۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه

آنانی که در تبلیغات سیاسی، احمدی نژاد را به یهود نسبت میدهند، به خیزش ملی ایرانیان خیانت میکنند


اکتبر 2009
  
  

بی تردید آنانی که برای نخستین بار ادعا کردند که "احمدی نژاد ریشه یهودی دارد" و به افتراهای یهودستیزانه ای روی آوردند تا با یک رشته دروغ پردازی و جعل اسناد و تحریف واقعیات این ادعای بی پایه را "ثابت" کنند، این شیوه را به عنوان یک ترفند مشروع مبارزه سیاسی به کار گرفتند و هدفشان بی اعتبار ساختن فردی بود که از دیرباز هرگونه اعتباری را از دست داده است.
اگر مطرح کنندگان این افترا، چنین هدفی را می جستند، به بزرگترین اشتباه سیاسی دچار شده اند، زیرا کسی که ثابت شود به دروغ پردازی متوسل شده، نه تنها اعتبار خود را از دست می دهد، بلکه موجب "روسفیدی" رقیبی می شود که قصد بدنام کردنش را داشته است.
پیکار ملت ایران در راه رسیدن به حقوق شهروندی و ملی، یک پیکار برحق است که به ترفند بازی و دروغپردازی افرادی سودجو و یا مغرض نیازی ندارد. یکی از شعارهای ایرانیان باستان پرهیز از دروغ بوده است. («ای اهورا مزدا، از تو می خواهم دروغ شکست یابد و راستی بر آن پیروز شود» - نیایش زرتشتیان). و باز هم در زبان شیرین فارسی می خوانیم: «بار کج، هرگز به مقصد نمی رسد».
بی تردید، نسبت دادن احمدی نژاد به یهودیت و یهودیان، یک جنبه شرم آور یهودستیزانه نیز دارد. زیرا چنین تداعی می کند که یهودیان، این قومی که پایه گذار یکتاپرستی و دادگستری و عدالت و انصاف بوده و بزرگترین خدمات علمی و فلسفی و اخلاقی و دینی را به بشریت کرده است، افرادی شرور و دون مایه هستند که تعلق داشتن به آنان موجب سرافکندگی است.
این شیوه نکوهیده تبلیغاتی، نه تنها از جانب کلیسای مسیحی طی قرن ها به شیوه ای ظالمانه علیه یهودیان به کار گرفته شده، بلکه جمهوری اسلامی نیز از هنگامی که قدرت را در ایران قبضه کرده، آن را به شیوه تبلیغاتی خویش مبدل ساخته است.
در حالی که بسیاری از تارنماهای فارسی زبان مقاله روزنامه دیلی تلگراف را که در آن ادعا شده بود احمدی نژاد ریشه یهودی دارد منتشر ساختند، در کمتر وبسایت ایرانی دیده ایم که مقاله روزنامه گاردین را در ابطال این ادعای بی اساس بازتاب داده باشند. تارنمای "گویا" مقاله منشه امیر را که در "همدمی" انتشار یافت نقل کرد. ولی بسیاری از وبت سایت هائی که گزارش دیلی تلگراف را نقل کرده بودند، این مقاله را در رد آن نادیده گرفتند.
با این همه، روشنفکران و نیک اندیشان ایرانی، در مقاله های خود این پدیده های منفی را محکوم دانستند.
سعید قاسمی نژاد در مقاله ای که امروز (چهارشنبه 15 مهرماه 1388- 7 اکتبر 2009) در تارنمای خبری "روزآنلاین" انتشار یافت، چنین نوشت:
«گزارش روزنامه دیلی تلگراف بار دیگر جلوه هایی زشت از یکی از خصایصی را  که با کمال تاسف در جان و روح   بخشی از هموطنان ما ریشه کرده است، به نمایش گذاشت:
یهودستیزی ریشه کرده در عمق جان و روان بخشهایی از هموطنان ما را. 
دیلی تلگراف بر اساس سخنان مهدی خزعلی و نویسنده دیگری داستانی پرداخته  در باره ریشه های یهودی احمدی نژاد.
اصل ماجرا بر سر این است که  نام فامیل احمدی نژاد "سبورجیان" بوده و پس از مهاجرت خانواده اش از آرادان به تهران، این نام به احمدی نژاد تغییر یافته است و چنانکه جماعتی مدعیند سبورجیان فامیلی یهودی است.
اصل ماجرا ، چنانکه دیگران به تفصیل و تحقیق توضیح داده اند، از بن غلط است.
سبور واژه ای محلی است که اگر چه به ریسندگی و بافندگی مربوط است، اما  ربطی به زبان عبری و شال یهودی ندارد.
همین یافته ها و بافته ها اما در فضای مجازی و در فضای واقعی  بهانه ای شد برای فوران شدید دگر باره بحث های یهودستیزانه بخشی از هموطنان، که البته چنان که به نظر می رسد مدافع دموکراسی و حقوق بشر هم هستند.
گویا  حتی احمدی نژاد  هم گماشته صهیونیسم بین الملل است و صهیونیسم هم امروز روز نه تنها در ایران – که از این نظر برادران یهودستیز مشکل سیاسی و حقوقی ندارند – که  در ممالک راقیه هم  اسم رمز یهودستیزی است؛ اگر هولوکاست برای اروپاییان مایه شرم و سرافکندگی و البته دردسر حقوقی است، می توان پشت پرده مخالفت با صهیونیسم هر چه دل تنگ آدمی می خواهد نثار قوم یهود کرد.
اصل مقاله سعید قاسمی نژاد در
روزآنلاین را این جا بخوانید


سعید قاسمی نژاد در ادامه مقاله خود می نویسد: «از یاد نبرده ایم هر از گاهی این ور و آن ور مدارکی منتشر شده اند و می شوند که مدعی اند هیتلر نیز خود تباری یهودی داشته است.
مسئله ساده است: "هر چه نکبت هست زیر سر قوم یهود است".
"حتی جنگ خانمان سوز جهانی و  یهودستیزی و یهودکشی هیتلر نیز بخشی از نقشه صهیونیسم بین الملل برای اشغال فلسطین بوده است".
داستانی که درباره احمدی نژاد کسانی به دنبال تکرار آن هستند نیز تکرار دگرباره همین تز مهوع است.
کسانی مدعی بودند که کشتار میدان ژاله کار سربازان اسرائیلی بوده است؛ اینک آن رژیم پیشین که سیاست خارجی اش بر فلسطین محوری و یهودستیزی مبتنی نبود از بین رفته است و رژیمی بر سر کار است که اتفاقا فلسطین محور و یهودستیز  است و دشمنان یهودیان را هر جا که باشند و از هر و دین و مرامی حلوا حلوا می کند.
جالب است در همین حکومتی که رئیس جمهورش خواهان محو اسرائیل می شود  ـ و قاعدتا منظور از محو اسرائیل محو خاک وزمین نیست، بلکه محو ساکنانش است-  و هولوکاست را افسانه می خواند،  زعمای قوم مدعی اند که هر چه تباهی است زیر سر یهودیهاست.
یکی به زبان بی زبانی و با هزار رمز و ایما و با اشاره به سخن مشایی مبنی بر دوستی با مردم اسرائیل – که گویا کفر مسلم است –  همدستی دولت احمدی نژاد با "صهیونیست ها" برای تخفیف موقعیت ایران اسلامی به نفع "صهیونیست های غاصب" را مسلم می داند و آن دیگری مستقیما می رود سر اصل مطلب و احمدی نژاد را یهودی می نامد.
تز همان تز است: "هر چه تباهی است زیر سر یهودیهاست".
جنون یهودستیزی تا آنجا اوج می گیرد که بر سر شعار "نه غزه نه لبنان"، مارکسیستی دو آتشه با اشاره به ماجرای فروش سلاح از جانب اسرائیل به ایران در جنگ هشت ساله، خواهان بررسی روابط پنهان جمهوری اسلامی و اسرائیل شده و به ایما و اشاره تمام تباهی های سی ساله جمهوری اسلامی ـ از جمله چپ کشی ـ را بیخ ریش اسرائیل می بندد  و به نقد شعار انحرافی نه غزه نه لبنان می پردازد. 
مسئله همچنان همان است: "هر چه تباهی است زیر سر یهودی ها" و" پروتکل مشایخ صهیون" است. 
ما به حق از احمدی نژاد به خاطر دروغگویی هایش  و جنایت هایش بیزاریم.
تلاش عده ای برای  سوق دادن نفرت از احمدی نژاد، که نفرت از بنیادگرایی اسلامی است، به نفرت از یهودیان، چه دلیلی دارد؟
همین ماجرا درباره یازده سپتامبر هم تکرار شده است: قوم بربر خونخواره ای چندهزار نفر را دود کرده و به هوا فرستاده اند؛ عده ای اما گریبان یهودیان را رها نمی کنند که نخیر یازده سپتامبر نیز کار شما بود.
صرفنظر از اینکه یهودستیزی خصیصه ای مذموم و ناپسند است، همچون دیگر انواع نژاد پرستی، یهودستیزی و فلسطین محوری، کدام بخش از منافع ملی ما را تامین کرده و می کند؟
در همان جنگ ایران با عراق که ما از سی و چند کشور اسیر گرفتیم، آن اسرا مربوط به کدام کشورها بودند؟
در همین پنجاه سال اخیر درگیری های ما با کدام کشورها و  اقوام بوده  است و دوستی هامان با کدام؟
به تاریخ چند هزار ساله بهتر است اشاره ای نکنیم.
به راستی آیا امکان دارد روزی دوباره ما بتوانیم این یهودستیزی را که از سه مجرا آبیاری شده است : 1) تاریخ اسلام و درگیریهای مسلمین صدر اسلام با یهودیان مدینه و اطراف، 2) فاشیسم فرانسوی و آلمانی که هدیه نسل اول دانشجویان اعزامی به اروپا بود و 3) کمونیسم روسی  که عمیقا آمیخته با نفرت روسها از قوم یهود بوده است ـ از روح و جان مان بزداییم و سیاست خارجی مان را بر اساس منافع ملی مان به پیش بریم؟

نشانی رایانامه (ای میل)
نویسنده مقاله:
saeedghasemynejad@gmail.com
آن گروه از رقبای سیاسی احمدی نژاد و مخالفان جمهوری اسلامی که انگیزه های یهودستیزانه نیز بخشی از ساختار ذهنی و دینی و مرامی آنان را تشکیل می دهد، برای گمراه ساختن مردم ایران و به انحراف کشاندن پیکار مقدس آنان، به شیوه های ناجوانمردانه دروغ پردازی و جعل نیز روی آورد اند – تو گوئی، انتخابات ریاست جمهوری ایران است که هرگونه تقلب و تحریف را در مورد آن مجاز می دانند.
یک نمونه از این جعلیات، مثال آوردن از لغت نامه دهخدا می باشد که ادعا کرده اند در آن گفته شده که نام "سبورجیان" و "سبورجی" و "سبور" از دو واژه عبری סבור و סבוראי
با تلفظ "ساوور" و "ساورای" Savour Savouray گرفته شده که دهخدا به فرهنگ عبری فارسی سلیمان حییم استناد کرده است.
این دروغگوئی و جعل کاری در حدی بود که حتی خود ما را نیز به اشتباه انداخت. ولی بعدا که در خود لغت نامه دهخدا جستجو کردیم، چنین واژه هائی را در این کتاب چندین جلدی و قطور نیافتیم، بلکه تنها در نسخه اینترنتی لغت نامه گنجانیده شده و معلوم می شود که برخی افراد شرور آن را در آن تارنما کاشته اند تا مردم را به اشتباه بیاندازند.
یکی از وبلاگ نویسان در این مورد نوشت: « در نسخه آن لاين لغتنامه دهخدا هم واژه "سبور" توسط "اعضاي سايت" به لغتنامه اضافه شده است: صفحه مربوط به لغت "سبور" را كه باز مي‌كنيد باكسي در صفحه هست كه در آن نوشته: "این واژه توسط اعضای سایت به لغت نامه اضافه شده است." مبلغان اين نظريه به همين صفحه استناد مي‌كنند تا بگويند به دهخدا استناد كرده‌اند».
اینانند که با مطرح ساختن "ریشه یهودی احمدی نژاد" از یک سو می خواهند عطش یهودستیزی خود را تسکین بخشند و از سوی دیگر به گمان خویش با رژیم کنونی ایران مبارزه کنند – که پیامد آن ممکن است به بیراهه کشاندن پیکار برحق ملت ایران باشد.

نوشتۀ: منشه امیر – اورشلیم 

هیچ نظری موجود نیست: