۱۳۸۹/۰۷/۱۲
حملات مستقيم و کم سابقه روزهای اخير محمود احمدی نژاد عليه آمريکا نشانه دشوار تر شدن مسير عادی سازی مناسبات تهران – واشنگتن و شکست مذاکرات محرمانه ای است که گفته ميشود دو کشور پيش از آغاز اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل تدارک ديده و در حاشيه جلسات مجمع به آن پرداخته اند.
در روز اول ماه جاری ميلادی، رييس دولت ايران در مراسم افتتاح چند واحد مسکونی با اشاره به آمريکا اظهار دشت: « آنها يک سگ وحشی را در منطقه رها کرده و به بهانه آن میخواهند ملتهای منطقه را بچاپند. امروز نيز ماجرای يازده سپتامبر را آغاز کردهاند که اگر دير اقدام میکرديم اين مساله نيز مقدسترين مساله جهانی شده و ديگر کسی نمیتوانست در رابطه با آن اظهار نظر کنند.»
احمدی نژاد در بخش ديگری از پرخاش جويی های خود عليه آمريکا که مشابه آن در نزاکت ديپلماتيک روسای دولتها و مقامات رسمی کشور ها، حتی در شرايط جنگ نيز، بسيار کم سابقه و غير متعارفی است گفت : « فکر کردهاند دنيا بی صاحب است و به بهانه آن هرگونه که بخواهند می توانند بازی کنند. بعد به خود جرات داده و ملت ما را تهديد ميکنند و ميگويند راه حلها روز ميز است، مرده شور خودتان، چهره اتان و ميزتان که دنيا را به لجن کشيده ببرد.... دور شما تمام شده. بساط خود را جمع کنيد و از منطقه برويد.»
ميانجيگری
طی سالهای بعد از انقلاب که مناسبات رسمی ايران و آمريکا قطع شد همواره تماس هايی مابين نمايندگان دو کشور بصورت غير رسمی و پنهان بر قرار بوده است. پاره ای از اين تماسها هدف دار و متوجه موضوع خاصی بوده و بخشی بصورت عمومی مسائل مشترک مورد علاقه دو کشور را در نظر داشته است.
در زمينه برگزاری مذاکرات پيرامون مسائل خاص، کشور های سوم که از حمايت دو طرف برخوردار بوده اند اغلب نقش ميانجی را ايفا ميکردند. منجمله در مورد رجعت دادن شهرام اميری گفته شد که قطر ايفای نقش واسطه را عهده دار بود و در مورد آزادی سارا شورد، کوهگرد آمريکايی که پيش از عزيمت احمدی نژاد به آمريکا آزاد شد، کشور عمان به ميانجيگری پرداخت.
سابقه
اولين تماس سياسی اعلام نشده ايران و آمريکا پس از پيروزی انقلاب را ابراهيم يزدی وزير امور خارجه دولت موقت بازرگان با زبيگنيو برژينسکی مشاور امنيت ملی جيمی کارتر رييس جمهور وقت آمريکا در اول ماه نوامبر سال ۱۹۷۹ در الجزيره انجام داد. موضوع مذاکرات فی مابين بر قراری روابط عادی سياسی مابين تهران و واشنگتن بود.
سه روز بعد موضوع ديدار های اعلام نشده الجزاير آشکار شد و در واکنش به آن گروهی که خود را دانشجويان خط امام ناميدند سفارت آمريکا را اشغال و ۵۲ آمريکايی را به گروگان گرفتند.
پس از آن، صادق قطب زاده، تماسهايی را با هميلتمون جردن رييس ستاد کارکنان کاخ سفيد برقرار کرد. هدف از انجام تماسهای ياد شده که به موضوع آن فرح پهلوی ملکه سابق ايران نيز اخيرا پرداخت، مبادله شاه سابق ايران با گروگانهای سفارت آمريکا بود-طرحی به نتيجه نرسيد.
پر سرو صدا ترين بخش ار گفتگوهای محرمانه ايران و آمريکا به جنجال سياسی ايران- کونترا معروف است. در معامله پنهانی ايران و آمريکا، سلاح هايی از طريق اسرائيل در اختيار جمهوری اسلامی قرار گرفت و هزينه پرداختی از جانب ايران، در اختيار جنگجويان نيکاراگوئه قرار داده شد.
در آن زمان نه ايران مايل به اعلام دريافت اسلحه از اسرائيل بود و نه دولت ريگان قادر به ارائه کمک رسمی به جنگجويان نيکاراگوئه ، بدون موافقت کنگره.
در سال ۱۹۸۶، مک فارلند مشاور امنيت ملی رونالد ريگان رييس جمهور وقت آمريکاو اوليور نورٍث دستيار جنجالی او سفر اعلام نشده ای را به تهران صورت دادند که پس از آن به تحولات قابل ملاحظه ای در ايران انجاميد.
موضوع سفر ياد شده که ظاهرا با هدايت هاشمی رفسنجانی و علی خامنه ای تدارک ديده بود، يک هفته بعد از طريق پخش اعلاميه هايی توسط مهدی هاشمی داماد و دستيار حسينعلی منتظری که در آن زمان جانشين آيت الله خمينی بود افشا شد.
شش ماه بعد خبر ديدار مک فارلند از تهران را مجله الشريعه چاپ لبنان نيز انتشار داد ولی از اعلام منبع خبر خودداری نمود. يک هفته بعد از آن، هاشمی رفسنجانی با اشاره مختصر به ديدار مک فارلند، موضوع سفر وی را به تهران مورد تائيد قرار داد. هاشمی در جلد اول کتب خاطرات خود که در سال ۸۸ انتشار يافت به اين موضوع اشاره بيشتری کرد.
صادق قطب زاده بعدا به اتهام توطئه تير باران شد . مهدی هاشمی نيز شش سال بعد با اتهامی مشابه اعدام شد. حسينعلی منتظری متعاقبا از منصب خود برکنار و مورد غضب قرار گرفت. ابراهيم يزدی که اولين مذاکره محرمانه با آمريکا را تدارک ديده بود تا کنون چند بار در زندان بسر برده. ( بر حسب تصادف ) در روز اول اکتبر که محمود احمدی نژاد تند ترين حملات خود را متوجه آمريکا کرد، ابراهيم يزدی، عليرغم رنج بردن از بيماری جدی، در اصفهان دستگير و بار ديگر به زندانی در تهران منتقل شد.
تماس های هفت ساله
از زمان بروی کار آمدن محمود احمدی نژاد دور تازه ای از تماسهای پنهانی مابين آمريکا و ايران صورت گرفته است. مصطفی محمدی که در دولت نهم محمود احمدی نژاد به وزارت کشور رسيد، هنگام قرار داشتن در سمت مدير کل وزارت خارجه بخشی از اين تماسها را تدارک ميديد. اين مسئوليت بعدا و هنگام تشکيل دولت نهم به هاشمی ثمره که دستيار ارشد محمود احمدی نژاد است واگذار شد.
در سال ۲۰۰۶ و يک سال بعد از بروی کار آمدن احمدی نژاد، بوش که در گذشته از مذاکرات سه قدرت بزرگ اروپايی ( بريتانيا، فرانسه و آلمان ) با تهران پشتيبانی ميکرد، با ابتکار کونداليزا رايس وزير خارجه خود تصميم گرفت در رابطه با برنامه اتمی ايران به ايفای نقش مستقيم بپردازد.
در ۳۱ ماه مه آن سال امريکا مجموعه امتياز هايی را در قبال تعليق غنی سازی اورانيوم در ايران مورد تائيد قرار داد که از آن بنام « بسته پيشنهادی اروپا » ياد شده بود. متعاقب آن مذاکرات اعلام نشده دو کشور در سطوح مختلف جريان يافته و از حدود مذاکرات اتمی به مناسبات و علائق دو کشور در عراق گسترش داده شد. بخش اخير مذاکرات را حسن کاظمی قمی سفير وقت ايران در بغداد هدايت ميکرد.
تاماس پيکرينک ديپلمات ارشد و بازنشسته آمريکايی بعد از شکست مذاکرات محرمانه نمايندگان آمريکا با نمايندگان وابسته به دولت احمدی نژاد شرکت خود را در اين تماسها مورد تائيد قرا داد.
تماسهای دو دولت پس از سرکوب معترضين به نتيجه انتخابات دو سال پيش رييس جمهوری ايران معوق ماند و در حدود شش ماه بعد از پيروزی اوباما و راه يافتن او به کاخ سفيد دوباره از سر گرفته شد. اين تماسها در طول ۳۰ سال گذشته هرگز بمدت طولانی تعطيل نشده اند.
مذاکرات اخير
با توجه به موقعيت هاشمی ثمره در دولت دهم، سابقه و تجربه تدارک اين گونه مذاکرات محرمانه در گذشته، بی ترديد دستيار ارشد محمود احمدی نژاد در زمينه سازی گفتگوهای احتمالی و ظاهرا شکست خورده نيويورک نيز نقش اصلی را عهده دار بوده است.
با وجود علاقه بسيار دولت احمدی نژاد به حصول توافق های سياسی عمده با آمريکا، پاره ای پاره ای از جناح های نزديک به آيت الله علی خامنه ای با بر قراری اين گونه تماسها چندان موافق نيستند.
برنامه های اتمی ايران و همچنين ايجاد يک کانال ارتباطی بی واسطه و ثابت مابين ايران و آمريکا از جمله هدفهای اصلی مذاکرات اخير در نيويورک بوده است. خبر تماسهای محرمانه اخير را برای اولين بار نشريه اسرائيلی ها ارتص فاش کرد و بعد منابع خبری نيمه رسمی روسی نيز آنرا مورد تائيد قرار دادند.
شايد به دليل اهميت و حساسيت تماسهای محرمانه ايران و آمريکا در نيو يورک رييس دولت ايران قصد داشت تا شخصا در مسير مذاکرات قرار بگيرد. اين گمانه در صورت صحت داشتن، ميتواند حضور هشت روزه احمدی نژاد را در نيو يورک توجيه کند. در گذشته و طی شش ديدار قبلی از نيو يورک، مدت اقامت احمدی نژاد در نيو يورک هرگز بيشتر از سه روز نبوده است.
شکست مذاکرات احتمالی اخير ايران و آمريکا و نرسيدن به نتيجه مطلوب و کامل هر نوع گفتگوی ديگری از اين دست را در آينده، ميبايد تا حدودی ناشی از غير قابل اعتماد بودن طرفهای ايرانی، رقابت شاخه های قدرت در درون نظام جمهوری اسلامی و ناهماهنگ بودن آنها پيرامون اهداف و نتايج مذاکرات دانست.
با توجه به اين سابقه، حتی در جريان انجام مذاکرات محرمانه مورد ادعا در نيو يورک، فشار های آمريکا و مقابله آن کشور عليه جمهوری اسلامی بدون وقفه ادامه يافت. از اين لحاظ با توجه به روند رفتار های گذشته رييس دولت دهم، شايد بتوان به دلايل پرخاش جوئی های اخير وی در پايان سفری نه چندان موفق به نيويورک تا حدودی پی برد. آنچه در حال حاضر کاملا محسوس بنظر ميرسد تيره تر شدن مناسبات تهران با واشنگتن است.
در روز اول ماه جاری ميلادی، رييس دولت ايران در مراسم افتتاح چند واحد مسکونی با اشاره به آمريکا اظهار دشت: « آنها يک سگ وحشی را در منطقه رها کرده و به بهانه آن میخواهند ملتهای منطقه را بچاپند. امروز نيز ماجرای يازده سپتامبر را آغاز کردهاند که اگر دير اقدام میکرديم اين مساله نيز مقدسترين مساله جهانی شده و ديگر کسی نمیتوانست در رابطه با آن اظهار نظر کنند.»
احمدی نژاد در بخش ديگری از پرخاش جويی های خود عليه آمريکا که مشابه آن در نزاکت ديپلماتيک روسای دولتها و مقامات رسمی کشور ها، حتی در شرايط جنگ نيز، بسيار کم سابقه و غير متعارفی است گفت : « فکر کردهاند دنيا بی صاحب است و به بهانه آن هرگونه که بخواهند می توانند بازی کنند. بعد به خود جرات داده و ملت ما را تهديد ميکنند و ميگويند راه حلها روز ميز است، مرده شور خودتان، چهره اتان و ميزتان که دنيا را به لجن کشيده ببرد.... دور شما تمام شده. بساط خود را جمع کنيد و از منطقه برويد.»
ميانجيگری
طی سالهای بعد از انقلاب که مناسبات رسمی ايران و آمريکا قطع شد همواره تماس هايی مابين نمايندگان دو کشور بصورت غير رسمی و پنهان بر قرار بوده است. پاره ای از اين تماسها هدف دار و متوجه موضوع خاصی بوده و بخشی بصورت عمومی مسائل مشترک مورد علاقه دو کشور را در نظر داشته است.
در زمينه برگزاری مذاکرات پيرامون مسائل خاص، کشور های سوم که از حمايت دو طرف برخوردار بوده اند اغلب نقش ميانجی را ايفا ميکردند. منجمله در مورد رجعت دادن شهرام اميری گفته شد که قطر ايفای نقش واسطه را عهده دار بود و در مورد آزادی سارا شورد، کوهگرد آمريکايی که پيش از عزيمت احمدی نژاد به آمريکا آزاد شد، کشور عمان به ميانجيگری پرداخت.
سابقه
اولين تماس سياسی اعلام نشده ايران و آمريکا پس از پيروزی انقلاب را ابراهيم يزدی وزير امور خارجه دولت موقت بازرگان با زبيگنيو برژينسکی مشاور امنيت ملی جيمی کارتر رييس جمهور وقت آمريکا در اول ماه نوامبر سال ۱۹۷۹ در الجزيره انجام داد. موضوع مذاکرات فی مابين بر قراری روابط عادی سياسی مابين تهران و واشنگتن بود.
سه روز بعد موضوع ديدار های اعلام نشده الجزاير آشکار شد و در واکنش به آن گروهی که خود را دانشجويان خط امام ناميدند سفارت آمريکا را اشغال و ۵۲ آمريکايی را به گروگان گرفتند.
پس از آن، صادق قطب زاده، تماسهايی را با هميلتمون جردن رييس ستاد کارکنان کاخ سفيد برقرار کرد. هدف از انجام تماسهای ياد شده که به موضوع آن فرح پهلوی ملکه سابق ايران نيز اخيرا پرداخت، مبادله شاه سابق ايران با گروگانهای سفارت آمريکا بود-طرحی به نتيجه نرسيد.
پر سرو صدا ترين بخش ار گفتگوهای محرمانه ايران و آمريکا به جنجال سياسی ايران- کونترا معروف است. در معامله پنهانی ايران و آمريکا، سلاح هايی از طريق اسرائيل در اختيار جمهوری اسلامی قرار گرفت و هزينه پرداختی از جانب ايران، در اختيار جنگجويان نيکاراگوئه قرار داده شد.
در آن زمان نه ايران مايل به اعلام دريافت اسلحه از اسرائيل بود و نه دولت ريگان قادر به ارائه کمک رسمی به جنگجويان نيکاراگوئه ، بدون موافقت کنگره.
در سال ۱۹۸۶، مک فارلند مشاور امنيت ملی رونالد ريگان رييس جمهور وقت آمريکاو اوليور نورٍث دستيار جنجالی او سفر اعلام نشده ای را به تهران صورت دادند که پس از آن به تحولات قابل ملاحظه ای در ايران انجاميد.
موضوع سفر ياد شده که ظاهرا با هدايت هاشمی رفسنجانی و علی خامنه ای تدارک ديده بود، يک هفته بعد از طريق پخش اعلاميه هايی توسط مهدی هاشمی داماد و دستيار حسينعلی منتظری که در آن زمان جانشين آيت الله خمينی بود افشا شد.
شش ماه بعد خبر ديدار مک فارلند از تهران را مجله الشريعه چاپ لبنان نيز انتشار داد ولی از اعلام منبع خبر خودداری نمود. يک هفته بعد از آن، هاشمی رفسنجانی با اشاره مختصر به ديدار مک فارلند، موضوع سفر وی را به تهران مورد تائيد قرار داد. هاشمی در جلد اول کتب خاطرات خود که در سال ۸۸ انتشار يافت به اين موضوع اشاره بيشتری کرد.
صادق قطب زاده بعدا به اتهام توطئه تير باران شد . مهدی هاشمی نيز شش سال بعد با اتهامی مشابه اعدام شد. حسينعلی منتظری متعاقبا از منصب خود برکنار و مورد غضب قرار گرفت. ابراهيم يزدی که اولين مذاکره محرمانه با آمريکا را تدارک ديده بود تا کنون چند بار در زندان بسر برده. ( بر حسب تصادف ) در روز اول اکتبر که محمود احمدی نژاد تند ترين حملات خود را متوجه آمريکا کرد، ابراهيم يزدی، عليرغم رنج بردن از بيماری جدی، در اصفهان دستگير و بار ديگر به زندانی در تهران منتقل شد.
تماس های هفت ساله
از زمان بروی کار آمدن محمود احمدی نژاد دور تازه ای از تماسهای پنهانی مابين آمريکا و ايران صورت گرفته است. مصطفی محمدی که در دولت نهم محمود احمدی نژاد به وزارت کشور رسيد، هنگام قرار داشتن در سمت مدير کل وزارت خارجه بخشی از اين تماسها را تدارک ميديد. اين مسئوليت بعدا و هنگام تشکيل دولت نهم به هاشمی ثمره که دستيار ارشد محمود احمدی نژاد است واگذار شد.
در سال ۲۰۰۶ و يک سال بعد از بروی کار آمدن احمدی نژاد، بوش که در گذشته از مذاکرات سه قدرت بزرگ اروپايی ( بريتانيا، فرانسه و آلمان ) با تهران پشتيبانی ميکرد، با ابتکار کونداليزا رايس وزير خارجه خود تصميم گرفت در رابطه با برنامه اتمی ايران به ايفای نقش مستقيم بپردازد.
در ۳۱ ماه مه آن سال امريکا مجموعه امتياز هايی را در قبال تعليق غنی سازی اورانيوم در ايران مورد تائيد قرار داد که از آن بنام « بسته پيشنهادی اروپا » ياد شده بود. متعاقب آن مذاکرات اعلام نشده دو کشور در سطوح مختلف جريان يافته و از حدود مذاکرات اتمی به مناسبات و علائق دو کشور در عراق گسترش داده شد. بخش اخير مذاکرات را حسن کاظمی قمی سفير وقت ايران در بغداد هدايت ميکرد.
تاماس پيکرينک ديپلمات ارشد و بازنشسته آمريکايی بعد از شکست مذاکرات محرمانه نمايندگان آمريکا با نمايندگان وابسته به دولت احمدی نژاد شرکت خود را در اين تماسها مورد تائيد قرا داد.
تماسهای دو دولت پس از سرکوب معترضين به نتيجه انتخابات دو سال پيش رييس جمهوری ايران معوق ماند و در حدود شش ماه بعد از پيروزی اوباما و راه يافتن او به کاخ سفيد دوباره از سر گرفته شد. اين تماسها در طول ۳۰ سال گذشته هرگز بمدت طولانی تعطيل نشده اند.
مذاکرات اخير
با توجه به موقعيت هاشمی ثمره در دولت دهم، سابقه و تجربه تدارک اين گونه مذاکرات محرمانه در گذشته، بی ترديد دستيار ارشد محمود احمدی نژاد در زمينه سازی گفتگوهای احتمالی و ظاهرا شکست خورده نيويورک نيز نقش اصلی را عهده دار بوده است.
با وجود علاقه بسيار دولت احمدی نژاد به حصول توافق های سياسی عمده با آمريکا، پاره ای پاره ای از جناح های نزديک به آيت الله علی خامنه ای با بر قراری اين گونه تماسها چندان موافق نيستند.
برنامه های اتمی ايران و همچنين ايجاد يک کانال ارتباطی بی واسطه و ثابت مابين ايران و آمريکا از جمله هدفهای اصلی مذاکرات اخير در نيويورک بوده است. خبر تماسهای محرمانه اخير را برای اولين بار نشريه اسرائيلی ها ارتص فاش کرد و بعد منابع خبری نيمه رسمی روسی نيز آنرا مورد تائيد قرار دادند.
شايد به دليل اهميت و حساسيت تماسهای محرمانه ايران و آمريکا در نيو يورک رييس دولت ايران قصد داشت تا شخصا در مسير مذاکرات قرار بگيرد. اين گمانه در صورت صحت داشتن، ميتواند حضور هشت روزه احمدی نژاد را در نيو يورک توجيه کند. در گذشته و طی شش ديدار قبلی از نيو يورک، مدت اقامت احمدی نژاد در نيو يورک هرگز بيشتر از سه روز نبوده است.
شکست مذاکرات احتمالی اخير ايران و آمريکا و نرسيدن به نتيجه مطلوب و کامل هر نوع گفتگوی ديگری از اين دست را در آينده، ميبايد تا حدودی ناشی از غير قابل اعتماد بودن طرفهای ايرانی، رقابت شاخه های قدرت در درون نظام جمهوری اسلامی و ناهماهنگ بودن آنها پيرامون اهداف و نتايج مذاکرات دانست.
با توجه به اين سابقه، حتی در جريان انجام مذاکرات محرمانه مورد ادعا در نيو يورک، فشار های آمريکا و مقابله آن کشور عليه جمهوری اسلامی بدون وقفه ادامه يافت. از اين لحاظ با توجه به روند رفتار های گذشته رييس دولت دهم، شايد بتوان به دلايل پرخاش جوئی های اخير وی در پايان سفری نه چندان موفق به نيويورک تا حدودی پی برد. آنچه در حال حاضر کاملا محسوس بنظر ميرسد تيره تر شدن مناسبات تهران با واشنگتن است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر