عملیات انتحاری چابھار را شديدأ محکوم ميکنيم
ھمیھنان گرامی ، مردم شریف ومبارز بلوچ !
عمليات انتحارى چابهار در تاريخ 24 آذر 1389 که منجر به کشته شدن 39 نفر از مردان٬ زنان و کودکان ما شد٬ عملى شنيع
و عارى از ترحم و احساسات انسانى بود و قبل هر توضيح٬ ما آن را شديدأ محکوم ميکينم و اميدواريم که اين نوع اعمال بيرحمانه در کشور ما در آينده اتفاق نيافتد و راه ګفتګوى سالم و منطقى بين نيروهاى متخاصم باز شود.
جبھه متحد بلوچستان ایران ،ھمیشه وھموارہ عملیات انفجاری وانتحاری را در سطح کشور و دربلوچستان محکوم ومردود دانسته وازھمه مبارزین بلوچ مصرانه خواسته است تا ازچنین عملیاتی روی گردانی نمودہ ، به مبارزہ سیاسی روى آورده وبه سازمانھا وتشکلات سیاسی بلوچستان بپیوندند۔
مردم بلوچ سالھاست باثبات رساندہ اند که با ھیچ یک ازمذاھب موجود کشورازجمله بھائیھا وشعیان، یھودیھا ومسیحیان ،سیکھای ھندی و حتا بی دینھا اختلافی نداشته وجامعه بلوچ درعمل، مھمانخانه پیروان ھمه این مذاھب بودہ است ۔ گواہ بارز آن وجود و حضور پيروان اديان ديګر در شھرھای بلوچستان است٬ نمونه بارز آن زهدان و چابهار مى باشند. بخشی از مردم بلوچ ،خود نیز شیعه ھستند و بعضى از بلوچهاى شيعه با رای مردم بلوچ بارھا به نمایندگی سیاسی برگزیدہ شدہ اند، لذا حمله به یک مسجد شیعه ویا انفجاری در یک مسجد ، ھرگز نمیتواند معيار سنجش مردم بلوچ در تعامل با ديګر اديان و ملتها باشد۔
مبارزات سیاسی وملی مردم بلوچ ،ازطریق سازمانھای سیاسی ونیروھای روشنفکری ھدایت وبه پیش بردہ میشود که ھم اکنون ھیچ کدام از آنھا به مبارزات مسلحانه روی نیاوردہ وچنین باوری ندارند۔
اما زمينه انجام عملیات مسلحانه ،انفجاری و انتحاری، مستقیم وغیر مستقیم را خود رژيم جمهورى اسلامى ايران با تبعيض هاى قومى٬ مذهبى و فرهنګى برعليه بلوچ و ساير ملتهاى ايران و تحقير ملت بلوچ و ديګر مليتهاى ايران٬ فراهم کرده است زيرا اعضاى جنبش مقاومت مردمى ايران (جنداﷲ سابق) که به اين نوع عمليات انتحارى روى مى آورند و خود جنبش
جنداﷲ نيز در شرايطى اعلام حضور کرد که جمهورى اسلامى ايران و حاکميت مطلق ولايت مطلقه فقيه راه را بر هرنوع انتقاد و تقاضاى بر حق٬ معقول و مسالمت آميز بسته بود٬ لذا جنداﷲ و اعضاى آن ازدست پروردګان نظام سياسى ولايت فقيه جمهورى اسلامى ايران هستند و اهانت به مقدسات اهل سنت ايران و خصوصأ بلوچ در ايران٬ جلسات ٬سخنرانيها و برنامه هاى تبرايى وسايل ارتباط جمعى جمهورى اسلامى ايران و انتشارات تبرايى تندروها و اقتدار ګرايان شيعه در زاهدان و بلوچستان و اظهارات
بيزارى از مقدسات اهل سنت خصوصأ در زاهدان برعليه مقدسات اهل سنت آتش بيار معرکه شده است٬ بر اين اساس٬ جنداﷲ برآمده از قلب ولايت مطلقه فقيه ضد اهل سنت برآمده است و جنبش مقاومت مردمى ايران(جنداﷲ سابق) عمليات انتحارى را از خود رژيم جمهورى اسلامى ايران و اقتدار ګرايان ولايت مطلقه فقيه آموخته است زيرا عمليات انتحارى براى اولين بار با حمايت و سرمايه جمهورى اسلامى ايران در پايګاه هاى سپاه پاسدراران در لبنان به جوانان لبنانى آموزش داده شد و حزب دعوه عراق٬ حزب اﷲ لبنان و جنبش امل ګواه زنده آن هستند٬ بنابراين عمليات انتحارى ارمغان ولايت مطلقه فقيه به جنداﷲ و جوانان بلوچ نااميد از زندګى و خسته از تحقير و تبعيض درايران است ٬ زيرا اګر رژيم ولايت مطلقه فقيه به اعتقادات اهل سنت توهين نميکرد و اجازه توهين به مقدسات مردم را به طرفداران خود نميداد و اګر حقوق ملى و مذهبى اهل سنت را هر چند اندک رعايت ميکرد٬ و اګر رژيم ولايت مطلقه فقيه به آزادى بيان و مطبوعات اعتقاد داشت و احترام مى ګذاشت٬ ٬ اګر نمايندګان مجلس بدون دخالت شوراى نګهبان آزادانه انتخاب ميشدند و نمايندګان و مجلس با مصونيت سياسى٬ حق بازخواست و تصحيح و جلوګيرى از اعمال ناشايست و ظلمانه بر عليه اهل سنت بدست قوه مجريه و اعمال ملوک الملايى در اقصا نقاط کشور داشت٬ اګر رژيم ولايت فقيه به انتقاد٬ حق ګويى و دګراندشى احترام ميګذاشت و به مردم اجازه ابراز خواسته ها٬ نيازها و مشکلات را ميداد٬ طبيعى است که نه جنداﷲ به وجود مى آمد و نه اعضاى جنداﷲ اقدام به چنين عمليات مهيبى ميکردند. کليد جلوګيرى از عمليات بيرحمانه انتحارى بدست جنداﷲ و شاه کليد آن بدست رژيم جمهورى اسلامى ايران است.
اګر رژيم جمهورى اسلامى ايران و اقتدارګرايان ولايت مطلقه فقيه زمينه را براى ګفتګوى سالم و صادق٬ بدور از دستګيرى جوانان بلوچ و اعترافات نمايشى و محاکمات فرمايشى٬ بدور از اعدام نونهالان بلوچ و بدور از قطع دست و پاى نوباوګان بلوچ را فراهم کند٬ و جوانان بيګناه بلوچ را از زندانهاى مخوف ولايت فقيه آزاد کند٬ قطعأ عمليات انتحارى ديګرى صورت نخواهد ګرفت و جان ده ها و شايد صدها ايرانى بيګناه و کودکان و زنان معصوم ما به خطر نخواهد افتاد. اظهارات بالا و آنچه که در سطور بعدى خواهد آمد در حمايت از جنداﷲ نيست و نبايد در حمايت از جنداﷲ تعبير و تفسير شوند٬ و نه در حمايت از جنبش ديګرى بلکه واقعيتهاى موجود جامعه بلوچستان هستند.
رژیم جمهورى اسلامى ايران ، برای ادامه حيات ننګين خود، با وجودى که سيستانى٬ بلوچ و زابلى هميشه برادر بوده و برادروار در کنار هم زندګى کرده اند٬ گاہ درمرکزاستان جنگھای شيعه و سنى٬ زابلی و بلوچ و سيستانى راہ میاندازد ٬ و گاہ توسط شیاطین جیرہ خوار و ایدئولوژیک خود دست به اعدامهاى دسته جمعى جوانان بلوچ ميزند و ګاهى دست و پاى جوانان بلوچ را به بهانه اقدام به ناآرامى در استان قطع ميکند..
حادثه دردناک و بيرحمانه اخیر در چابھار، دقیقا نتيجه تبعيض ملى٬ مذهبى٬ فرهنګى و تحقير ملت بلوچ بدست اقتدارګرايان ولايت مطلقه فقيه است و عملیاتى که منجر به کشته شدن شهروندان٬ زنان٬ کودکان معصوم و مردان بى ګناه شد از طرف هر ګروه٬ دسته و يا دولتى که باشد عملى غير انسانى و بيرحمانه است و به اعتقاد ما محکوم است و بايد محکوم شود و ما دولت جمهورى اسلامى ايران را در اين جنايت هولناک شريک ميدانيم۔
جبھه متحد بلوچستان ایران ھموارہ چنین عملیات ضد انسانی را محکوم کردہ و مردود دانسته است، و از مبارزین بلوچ تقاضا دارد که برای بدست آوردن حقوق ملی خود به سازمانھای سیاسی خود از آن جمله به جبھه متحد بلوچسان ایران به پیوندند تا با توان بیشتری ماشین جھنمی ملایان بی دین و بی ایمان حاکم را از کار براندازیم ۔
به بازماندګان اٰعضای کشته شدگان و زخمیھای این حادثه تسلیت گفته واز بازماندګان اين حادثه دردناک صبوری میطلبیم.
پیروز باد مبارزات مردم بلوچستان ایران بر علیه استبداد حکومت مذهبى و ملائی در ایران
پیروز باد اتحاد سیاسی سازمانھای سیاسی مردم بلوچ در یک جبھه متحد و پر توان۔
جبھه متحد بلوچستان ایران
12/17/2010
http://www.balochunitedfront.org/index.htm
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر