى و اداره حزب را در وجوه گوناگون آن به عھده دارد۔
٢: ھماھنگى و سرپرستى کمیته ھاى اجرائى گوناگون حزبى به عھده ھیئت اجرائى میباشد.
٣: ھیئت اجرائى مسئول اجرا و پیشبرد مصوبات و قرارھاى شوراى مرکزى است.
٤: ھیئت اجرائى گزارش کار خود را به نشست شوراى مرکزى ارائه میدھد.
٥: ھیئت اجرائى میتواند شوراى مرکزى را به تشکیل نشست فوق العاده فرا خواند.
 ماده ١٦: در آمد حزب
 منابع درآمد حزب که بر اساس آئین نامه ھاى داخلی مصوب کنگره حزب می باشد به قرار زیرند:
١. پرداخت حق عضویت اعضاء.
٢.عایدات بنیادها و مٶسسات حزبی.
٣. کمک مالی اعضاء٬ هواداران و دوستداران حزب.

هیچ نظری موجود نیست: