۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

ياوه گوئى ھاى آقاى مھدى جھان تيغى بر عليه مولوى عبدالحميد اسماعيل زھى مھدى جھان تيغى در يادداشتى به عنوان خبرنگار و به بھانه نقد از ايده ھا

مولوی عبدالحمیید


دفاع ''مھدى جھان تيغى مديرمسول پايگاه خبرى و تحليلى زاھدان پرس'' از ج.ا
مھدى جھان تيغى در ياد داشتى به عنوان خبر نگار به بھانه نقد از ايده ھا و روشھاى مولوى عبدالحميد سمال زھى ( اسماعيل زھى ) با ياوه گويى و بر شمارى و خورده گيريھايى، در حقيقت از اجراى برنامه وحشتناک و ضد انسانى رژيم جمھورى اسلامى ايران نسبت به ملت بلوچ پرده بر مى دارد. دراين تھمت نامه ھمه نوع افترا و اتھام به مولوى عبدالحميد، رھبر مذھبى ملت بلوچ و اھل سنت ايران نسبت داده شده است. آقاى مھدى جھان تيغى ابتدا از در نصيحت، ترساندن از عذاب در جھنم خدا و جمھورى اسلامى و درس دادن و ادب اسلام شناسى، سپس از تفرقه ميان تحصيل کردگان بلوچ با مولوى، جاسوس نا آگاه بيگانه قلمداد کردن ايشان ، گوشزد از شقاوتھاى و بى رحميھاى جمھورى اسلامى نسبت به مخالفين و ياد آورى سرنوشت کسانى که بر رژيم اسلامى خورده گرفته و دقيقاً اشاره به سرنوشت نخست وزير سابق رژيم موسوى و.... و در لابه لاى دستمال پيچيھا و توصيف از ولى فقيه و دوباره گوش زد کردن که در ايران و جمھورى اسلامى اين جناب فقيه وفرقه و باند ھم دست او است که باقى مى ماند و ھمه وزيران، مديران، مدبران و کارگردانندگان دولتى و غير دولتى، مذھبى و حتى تکليف خصوصى افراد و غيره و غيره در جمھورى اسلامى  را او تعيين مى کند و ھمه چيز و ھمه کس بايد از زير تطھير عباى وى رد  و حلال شوند. ھر ايده و روشى که ذره اى خلاف ميل وى باشد، به ھر طريق ممکن بايد از بن و ريشه بر کنده  و نابود شود. تا اينجا در حقيقت بيان ماھيت اصلى رژيم ج.ا بود و اما،آقاى مھدى جھان تيغى به مولوى عبدالحميد سمال زھى (اسماعيل زھى) روشن و دقيق ھشدار مى دھد و دو راه عملى پيش روى وى مى گذارد. راه اول، زنده ماندن و پيروى از اسلام وى و رژيمش و به عبارت ديگر پيشنھاد دادن ھمکارى، يعنى فرمان بردارى و سفير پيش برنده سياستھاى ضد بشرى رژيم در خارج از ايران در کنفرانسھاى اسلامى  و سياستھاى صھيونيستى رژيم نسبت به مردم بلوچ در بلوچستان باشد. راه دوم، اگر مصر به احقاق حقوق مذھبى اھل سنت ھستى و از دخالت دولت در امور مدارس دينى اھل سنت حمايت نمى کنى و مقاومت مى کنى، پس راه خود را انتخاب کرده اى و ما ھستيم که سرنوشتت را مشخص و رقم مى زنيم و تھديد مى کند، ھمانا کسان بسيارى در حيات جمھورى اسلامى جزء غير خوديھا شده اند و تو ھم بالاتر از شريعتمداريھا، منتظريھا و موسويھا و ...... نيستى.آقاى مھدى جھان تيغى فراموش مى کند که مولوى عبدالحميد از موضع يک ملت و يک جريان مذھبى جدا از شاخه شيعه و به عنوان رھبر مذھبى ملت بلوچ حرف مى زند و بياد نمى آورد که در ٥٧ و سالھاى اوليه انقلاب براى شيادانى مانند خمينى و يارانش آسان بود که مخالفين خود را در درون شاخه شيعه به آسانى سر کوب کنند، زيرا که خمينى در خارج از ايران زيسته بود و مردم ايران به ماھيت بيش از حد اعتقادات ارتجاعى و ماوراى تاريخي اش پى نبرده بودند. بله خمينى موفق بود که کليه مبارزين راستين ضد امپرياليسم، شروع کنندگان انقلاب ٥٧، روشن فکران مذھبى و غير مذھبى و حتى بعضى از ھمکاران نزديک خود و عده اى از آخوندھاى شيعه را از سر راه بردارد.جناب مھدى جھان تيغى به يادتان داشته باشيد، آنچه که ج.ا را در ميان مليتھاى ايرانى در ابتدا کمتر ضربه پذير کرد، سياستھاى نا شناخته و پنھان، وعده ھا و ژستھاى مساوات خواھى و تفرقه اندازى و شارلاتان بازيھاى ج.ا بود که مردم ھنوز به ماھيت کامل رژيم پى نبرده و توھم داشتند. امروز بعد از سى و دو سال عمق جنايتھاى ج.ا نسبت به تمام مردم ايران و بخصوص اقليتھاى ملى- مذھبى کاملاً  روشن شده و وقت آن رسيده که شعار ھا و وعده ھاى وحدت طلبى و دفاع از حقوق محرومين در ھيچ جاى ايران و جھان به جز بخشى از شيعه ھاى لبنان، عراق، يمن و پاکستان که بخشى از ثروت ملى مردم ايران را به توسط شما و اربابانتان به غارت مى برند، بازار فروشى ندارد و تاکيد مى کنيم که مردم ايران، زن و مرد و پير و جوان در انتخابات سال ٨٨ اين بيدارى و ھوشيارى را کاملاً با سيستم خدا گونه ولايت فقيه به عريانى تمام در سر تا سر ايران به نمايش جھانيان گذاشتند و شماى روزنامه نگار جيره خوار لب نگشوديد و گوشھايتان را پنبه کرديد و ھنوز ھم نمى شنوى که مردم ھر روزه فرياد مى کشند راى من کو، از نظر شما اينھا مشتى جاسوس خارجى بودند. بفرض حرف شما درست باشد، چگونه خارجيھا توانستند اين ھمه جاسوس يک مرتبه وارد زندانى به نام ايران کنند که ج.ا دورش حصار کشيده است؟ اگر شما موقيعت امروزى را در سال ٥٧ داشتيد، اطمينان داريم که ھمين قضاوت را مى کرديد، زيرا که شما به دنبال مقام و مرتبه و مالى و نه دريافت و اشاعه حقيقت به عنوان يک روزنامه نگار مسول که در مساىل حاکمان و ظالمان به کندوکاو بپردازى و مو که ھيچ، ماست و خيار تشخيص بدھى و جدا کنى، براى شما يک رنگ قابل شناخت است و بس!     انگھا و بر چسبھاى آقاى مھدى جھان تيغى نسبت به مولوى عبدالحميد رھبر مذھبى اھل سنت ملت بلوچ ايران، نقاديھاى يک روزنامه نگار عادى نيست که  بدون حمايت بالاترين مقامھاى مذھبى و سياسى چشمانش را به مشکلات  وتبيعضات عميقى که کل ملت بلوچ از آن براى سى و دو سال شکايت دارد، بسته باشد.  بلکه، دقيقاً زبان گوياى ولايت فيقه، آقاى احمدى نژاد و ساير سران وتىورى پردازان  حکومت ج.ا است. آنطورى که از متن ياد داشت بر مى آيد و خود مدير مسول زاھدان پرس اظھار مى کند حرفش در ھمه ارگانھاى سرکوب رژيم خريدار دارد و مورد قبول واحترام و اجرا است. پس يک انتقادى شخصى محسوب نمى شود.سران ج.ا و تمام دستگاه عريض و طويلش طى سى و اندى سال ملت بلوچ را به تمام معنى از ھستى ساقط کرده اند. ملت بلوچ را از داشتن آزاديھاى فردى و اجتماعى، حقوق اجتماعى شھروندى و انسانى محروم کرده اند. کليه راه ھاى ترقى و پيش رويى را به رويشان بسته و ملت محروم بلوچ را به نابودى کامل کشانده اند و از آن ناچيزى که ھم داشت، باز داشته اند. متفکرين، جوانان پرجوش و خروش، ملاھا، تجار، دھقانان، موسقيدانان و خلاصه و در يک کلام ھمه و ھمه آنھايى از  ملت بلوچ که زبان به اعتراض گشوده و يا حتى بدون اعتراض، سکوت اختيار کرده و با سياستھاى ضد انسانى رژيم ج.ا ھمسويى نشان نداده اند، به بھانه ھاى واھى به جوخه ھاى اعدام سپرده شده اند و يا در گوشه ھاى زندانھا پايان زندگى را لحظه شمارى مى کنند. حقاً بگوئيد چند طايفه و چند خانواده سراغ داريد که از ماتمى که ج.ا برايشان ساخته در امان ھستند؟ انصاف! دروغ و خود پرستى وخود را محور ديدن و محوربودن را بايد حد باشد و آنجا که از حد مى گذرد، اسمش را بايد گذاشت ج.ا ايران امروز! تا کنون ج.ا جرات دخالت مستقيم در امور مذھبى اھل سنت را نداشت و آنچه براى بلوچ باقى مانده بود، ھمين و بس. تا کنون و ھم اکنون رھبريت مذھبى ملت بلوچ و بخصوص مولوى عبدالحميد با تمام مدارا با رژيم  ج.ا، خواستار اجراى ''قانون اساسى'' و به رسميت شناختن حقوق اھل سنت در اين قانون و چھار چوب بوده و ھست و دل به اين خوش کرده بود که مسجد تھران اھل سنت را که مراتب اداريش در رژيم سابق انجام شده بود، بر پا کند و اندوه شھيد کردن مسجد فيض مشھد و تير باران مسجد مکى زاھدان را از دل خود و اھل سنت و جماعت ايران بدر کند.اکنون ھارى رژيم به مرحله اى رسيده که حتى توان تحمل انسانى مانند مولوى عبدالحميد را ندارد. مولوى که از سوى آگا ھان سياسى بلوچ به دليل اتخاذ سياستھاى ليبرالى نسبت به رژيم ج.ا به شدت مورد انتقاد بوده و ھست. اين ھشدارى جدى از سوى دستگاه فساد آخوندى به تمام ملت بلوچ است و مى تواند پايه اتحاد ملى ملت بلوچ براى رفع ستم ملى و حفظ منافع عمومى ملت بلوچ باشد که در اين مورد ھمه انديشمندان بلوچ با ھر مذھب و ايده اى که دارند، متحدانه بر عليه رژيم آدم خوار و انسان رباى آخوندى، ملت بلوچ را براى کسب حقوق ملى و شھروندى سازماندھى کنند. تھمت نامه آقاى مھدى جھان تيغى مدير مسول زاھدان پرس را تنھا نمى توان به مولوى عبدالحميد نسبت داد، از آن جايى که مولوى عبدالحميد مقام رھبرى مذھبى را دارد، اين تھمتھا و نا بجاييھا دقيقاً بر عليه کل ملت بلوچ است و از سوى ديگر جناب مھدى جھان تيغى به عنوان يکى از سخنگويان و سازماندهندگان حرکتھاى رژيم ج.ا نسبت به مردم بلوچ مستقيماً مسول عواقب گرانبھاىى آن محسوب مى شود. اين تھمتھا، دفاع از ضعفھا و ناتواني ھاى رژيمى است که فرياد اتحاد و عدالت خواھى اش ھمه جا تبليغ مى شود و دخالت و انگلکھايش در امور ملتھاى ديگر بر ھمه مردم جھان آشکار است. رژيم براى رفع گرفتاريھا و درد سرھايش جز اين خوراکى براى ناسيونال فاشيسم شيعه ندارد.ج.ا و تمامى مسولين کوچک و بزرگ محلى و غير محلى،  اکنون بايد به خوبى در يافته باشند که ملت بلوچ  به اين حقيقت رسيده و قبول کرده که با ھم نا ھمگونى واختلاف عقيده و سليقه دارد ونمايندگان مذھبى و سياسى اش به درک قبول نا ھم خوانيھا و غير ھمسوييھايى که در تفکرھاى اجتماعى- سياسى، فرھنگى - مذھبى، علمى و اقتصادى با ھم دارند، رسيده اند و امروزملت بلوچ آن نيست که در ٥٧ بود. ملت بلوچ باتمام سرمايه گذاريھايى که ج.ا در پرورش و استخدام جاسوس محلى و غير محلى در بلوچستان بر عليه ملت بلوچ کرده و سازمان داده است، تک تک، واحداً براى رفع ستم ملى- مذھبى و گرفتن حقوق شھروندى و کسب آزاديھاى فردى و اجتماعى در يک صف قراردارند. تمام ملت بلوچ، متفکرين و روشن فکران و ملاھاى بلوچ طى سى و اندى سال ضربه ھاى جبران نا پذيرى از وعده ھاى عملى نشده و دروغھاى بى سر و ته و سرابھاى رژيم  ج.ا خورده اند و جنايات ج.ا را به کل ملت بلوچ ناظر و شاھد بوده اند و دريافته اند و ديگر به ھيچ قيمتى حاضر به خواست رژيم و تقسيم کردن ملت بلوچ به گروه ھاى متفاوت اجتماعى که روى در روى ھم قرار داد، نيستند. وحشت کل دستگاه خون و آدام خوار رژيم ھم از اتحاد ملت بلوچ باھم و مليتھاى ايران است.
 ما از تمام مردم شريف و آزدى خواه ايران، احزاب و سازمانھاى انقلابى و مردم سالار ايران و حافظان آزادى مى خواھيم که با ما براى حاکميت دمکراسى ھم راه شده و صداى اعتراض خود را نسبت به جنايات و وحشى گريھاى رژيم که تا کنون رژيم از نشر و درز آنھا نسبت به ملت بلوچ جلوگيرى کرده، بلندتر کنند. در اين شرايط خاص و در ھر شرايطى، دفاع از حقوق انسانى و شھروندى ھرفردى با ھر مرام و مسلکى که دارد، وظيفه انسانى و وجدانى کليه احاد مليتھاى ايرانى است که بار ديگر شانه به شانه ھم، اجازه ندھند تا ملت بى دفاع بلوچ قربانى سياستھاى تنگ نظرانه و از قبل قالب ريزى شده ضد انسانى رژيم ج.ا شود.
م.و.کوھگنجى پنجم آذر ماه ١٣٨٩ شمسى.    

هیچ نظری موجود نیست: