برتراند راسل ، فیلسوف بزرگ قرن بیستم، کتابی زیبای دارد به نام زناشویی و اخلاق. در این کتاب به زیبایی تمام توضیح می دهد که رابطه زنان و مردان چگونه شکل گرفت و چرا هنوز زنان به حقوق انسانی خویش دست نیافته اند. (اینجا این کتاب را می توانید دانلود کنید)
از زمان غار نشینی انسان ها، زنان ناچار به ماندن در غارها و نگه داری از کودکان شدند و مردان به شکار می رفتند، این حس توانایی تمانی غذا، به مردان برتریی داد که هنوز در رفتار مردان شاهد آن هستیم. زمانی که انسان یکجا نشین شد و به کشاورزی روی آورد، زنان را به دلیل توان زایش و تولید کارگر جدید، جزویی از ثروت خانواده دانستند، و چه ابلهانه بود این تصور که زنان ، خود به معنای خانواده هستند.
متاسفانه هنوز این تفکر مضحک رسمیت دارد چه آنکه اسلام قدرت دارد و در اسلام، براحتی زنان را عضو درجه دو جامعه محسوب می کنند و خدا آنها را برای رفاه مرد آفریده است، یعنی از همان پایه به شکل اسباب طرب به آنها نگریسته می شود. شهادت آنها نصف، دیه آنها نصف و ارثیه آنها برابر با مرد نیست. باید وجود خود را انکار کنند، بر روی سر خود چادر بیاندازند تا مبادا دیگران آنها را ببیند.حق سرپرستی کودک خویش را در صورت طلاق نخواهند یافت، امکان طلاق گرفتن ندارند و الی آخر.
فکر نمی کنم اسلام ظلم دیگری می توانست به زنان بکند، چه آنکه اگر می توانست ، حتما روا می داشت.
ریشه خشونت علیه زنان در خود اسلام است، باید برای احقاق حقوق زنان ، درمورد اسلام روشنگری کرد.
برای دیدن فاصله بین تفکر اسلامی در برخورد با زنان و یک تفکر انسانی ، پیشنهاد می کنم این ویدیو زیبا را ببیند:
این سخنرانی زیبا از ایزابل آلنده را مدتها قبل ترجمه کرده ام و می توانید با زیرنویس فارسی اینجا ببیند.
سخنرانی زیبایی است، در این سخنرانی ایزابل آلنده ، نویسنده مشهور بر احقاق حق زنان برای ساختن دنیایی بهتر تاکید می کند و می گوید: (هرچند که زنان دو قسمت از سه قسمت نیروی کار دنیا را تشکیل می دهند، آما آنها فقط کمتر از یک درصد از اموال دنیا را در تملک دارند.عقب افتاده ترین و فقیرترین جامعه ها ، همیشه جامعه هایی هستند که در آن زنان را ناتوان نگه می دارند.)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر