
با وجود گذشت بیش از یک هفته از سخنان اسفندیار رحیم مشایی در مراسم پایانی همایش ایرانیان خارج از کشور در مورد معرفی «مکتب ایران» به دنیا، هنوز هم بحث و جنجال در این باره ادامه دارد. در طی روزهای اخیر، از مصباح یزدی و علم الهدی گرفته تا احمد توکلی و سرلشکر فیروز آبادی و... تندترین حملات را متوجه «تاریخ و فرهنگ و هویت» ایرانی کرده اند و ایران بدون اسلام را فاقد عزت و تنها مشتی خاک دانسته اند!
اما از وقایع اخیر چه تحلیلی می توان داشت؟ آیا ما نیز همانند عده ای از صاحب نظران باید از عرق ملی احمدی نژاد و رحیم مشایی تقدیر کنیم و برایشان کف بزنیم و گمان کنیم که بعد از 5 سال بالاخره وجدان خفته آقایان بیدار شده است؟ یا مانند عده ای دیگر این جنجال ها را نیز یک جنگ زرگری دیگر بدانیم و تنها نمایشی از پیش طرح ریزی شده که در پس پرده آن، اهداف شوم و نیات پلیدی پنهان گردیده است؟
من جزو دسته دومم! به دلایل مختلف نمی توانم باور کنم که یک باره احمدی نژاد و مشایی که در تمام این 5 سال کوچکترین قدمی در راستای حفظ و حراست از میراث فرهنگی و هویت ایرانی ما برنداشته اند، یک شبه خواب نما شده و عاشق سینه چاک کورش بزرگ و مؤمن به مکتب و اصالت ایرانی گردند. نمی توان باور کرد احمدی نژادی که در تمام این سال ها از ارزشهای اسلامی و هاله نور و چاه جمکران و... سخن گفته، به یکباره با چرخشی 180 درجه ای فرهنگ و هویت ایرانی را سرلوحه رفتار و کردار خود قرار دهد و یار غارش رحیم مشایی هم که در سازمان میراث فرهنگی بزرگترین جفاها را به میراث ملی و گنجینه های تاریخی ما کرد، دچار چنان استحاله فکری شود که با وجود پیش بینی انتقادات و حملات تند و تیز مخالفانش، از جایگزینی «مکتب ایران» به جای «مکتب اسلام» سخن بگوید.
پس در پشت پرده چه می گذرد؟ هدف از مطرح کردن این مباحث و خلق اینگونه جدل ها چیست؟ قطعا فراموش نکرده اید که چندی پیش احمدی نژاد هم در سخنانی کم سابقه، از عظمت باستانی ایران و فرهنگ والای ایرانی سخن گفت، تاریخ ایران را حاوی نقاط درخشان نامید و از کورش بزرگ تمجیدهای فراوان کرد. نطفه این نقشه شوم پیش از سخنان وی بسته شده بود. هدف رژیم آن بود که در ابتدا احمدی نژاد آغاز کننده این بحث و جنجال ها باشد. اما او منفورتر و رسواتر از آن بود که مردم کوچکترین اهمیتی به سخنانش بدهند. پس تصمیم بر آن گرفتند که این مأموریت را به رحیم مشایی محول کنند که هم قبلا نیز سابقه چنین جنجال آفرینی هایی را داشته و هم هنوز به اندازه احمدی نژاد در میان مردم منفور نگردیده است. با خود بیندیشید اگر این نقشه ناشیانه طرح ریزی نمی شد چگونه می توانستند چنین حملات بی سابقه ای به فرهنگ و هویت ایرانی را توجیه کنند؟ قبلا هم شاهد آن بوده ایم که هر از گاهی حاکمان رژیم اسلامی با انتقادات غیرمستقیم از آیین های ملی و باستانی ایرانیان نظیر «نوروز» و «چهارشنبه سوری» یا تقبیح «شاهان ایرانی» و... تلاش داشتند به نوعی پروژه حذف آیین ها و رسوم ملی ما را پیش ببرند که هر بار با مقاومت جامعه عقب نشستند. آخرین نمونه از این تلاش های مذبوحانه به مراسم چهارشنبه سوری سال گذشته بازمی گردد که با انتشار فتوای خامنه ای و پخش گسترده سخنان مطهری سعی در جوسازی بر ضد این آیین باستانی داشتند که با هوشیاری مردم، ناکام ماندند و چهارشنبه سوری سال گذشته باشکوه تر از سالیان قبل برگزار شد و این رسوایان ابدی را روسیاه تر کرد.
خطر بزرگتری که حاکمان رژیم اسلامی را متوجه رشد روزافزون «ملی گرایی» در سطح جامعه و «بازگشت به اصل» بسیاری از جوانان ایرانی کرد، شعارهایی بود که در جریان مبارزات یک سال اخیر ملت ایران سر داده شد. شعارهایی – به قول خودشان – ساختارشکنانه نظیر «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی»، «نسل ما آریاست، دین از سیاست جداست»، «خونی که در رگ ماست، هدیه به ملت ماست» و... که همگی آنها دارای مفاهیم ناسیونالیستی و بیانگر حس میهن پرستی و ایران دوستی فریادکنندگان این شعارها بود زنگ خطر را برای خامنه ای و مزدورانش به صدا درآورد. آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد و از حامیان سرسخت خامنه ای یکی از کسانی بود که هفته گذشته به همین موضوع اشاره کرد و در خطبه های نماز جمعه اظهار داشت: «استکبار در ادامه اقدامات خود در اوایل پیروزی انقلاب در اولین فرصتی که در جریان فتنه سال گذشته به دست آورد به جای جمهوری اسلامی، بار دیگر بر جمهوری ایرانی تأکید کرد که این شعار از سوی دست نشاندگان آن ها در کشور به گوش می رسید.»
بی جهت نیست که در طی یک سال اخیر تحرکات علیه «ملی گرایی» و «ایرانیت» بار دیگر شدت گرفته است و یک بار به شکل فتوای ولی امر مسلمین جهان[!] در باب حرمت مراسم خرافی[!] چهارشنبه سوری بروز و ظهور می یابد و بار دیگر در شمایل قانون اصلاح کتاب های تاریخ مدارس و حذف نام شاهان ستمگر[!] ایران باستان نمایان می گردد. امروز هم تداوم همان حرکت را شاهد هستیم. حرکتی که از سالهای آغازین انقلاب اسلامی شکل گرفت و در تمام این سالها حداکثر توان خود را در حذف کلیه مظاهر ملی و ایرانی از سطح جامعه بکار گرفته است. حرکتی که یگانه آرمان و آرزویش قطع همه پیوندهای جامعه ایرانی با هویت و اصالت خود و بجای آن تشکیل یک «جامعه اسلامی» تمام عیار است – و البته آن هم فقط اسلامی که در چارچوب جمهوری اسلامی و نظام ولایت مطلقه فقیه تعریف و تبیین می گردد! – آیت الله کعبی از جمله کسانی بود که در اظهارات اخیرش به این موضوع اشاره کرد. وی نیز مانند همفکران دیگرش ضمن حمله شدید به فرهنگ و تاریخ ایران اظهار داشت: «هویتبخش ملت ایران انقلاب اسلامی است... در واقع ساخت امت و تمدن اسلامی در دستور كار انقلاب اسلامی است و ملیگرایی به جز استعمار، استبداد و خودباختگی چیزی عاید ملت ایران نكرد»!
نکته دیگری که ما را به ساختگی بودن اینگونه جدل ها باورمندتر می سازد، تغییرات ناگهانی آرایش قوا در فضای سیاسی ایران است. امری که در یک سال اخیر بارها تجربه کرده ایم. همان گونه که تا دیروز احمد توکلی و علی مطهری از خود چهره ای میانه رو در میان اصولگرایان تندرو نشان می دادند، اما به یکباره می بینیم در جریانات اخیر، همین افراد شدیدترین حملات را متوجه «ایران و ایرانی» می کنند و در یک صف واحد دست در دست امثال مصباح یزدی و علم الهدی می نهند. یا علی لاریجانی که یک روز – به اذن آقا! – وظیفه پاسداری از قانون اساسی را در برابر دولت قانون شکن احمدی نژاد بر عهده می گیرد، اما زمانی که بحث حفظ و حراست از کلیت نظام و دفاع از مقام شامخ ولایت مطلقه فقیه به میان می آید، پیوندی ناگسستنی با همان قانون شکن قانون گریز می بندد! به تجربه ثابت شده است که نباید فریب این جنجال ها را بخوریم. اگر هم دعوایی باشد، دعوای میان کفتاران است برای دست یازیدن به سهم بیشتر، وگرنه در جایی که موجودیت همه این جماعت به خطر بیفتد تمامی شان در یک سنگر واحد رودرروی ملت ایران خواهند ایستاد. در طول یک سال اخیر بارها شاهد چنین بازی های ساختگی و از پیش مهندسی شده ای بوده ایم. این بار هم به نظر می رسد دعوای جناح احمدی نژاد – مشایی با سیل عظیم منتقدان و مخالفان شان بیشتر مقدمه ای باشد برای تشکیل یک جبهه واحد در برابر آنچه که از دید حاکمان روسیاه جمهوری اسلامی «ملی گرایی شرک آلود» خوانده شده است.
خبرنگار پارس دیلی نیوز از ایران منبع:پارس دیلی نیوز
محمد از نروژ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر