۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

من بلوچم



من بلوچم
سرزمینم اینجاست
زادگاه پدرم
اهل این شهر به خون آلوده به جنون آلوده
اهل این اهلی در چنگ وحوش ز تقلا به خروش افتاده
اهل این کوه بلندم تفتان که عجیبانه به جوش افتاده
اهل جولنگه این قوم ددان که غریبانه به خون افتاده
من بلوچم
خشم در کالبدم ریشه دوانده
بغض خونین ز غم یارانم در گلویم مانده
یاورانم بر دار تنشان آویخته
یا که خون آنها در دیارم ریخته
یا که در بند شیاطین زمان در بندند به اصولی که اصول آنهاست
من بلوچم
اهل این دشت کویر
در شبانگاه بیابان مانده ام
نه به پیش و نه پسم راهی هست
نه دگر راهی هست
که دگر راهی هست
می توان باز در این دشت به خون آلوده به امیدی دل بست
سر سودا زده پر خون را به در بند رهایی زد و بشکست
و به امید رهایی دست در سینه این دیو سیه مود نهاد
و دل سنگش را همچو دلهای چکاوک به تن خاک سپرد
گه دگر بلبل خوشخوان ز غم مرگ برادر به سکوت تن مسپارد
که برادر تکه های خواهرش را ز زباله مکشاند و شبانگاه به قبری مسپارد
که دگر مادرمان اشک مبارد و مگوید
که چرا من بلوچم
من بلوچم
بر خلاف سهراب
قبله ام ناموسم
جانمازم خاکم
شرفم تیر و کمان
خون سجاده من
من وضو با فوران چشمه خون پلیدان گیرم
و نمازم را
سر تفتان بلند
وقتی خواهم خواند
که دگر مادرمان اشک مبارد و مگوید که چرا

سپاه پاسداران و تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران


جمعی از فرماندهان سپاه
جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران در حسینیه امام خمینی در مرکز تهران به سخنان رهبر ایران گوش می‌دهند
تحریم های بین المللی علیه ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور، چه تحریم های سازمان ملل و چه تحریم های اضافی آمریکا و اتحادیه اروپا، تاکید ویژه ای بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارند.
مقامات جمهوری اسلامی از رهبری گرفته تا فرماندهان سپاه که سخنانشان در رسانه ها مطرح می شود، این تحریم ها را بی فایده خوانده و وضع آنها را مایه تقویت پایه های قدرت و توانایی در داخل ایران معرفی می کنند.
مقامات آمریکایی، از جمله هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه، در اظهارات متعددی خاطر نشان کرده اند که یکی از اهداف اصلی تحریم ها ضربه زدن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حوزه های مختلف نظامی و مالی است.
استوارت لوی از مقامات ارشد وزارت خزانه داری ایالات متحده که یکی از مراجع پیگیری تحریم های ایران است، می گوید که "سپاه پاسداران تا حدود پنجاه درصد اقتصاد ایران را در دست دارد"، از همین رو آمریکا و متحدان این کشور امیدوارند که با فشار جدی روی سپاه بتوانند دولتمردان جمهوری اسلامی را به تغییر رفتار و نگاه بر سر برنامه هسته ای ایران وا دارند.
جایگاه سپاه پاسداران در تحریم های وضع شده حالتی چند گانه دارد. از یک طرف توان نظامی سپاه و کل حکومت مد نظر قرار گرفته و از سوی دیگر تلاش شده تا نقش آفرینی سپاه پاسداران در حوزه های مختلف داخلی و خارجی هدف قرار گیرد.
هوشنگ حسن یاری، استاد کالج نظامی سلطنتی کانادا معتقد است که یکی از نقاط کانونی قطعنامه های شورای امنیت و تحریم های اضافی آمریکا و اتحادیه اروپا آن است که از تجهیز بیشتر سپاه پاسداران و دستیابی این مجموعه به تکنولوژی های پیشرفته جلوگیری شود.
با این وجود، هرچه تحریم ها افزایش می یابد، اتکای بخش دولتی و کل حکومت جمهوری اسلامی روی سپاه پاسداران بیشتر و بیشتر می شود.
گروهی از ناظران می گویند که سپاه پاسداران در شرایط بحرانی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران، بطور تمام عیار در نقش یک نیروی پلیسی ظاهر شد و حضور در چندین جبهه بطور همزمان می تواند اثرات کاهنده و منفی بر توان سپاه پاسداران برجای بگذارد.
بسیاری از پروژه های داخلی، از جاده سازی و سد سازی گرفته تا پروژه های گازی و نفتی به سپاه پاسداران و بازوی مهندسی این نیرو واگذار شده است تا جایی که نگرانی برخی نهادهای داخلی، مانند شورای رقابت را برانگیخته است که از اثرات این انحصار و کنارگذاشتن بخش خصوصی در واگذاری پروژه ها ابراز نگرانی می کنند.
اما به نظر می رسد که دست برتر سپاه در این حوزه از حمایت قاطع حاکمیت جمهوری اسلامی برخوردار است.
پروژه های مختلفی طی سالیان اخیر و به ویژه در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در حوزه های مختلف به سپاه پاسداران واگذار شده اند. این شاید از یک طرف خالی بودن جای سرمایه گذاران و متخصصان خارجی و داخلی در پروژه های مختلف، بویژه حوزه انرژی، را نشان دهد، اما از نگاه صاحبنظران، می تواند رفته رفته روی توان سپاه برای مقابله با تهدید های امنیتی و نظامی متنوع موجود، فشار مضاعفی تحمیل کند.
اخیرا خروج قرارگاه خاتم الانبیا، مرکز اصلی مهندسی و فنی سپاه پاسداران از فازهای ۱۵ و ۱۶ پروژه پارس جنوبی از نظر برخی ناظران بخاطر لمس فشار تحریم ها از سوی حکومت جمهوری اسلامی بوده است.
طیف دیگری از ناظران هم می گویند سپاه پاسداران بویژه در شرایط بحرانی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران، بطور تمام عیار در نقش یک نیروی پلیسی ظاهر شد و حضور در چندین جبهه بطور همزمان می تواند اثرات کاهنده و منفی بر توان سپاه پاسداران برجای بگذارد.
در خصوص بحث تحریم ها، برخی فرماندهان سپاه در اظهاراتشان سعی کرده اند اثر تحریم ها را بی ارزش و این سیاست را حربه قدیمی سی ساله علیه جمهوری اسلامی معرفی کنند و در این راستا به تحریم های دوران جنگ علیه ایران اشاره می کنند.
ناظران در مقابل به دشواری های جمهوری اسلامی در همان سال های پایانی جنگ عراق علیه ایران اشاره می کنند که یکی از دلایل اصلی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد بود. محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران بارها در سخنان و خاطرات خود کاستی ها دوران جنگ و اثرات منفی آنها را مورد تاکید قرار داده است.
با این وجود، برخی معتقدند که احتمال دارد بخشی یا افرادی از سپاه پاسداران که گفته می شود دست بازی در واردات بی رویه کالا به ایران دارند، از تحریم ها برای افزایش منافع خود استفاده کند. مهدی کروبی رییس پیشین مجلس ایران و از نامزدهای منتقد به انتخابات ریاست جمهوری بارها از شرکت سپاه در فعالیت های مشکوک تجاری و اقتصادی انتقاد کرده و سپاه پاسداران یا حداقل طیف هایی در این نیرو را به داشتن قدرت بلامنازع در واردات کالا از طریق بارانداز های غیرقانونی متهم کرده است.
طیف عاقل و خردمند جمهوری اسلامی و سپاه با روند حرکت به سمت برخورد نظامی آمریکا و جامعه بین المللی با ایران مخالف و بدنبال پرهیز از تشدید تحریم ها هستند.
نیما راشدان، مدیر مرکز مطالعات جامعه مدنی در ژنو
اما دیدگاه دیگری هم هست که معتقد است سپاه پاسداران با توجه به ناآرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، از ناحیه اثرات منفی اقتصادی تحریم ها بر مردم و رشد نارضایتی گسترده مردمی نگرانی های جدی دارد. نیما راشدان، مدیر مرکز مطالعات جامعه مدنی در ژنو از طرفداران این دیدگاه است. آقای راشدان با این دیدگاه که سپاه پاسداران طرفدار تحریم ایران و حتی حرکت به سمت برخورد نظامی آمریکا و جامعه بین المللی با جمهوری اسلامی است مخالف است و می گوید "طیف عاقل و خردمند جمهوری اسلامی و سپاه با این روند مخالف و بدنبال پرهیز از تشدید تحریم ها هستند".
در خصوص تاریخچه تحریم ها و میزان موفقیت آمیز بودن آنها، اردوگاه های فکری مختلفی وجود دارد. برخی، تحریم ها را سیاستی موفق می دانند که مثلا در مورد رژیم نژاد پرست آفریقای جنوبی یا در قضیه لیبی جواب مثبت داد. برخی دیگر، تحریم ها را با استناد به نمونه عراق و کره شمالی اهرمی ناموفق می دانند و برخی دیگر به دنبال نوسازی سیاست های تحریمی هستند که در آن شرکت های خصوصی و بین المللی انگیزه بیشتری برای همراهی با تحریم ها داشته باشند.
تا آنجا که به توان رزمی سپاه مربوط می شود، انتظار آمریکایی ها و متحدان غربی واشنگتن آن است که تحریم ها از گسترش توانایی سپاه جلوگیری کنند.
آقای حسن یاری معتقد است که صنایع نظامی ایران در طول سی سال گذشته توانسته به نوعی خودکفایی در تولید جنگ افزار و مهمات دست یابد و تحریم ها از این جهت نمی توانند بر کارآمدی سپاه و سایر نیروها در جمهوری اسلامی اثر منفی جدی داشته باشند. این استاد کالج نظامی سلطنتی کانادا البته بر این نکته تاکید می کند که کالاها و تجهیزاتی مانند برخی قایق های تندرو و اقلام دارای کاربرد دوگانه به ایران داده نخواهند شد و این امر می تواند کارآیی برخی بخش های سپاه پاسداران را تحت تاثیر قرار دهد.
از دید برخی ناظران، موفقیت آمریکا و غرب در ایجاد هماهنگی گسترده علیه سپاه پاسداران که نیروی اصلی حفاظت و پیشرفت برنامه هسته ای جمهوری اسلامی محسوب می شود، بالقوه می تواند فشارهای مختلفی بر جمهوری اسلامی وارد کند.
تنها زمان و وقوع تحولات ثابت خواهد کرد که آیا مخالفان برنامه اتمی ایران خواهند توانست از تحریم ها علیه سپاه پاسداران و کل حکومت جمهوری اسلامی یک سیاست موفق بسازند یا تحریم ها در عمل، مردم ایران را در مقابله با بحران بیرونی همانند دوران جنگ با عراق بسیج خواهد کرد.

یک فرمانده ارشد حماس در حمله هوایی اسرائیل کشته شد


حمله اسرائیل به غزه
حمله اسرائیل به غزه موجب کشته شدن یکی از فرماندهان حماس شد
یک رشته حملات هوایی اسرائیل به نوار غزه موجب کشته شدن یکی از فرماندهان ارشد حماس و مجروح شدن یازده نفر دیگر شد.
به گفته حماس، عیسی مطران از فرماندهان تیپ عزالدین القسام، شاخه نظامی حماس بود.
وی که 42 ساله بود، در ساختن بمب مهارت داشت.
حماس می گوید در این حمله هشت نفر از طرفداران حماس و سه غیر نظامی نیز مجروح شدند.
گروه حماس تهدید کرده که انتقام این حمله را خواهد گرفت.
به قرار گزارش ها این حمله یکی از شدید ترین حملات اسرائیل به نوار غزه در چند ماه اخیر بود.
در این حمله موشک های اسرائیلی مرکز نوار غزه و شهر غزه را هدف قرار دادند.
چند موشک نیز به تونل هایی که در حاشیه مرز جنوبی نوار غزه قرار دارد، اصابت کرد.
ارتش اسرائیل می گوید این حمله به تلافی پرتاب راکت از غزه به بندر اشکلون در روز گذشته (30 ژوئیه) بوده است.
در اثر پرتاب این راکت به یک مجتمع ساختمانی در اشکلون خساراتی وارد شد ولی کسی صدمه ای ندید.
پیشتر، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل گفته بود حمله موشکی به اشکلون را بسیار جدی تلقی می کند.
در طول یک سال اخیر، در پی جلوگیری حماس از پرتاب راکت به خاک اسرائیل این گونه حملات به خاک اسرائیل کاهش یافته است ولی سایر گروه های فلسطینی به حملات پراکنده با راکت ادامه می‌دهند.
خبرنگاران می گویند این گونه حملات تقریبا همیشه بی اثر است چون راکت ها عمدتا در مناطق غیر مسکونی فرود می آیند.

احضار خواهر رضا تاجيک، روزنامه نگار زندانی، به دادسرای زندان اوين


پروين تاجيک، خواهر رضا تاجيک، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر زندانی، برای روز يکشنبه به دادسرای زندان اوين احضار شده است.

خانم تاجيک در مورد دليل احضار خود به « راديو فردا» گفت فردی که با او تماس تلفنی داشت، گفته است اين احضار در ارتباط با نامه ای که پيش از اين نوشته و خواستار ملاقات با دادستانی شده بود، صورت می گيرد.

پيشتر، خانواده رضا تاجيک در نامه ای به رئيس قوه قضاييه نوشته بودند که وی در ملاقات با آنان گفته است در حضور بازپرس و معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران « هتک حرمت» شده است.

خانواده آقای تاجيک خواستار رسيدگی رئيس قوه قضاييه به اين موضوع شدند، اما تاکنون به اين موضوع از سوی مقام های قوه قضاييه رسيدگی نشده است.

پاسدار وحیدی: 31مرداد ؛با دها پرژوه مهم و خیره‌ کننده به تحریم ها پاسخ می دهیم




  پاسدار وحیدی از افتتاح ده‌ها پرژوه مهم و خیره‌کننده دفاعی در روز 31 مرداد خبر داد.
به گزارش اداره کل تبلیغات دفاعی وزارت دفاع جمهوری اسلامی پاسدار تحت تحریم و تحت تعقیب احمد وحیدی گفت: از آنجا که امروز صنایع دفاعی در حوزه‌های هوافضا، هوایی، دریایی، موشکی، الکترونیک و اپتیک، زرهی، مهندسی و عمرانی، تحقیقاتی و پژوهشی در مجموعه وزارت دفاع متمرکز و نقش اصلی را در این زمینه ایفا می‌کنند، انشاءالله پاسخ عملی به تحریم‌های دشمنان توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی را در روز 31 مرداد با افتتاح ده‌ها پرژوه مهم و خیره‌کننده دفاعی خواهیم داد.
وحیدی گفت:‌در این روز فرزندان رشید، سرافراز و برنادل در وزارت دفاع یک بار دیگر اثبات خواهند کرد که تحریم و تهدید فاقد کارآیی است و جمهوری اسلامی روز به روز بالنده‌تر و آبدیده‌تر به حیات طیبه خود ادامه می‌دهد.
وی گفت : با تصویب خامنه ای روز 31 مرداد به نام روز صنعت دفاعی نامگذاری و توسط شورای فرهنگی عمومی رژیم در تقویم رسمی جمهوری اسلامی درج شد و وزارت دفاع به همین مناسبت ویژه‌ برنامه‌هایی را به اجرا می‌گذارد.
 

قتل جاسوس جمهوری اسلامی در هلند؛ بازخوانی یک پرونده




  در فوریه‏ی ۱۹۹۵، جسد یک ایرانی در هلند، در نزدیکی مرز آلمان، کشف شد: محمود جعفری، معروف به «انوش» که در میان ایرانیان مقیم هلند، به‌عنوان یک فعال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از مقبولیت زیادی برخوردار بود.

حدود یک سال بعد، در پی انتشار گزارشی از یک فعال ضد جاسوسی در این کشور و هم‏چنین گزارشی مفصل در روزنامه‏ی هلندی «تراو» روشن شد که این فعال سیاسی و فرهنگی به جاسوسی برای وزارت اطلاعات ایران مشغول بوده است.
این روزها در جامعه‏ ی ایرانی هلند، به‏ندرت صحبت از ماجرای انوش می‏شود. بسیاری اصلاً او را به یاد ندارند و یا ترجیح می‏دهند چیزی به یاد نیاورند. رویدادی که رعب و وحشت فراگیری را در میان ایرانیان مقیم هلند پدید آورد و شاید هنوز هم تاثیر نامرئی آن بر روابط ایرانیان در این کشور حس می‏شود.
کشور کوچک و ۱۶میلیون نفری هلند، بیش از سی‌هزار ایرانی را در خود جای داده است. این جمعیت یکی از بزرگ‏ترین جوامع مهاجر ایرانی در اروپا را پدید آورده است که البته شاید پیرو سیاست‏های دولت هلند، در سراسر این کشور پراکنده شده‏اند.

افشای جاوسوسی انوش، مهاجران ایرانی در هلند را شوکه کرد و موجی از وحشت در میان آنها پدید آورد.
بزرگ‏ترین موج مهاجرت ایرانی‏ها به هلند، به سال‏های پایانی دهه‏ی ۱۹۸۰ تا سال‏های میانی دهه‏ی ۱۹۹۰ بازمی‏گردد؛ دورانی که هلند به گستردگی، پذیرای پناهندگانی بود که با فرار از فضای ایرانِ جنگ‏زده، به دنبال فراهم کردن زندگی آرامی برای خود و خانواده‏های‏شان بودند.
در چنین فضایی «انوش» که نام واقعی‏اش محمود جعفری بود. در جامعه‏ی روشنفکری ایرانی در هلند، نامی آشنا بود. بسیاری از فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به خانه‏ی او رفت‏وآمد داشتند و نشست‏ها و بحث و گفت‏وگوهای خود را در آن‏جا برپا می‏کردند.
انوش به سازمان‏‌های اجتماعی رفت‏وآمد داشت، در بین گروه‏های سیاسی دارای مقبولیت بود و حتی در برگزاری برنامه‏های فرهنگی نیز فعال بود، اما در نهایت، جسد او در نزدیکی مرز آلمان پیدا شد.
مراسم یادبود انوش در فوریه‏ی سال ۱۹۹۵، همراه با اندوه عمیق ایرانیان مقیم هلند برگزار شد، ولی مدتی بعد، انتشار اطلاعیه‏ای درباره‏ی او و تایید پلیس هلند، مهاجران ایرانی در هلند را شوکه کرد و موجی از وحشت در میان آنها پدید آورد.
صدها نوار از نشست‏های برگزار شده در خانه‏ی انوش، تماس‏های تلفنی با ایران، دفترچه‏های برنامه‏ریزی و حدود دوهزار صفحه گزارش، نقش او را به‌عنوان جاسوس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در هلند فاش کرد.


هاله‏ قریشی، استاد دانشگاه و جامعه ‏شناس در آمستردام، آن روزها برای انجام یک پروژه‏ پژوهشی با بسیاری از ایرانیان دیدار و گفت‏گو می‏کرد. هاله در کتاب خود درباره‏ی زنان تبعیدی ایرانی در هلند و امریکا که در نهایت در سال ۲۰۰۳ به چاپ رسید، درباره‏ی آن روزها می‏نویسد:
«به فضای بی‏اعتمادی‏ای که از پیش در میان ایرانیان وجود داشت، دامن زده شد. بسیار دشوار بود که درباره‏ی زمینه‏ی سیاسی‏شان با آنها صحبت شود. به‏ویژه، داستان فرستاده شدن نوارها به ایران، ضبط مصاحبه‏ها را غیرممکن کرده بود.»
جاسوسی محمود جعفری یا انوش، در نهایت ماه‏ها پس از قتل او، در اطلاعیه‏ای به قلم امرالله ابراهیمی، فعال ضد جاسوسی در هلند و نازنین، دوست دختر انوش، فاش شد. پلیس پیش از این به دلیل درجریان بودن تحقیقات، آنها را از انتشار اطلاعیه بازداشته بود. کمی بعد هم توسط روزنامه‏ی «تراو» در هلند، موضوع به شکل گسترده‏ای پوشش داده شد و سپس برای نخستین‌بار وزارت اطلاعات هلند در گزارش سالانه‏ی خود، این موضوع را تایید کرد.
جاسوسی انوش چگونه روشن شد...
موضوع جاسوسی محمود جعفری اما چگونه روشن شد؟ ظاهراً نخستین مظنون به او، امرالله ابراهیمی، عضو پیشین بخش ضد اطلاعات سازمان چپ اسلامی مجاهدین خلق بود. ابراهیمی به گفته‏‌ی خود او، به دلیل تضاد فکری با این سازمان، از آنها جدا می‌شود و در قالب گروهی مستقل به نام «آذرخش»، فعالیت‏های ضد جاسوسی خود در اروپا را ادامه می‏دهد. وی می‌گوید:
«در سال ۱۹۹۳، وقتی برای نخستین بار انوش را دیدم به او مشکوک شدم. او مسائلی را در رابطه با من بیان کرد و ادعا داشت که این اطلاعات را از سازمان مجاهدین خلق گرفته است. در صورتی که من مطمئن بودم سازمان مجاهدین خلق چنین اطلاعاتی را به‏هیچ‏وجه نمی‏تواند در اختیار او گذاشته باشد.
مگر این که افرادی که از سازمان مجاهدین خلق که با رژیم کار می‏کردند یا از عراق به ایران رفته بودند، چنین اطلاعاتی را در اختیار رژیم قرار داده باشند و رژیم هم آنها را در اختیار انوش قرار داده باشد.
بعد از راه یکی از دوستان سابقم که هم‏چنان با مجاهدین کار می‏کرد، متوجه شدم که انوش توسط افراد مختلف اطلاعاتی در رابطه با دیگران به مجاهدین می‏‌دهد و هم‏چنین برعکس. این‏ها مواردی بودند که باعث شدند من به انوش شک کنم، تا این‏که یک‌بار همراه دو تن از بچه‏‌های چریک‏های فدایی (شاخه‏ی اشرف دهقانی)، برای خرید کتاب به خانه‏ی انوش رفتیم. پیش از آن، من از او تقاضای یک کاست شعر کرده بودم. انوش که چند اتاق داشت و در کتاب‏خانه مشغول دادن کتاب به این دوستان بود، به من گفت نواری را که خواسته بودم، در اتاق نشیمن روی تلویزیون است.
وقتی برای برداشتن نوار رفتم، دیدم که چندین نوار آن‏جا چیده شده‏ است. من یکی از نوارهایی را که فکر می‏کردم نوار درخواستی‏ام است، برداشتم و با اشتیاق خواستم همان‏جا گوش بدهم. اما دیدم که این نوار حاوی مکالمه‏ی ضبط شده‏ی یکی از افرادی است که من می‏شناختم و هدف‏دار هم ضبط شده است. آن‏جا دیگر شک و شبهه‏ای نکردم و ۱۰۰درصد مطمئن شدم که او جاسوس است.»
کشمکش با پلیس و افشای ماجرا
امرالله ابراهیمی، فعال ضد جاسوسی، در پی این موضوع، چندین بار در تماس با پلیس هلند، خواستار واکنش آنها می‌شود، اما پلیس تنها به ثبت اطلاعات وی پرداخته است. زمانی که ابراهیمی تهدید کرده موضوع را در گفت‏وگو با رسانه‏های هلندی علنی خواهد کرد، پلیس استدلال کرده که عمومی کردن مسئله، به دشوار شدن پی‏گیری‏های پلیس منجر می‏شود و بهتر است فعلاً سکوت شود.

امرالله ابراهیمی، فعال ضد جاسوسی، بارها در تماس با پلیس هلند، خواستار واکنش آنها می‌شود، اما پلیس تنها به ثبت اطلاعات وی پرداخت.
کشمکش با پلیس تا زمان قتل انوش ادامه پیدا می‌کند و در نهایت، در فوریه‏ی سال ۱۹۹۶، اطلاعیه‏ای درباره‏ی فعالیت‏های جاسوسی انوش در هلند منتشر می‌شود.
افشای این موضوع اما چه تاثیری در فعالیت‏های وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در هلند و کل اروپا می‌گذارد؟ امرالله ابراهیمی، توضیح می‌دهد:
«آن زمان به این فکر می‏کردم که انوش‏های دیگری هم در میان ما وجود دارند، اما ما هوشیار نیستیم. فکر کردم وقتی این اطلاعیه منتشر شود، می‏توانیم هوشیار بشویم و انوش‏های دیگر را از صف خودمان خارج کنیم. نمی‏‌دانم دیگران چه نظری درباره‌ی این مسئله دارند. حتی شنیدم که افشای این ماجرا ترس‏هایی ایجاد کرده است و بعد از آن، ایرانی‏ها نمی‏توانند خیلی راحت با همدیگر ارتباط برقرار کنند و یا خیلی از ایرانی‏ها محتاط شده‏اند. ولی من حتی با گذشت سالیان، آن حرکت را هم‏چنان کار بسیار مثبتی می‏دانم و فکر می‏کنم ایرانی‏ها خیلی هوشیارتر شده‏اند تا راحت به کسی اطلاعات ندهند.»
این فعال ضدجاسوسی در هلند می‌افزاید: «هواداران حزب کمونیست کارگری، مشروطه‏خواهان و ... با انوش رابطه‏ی بسیار نزدیکی داشتند. انوش تا جایی نفوذ کرده بود که در سال ۱۹۹۳، وقتی قرار بود تظاهرات ۳۰ خرداد سازمان مجاهدین در آلمان برگزار شود، از سوی سازمان مجاهدین، به عنوان مسئول نفرات به آن‏جا اعزام شد، در صورتی‏که کادر رسمی وزارت اطلاعات بود.»
انوش چگونه شخصیتی بود؟
محمود جعفری یا انوش، به لحاظ کاری و شخصیتی چه ویژگی‏هایی داشت که توانسته‏ بود تا این حد در گروه‏های سیاسی و اجتماعی ایرانی، با نگرش‏های گوناگون، نفوذ پیدا کند؟
رحمان جوانمردی، فعال پیشین در سازمان پناهندگان هلند در روتردام در آن دوران، می‏گوید: «انوش با یک سری پیشنهاد به جمع ما آمد. کتاب‏های فارسی زیادی همراهش بود که می‏خواست آن‏ها را هدیه کند. آن زمان، کتاب‌های ایرانی بسیار کم بود و دسترسی به کتاب ایرانی برای فعالانی که هنوز تاحدودی به مسائل ایران فکر می‏کردند، آرزو بود.»
رحمان جوانمردی می‌افزاید: «در آن سال‏ها، هم‏زمان دو سازمان پناهندگی در هلند وجود داشت که یکی از آنها کارهای فرهنگی انجام می‏داد و دیگری هم ما بودیم که به مسائل پناهندگی می‏پرداختیم و تاحدودی هم سیاسی‏تر بودیم. زمانی که انوش گفت حدود هفت - هشت هزار کتاب‏ برای ایرانیان دارد ما به وی پیشنهاد دادیم که با سازمان دیگر پناهندگی که بیش‌تر کارهای فرهنگی انجام می‏دهد، همکاری کند.»

رحمان جوانمردی، فعال سازمان پناهندگان هلند: «انوش آن‏قدر پیشنهادهای خوب داشت که ما حاضر شدیم با او در یک تحریریه بشینیم.»
این فعال سازمان پناهندگی هلند در روتردام درباره انوش می‌افزاید: «از آن‏جایی که او سابقه‏ی فعالیت سیاسی نیز داشت و از تاریخچه‏ و وضعیت سازمان‏های سیاسی هم آگاه بود، صحبت با او و شرکت در گفت‏وگو‏ها در جوار او جالب بود. به این‏ترتیب، انوش می‏توانست خود را هم در جمع‏های سیاسی و هم در مجامع فرهنگی جای بیاندازد. در عین حال قلم خوبی هم داشت. اتفاقاً همان‌موقع ما درصدد بودیم که نشریه‏ای به زبان فارسی منتشر کنیم. انوش آن‏قدر پیشنهادهای خوب داشت که ما حاضر شدیم با او در یک تحریریه بشینیم. البته او هیچ‏وقت عضو سازمان پناهندگی ما نشد، ولی در سازمان پناهندگی‌ای که در کنار ما بود، عضو بود و حتی تا هیئت رییسه‏ی این سازمان هم نفوذ کرده بود.»
ورود برادر جاسوس به هلند و سامسونت روسی
در پی قتل انوش، برادر او، احمد جعفری از تهران به هلند آمد. عده‏ای بر این باور بودند که او هم از سوی وزارت اطلاعات ایران، برای پی‏گیری موضوع به اروپا آمده است.
احمد در نهایت مدعی شد که تنها برای خروج از ایران، وانمود کرده که با وزارت اطلاعات همکاری خواهد کرد، ولی با آنها قطع ارتباط کرده است؛ در زمان ارتباطش هم اطلاعاتی نادرست به این سازمان منتقل می‏کرده است، اما وجود یک کیف سامسونت در این میان، بسیار حساسیت‏‌زا شده بود.
احمد پوری از سازمان پناهندگی «پرایم» در لاهه، از قول احمد جعفری، برادر انوش، در پیوند با مأموریتش در هلند می‏گوید:
«احمد گفت که آمدن او از ایران به هلند به این دلیل بوده که انوش یک سامسونت ضبط حاوی اطلاعات مافوق سری جاسوسی روس‏ها داشته است. ظاهراً احمد می‏بایست به عنوان وارث انوش، این کیف را تحویل بگیرد و به سفارت ایران بدهد. او ادعا می‏‌کرد که پلیس پیش از آمدن او، خانه‏ی انوش را اشغال کرده و تمام این وسایل را همراه با ۳۰۰ نواری که انوش از صحبت‏های ایرانی‏ها ضبط کرده بود، برده و در نتیجه او هیچ کار جاسوسی‏ای برای جمهوری اسلامی نکرده و فقط از ایران فرار کرده است.

احمد پوری، عضو سازمان پناهندگی پرایم در لاهه: «انوش یک سامسونت ضبط حاوی اطلاعات مافوق سری جاسوسی روس‏ها داشت؛ وارث او باید این کیف را به سفارت ایران در لاهه می‌رساند»
روزنامه‏ی «تراو» در شماره‏ی ۲۷ ژوییه‏ی ۱۹۹۶ می‏نویسد: «جامعه‏ی ایرانی هم‏چنان به احمد جعفری به عنوان یک جاسوس مشکوک ماند و او به نوعی به صورت رانده شده هم‏چنان در هلند زندگی می‏کند.» احمد پوری می‌گوید:
«بعدها شنیدم که احمد جعفری در یکی از شاخه‏های سازمان پناهندگی آمستردام، مترجم پناهنده‏ها شده است. باتوجه به این‏که مترجم به مسائل بسیار جزئی و کاملاً محرمانه‏ی افراد دسترسی دارد، حضور چنین فردی به‌عنوان مترجم می‏تواند بسیار خطرناک باشد.»
واکنش دستگاه امنیتی هلند
این فعال سازمان پناهندگی پرایم در لاهه می‌افزاید: «تجربه‏ی ما در فعالیت‏هایی که در این مدت در هلند داشته‏ایم، نشان می‏دهد که پلیس هلند این‏گونه افراد را به دلایل زیادی بیرون نمی‏کند. از جمله این‏که آنها هم چنین افرادی را زیرنظر می‏گیرند تا ببینند سیستم ایران چگونه کار می‏کند.
ما از این نمونه‏ها زیاد داریم. یک بار در یکی از تجمع‏های خیلی مهم، دو نفر جلوی مجلس داشتند از تظاهرات ما عکس می‏گرفتند. بچه‏ها هم متقابلاً از آنها عکس گرفتند و کار که به درگیری کشید، آنها کارت دیپلماتیک خود را به پلیس ارائه دادند. عکس این دو بعد در روزنامه‏ی تراو چاپ شد.»
احمد پوری در رابطه با نقش دولت ایران در این بین معقد است: «جمهوری اسلامی به‏ هر طریقی تلاش می‏کند در این‏جا بین ایرانیان نفوذ کند، پراکندگی و ترس و واهمه به‏وجود بیاورد و از آن سو، دولت هلند هم در نهایت تأسف آنها را درجا بیرون نمی‏کند. خیلی‏ها را شناسایی و ثابت کرده‏ایم جاسوس هستند. نمونه‏ی آن همین دو نفری بودند که از تظاهرات عکس می‏گرفتند و آن زمان در روزنامه‏ها هم نوشتند، ولی هیچ‏کدام تاکنون اخراج نشده‏اند.»

سخنگوی وزارت اطلاعات هلند: «ما نمی‏‌توانیم در این‏زمینه مصاحبه‏ای انجام دهیم.»
ولی موضع وزارت اطلاعات هلند در رابطه با کل پرونده‏ی جاسوسی انوش و قتل او چیست؟ آیا در این زمینه با سفارت جمهوری اسلامی در لاهه، تماسی برقرار شده؟ آیا پرونده‌ی او هم‏چنان باز است؟ آیا کسی از این وزارت‏خانه حاضر به انجام مصاحبه‏ای کوتاه می‏شود؟
سخنگوی وزارت اطلاعات هلند می‏گوید: «ما نمی‏توانیم در این‏زمینه مصاحبه‏ای انجام دهیم. دلیل آن هم این است که پرسش‏های شما بسیار خاص هستند و ما نمی‏توانیم مشخص کنیم که آیا در حال بررسی موارد خاص هستیم یا نه؟»
امرالله ابراهیمی، فعال ضد جاسوسی در هلند که نقش اصلی را در فاش‌سازی این موضوع ایفا کرده است، واکنش وزارت اطلاعات هلند در جریان این پرونده را بسیار محتاطانه ارزیابی می‏‌کند:
«سازمان امنیت هلند نه تنها در رابطه با انوش، بلکه در رابطه با بقیه‏ی جاسوس‏های جمهوری اسلامی، اطلاعات کامل دارد. بیش از آن‏که ما بدانیم، وزارت اطلاعات هلند می‏‌دانست. ولی چرا دست نگاه داشت؟ چرا تاکنون مثلاً احمد جعفری را با آن‏که این‏‌همه مدارک محکمه‏پسند علیه او وجود دارد، با آن‏که می‏‌داند برای ایرانی‏های ساکن هلند و جاهای دیگر خطری جدی وجود دارد، زندانی نکرده است؟»
ابراهیمی می‌افزاید: «نه تنها احمد جعفری، بلکه کارمندان دیگر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نیز هستند که سازمان اطلاعات هلند با آنها محتاطانه برخورد کرده و سعی نکرده آنها را دستگیر کند. عده‏ای عنوان می‏کنند که هلند می‏خواهد همه‏ی آنها را پیش از سقوط رژیم دستگیر و زندانی کند تا برای آینده‏ی خود، در فردای بعد از پیروزی در ایران، جا باز کنند. اما این دستگیری‏ها در آن موقع به درد ما می‏خورد؟ سازمان امنیت هلند اگر می‏خواهد کاری انجام بدهد، باید در حال حاضر انجام بدهد. آنها خیلی راحت می‏توانند تمام آن‏چه را که بوده روی سایت‏ها و در یوتیوب قرار بدهند یا در اختیار ایرانیان بگذارند. یا حتی به ما اجازه بدهند اطلاعاتی را که داریم، منتشر کنیم.»
این فعال ضدجاسوسی در ادامه می‌گوید: «سازمان امنیت داخلی هلند باید کسانی را که مدارک محکمه‏پسند علیه‏شان وجود دارد، دستگیر کند. این‏جا ایران نیست که عرصه‏ی تاخت‌وتاز آنها باشد. این‏جا هلند است، کشوری به قول خودمان، دمکرات و آزاد است. حداکثر حرف پلیس این است: «چنین افرادی در حال حاضر خطری برای امنیت داخلی هلند به‏شمار نمی‏آیند و همان‏طوری که شما علیه رژیم جمهوری اسلامی فعالیت می‏کنید، آنها نیز به نفع جمهوری اسلامی فعالیت می‏کنند.» اما آیا این استدلال مناسبی است؟»
دگرگونی در عملکرد وزارت اطلاعات ایران
وزارت اطلاعات هلند درباره‏ی عدم اجازه برای انتشار چنین مدارکی، باز هم از اظهارنظر خودداری می‏کند. امرالله ابراهیمی اما یکی از تاثیرات پرونده‏ی انوش را دگرگونی در عملکرد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، در سال‏های بعد می‏‌داند:
«وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بعد از این جریان، نفرات خود را خیلی بیش‌تر زیر ذره‏بین می‏برد. خیلی محتاط‌‏تر شده‏اند و شیوه‏های کاری‏شان را بسته‏تر کرده‏اند که کسی نتواند راحت به آن پی ببرد.»
سرپوش نامرئی بر ماجرای انوش در هلند
نکته‏ی جالب درباره پرونده‏ی انوش این است که با وجود جنجالی که در سال ۱۹۹۶ بر سر این موضوع به‏پا شد و علی‏رغم تاثیر آن در فضای جامعه‏ی ایرانی آن زمان در هلند، امروزه به‏ندرت سخنی از این موضوع به‏میان می‏آید. حتی بسیاری از ایرانی‏هایی که سالهاست ساکن هلند هستند، از آن ابراز بی‏اطلاعی می‏کنند. امرالله ابراهیمی وجود چنین فضایی را ناشی از یک سرپوش نامرئی می‏داند:

با وجود جنجالی که در سال ۱۹۹۶ بر سر این موضوع به‏پا شد و علی‏رغم تاثیر آن در فضای جامعه‏ی ایرانی آن زمان در هلند، امروزه به‏ندرت سخنی از این موضوع به‏میان می‏آید.
«مشکل بزرگ ما ایرانی‏ها این است که هرکس فقط عشیره و قبیله‏ی خود را می‏بیند. جریانات سیاسی را هم فقط وقتی برای گروه خودشان مفید بدانند، انتشار می‏دهند. در ارتباط با پرونده‏ی انوش هم ما دست تنها بودیم و هیچ تریبونی نداشتیم. در حالی که انتشار اطلاعات نباید بر حسب مصلحت که بر حسب ضرورت باشد.
مسئله‏ی که در ارتباط با پرونده‏ی انوش نقش بسیار بزرگی بازی کرد، این بود که خود انوش با تمامی افراد رابطه‏ی حسنه و خیلی نزدیکی داشت. به‌همین دلیل هرکسی می‏‌ترسید که مبادا او فلان مسئله‌ی وی را افشا کند. افراد بسیاری با امثال انوش در ارتباط بودند، ولی ما هم به‌عنوان یک عنصر سیاسی، می‏توانیم تشخیص بدهیم که آنها کادر وزارت اطلاعات نبودند، بلکه ناخواسته در این دام افتاده بودند.»
عامل قتل انوش کیست؟
آیا هیچ‏گاه عوامل قتل انوش شناسایی شدند؟ برخی از ایرانیان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را مسئول می‏دانند. چرا که انوش تبدیل به مهره‏ای سوخته برای آنها شده بود. امرالله ابراهیمی، اما دیدگاه دیگری دارد:
«اگر قرار بود از میان برداشتن انوش از سوی وزارت اطلاعات ایران و یا جناحی از رژیم صورت بگیرد، سعی می‏کردند مدارک و عکس‏ها را از بین ببرند، اما هیچ‏یک از این مدارک از بین نرفته است.
نکته‏ی دیگر این بود که گزارش‏هایی که انوش برای وزارت اطلاعات نوشته بود، نشان می‏داد که فعالیت او روزبه‏روز بیش‌تر می‏شده. یعنی در سال ۱۹۹۵ بیش‌ترین گزارش را داشته و خیلی فعال‏تر از قبل بوده است. به نظر من، این احتمال خیلی ضعیف است.»
گروه دیگری از ایرانیان اما انوش را جدا از فعالیت‏های جاسوسی، مرتبط با فعالیت‏های مخفی دیگر، خارج از دنیای سیاست می‏دانند و حدس می‏زنند باندها و مسائل مربوط به آن فعالیت‏ها در قتل انوش نقش داشته است؛ حدس و گمان‏هایی که تا زمانی که مدارک معتبری در باره‏ی آنها افشا نشود، هم‏چنان در محدوده‏ی حدس و گمان باقی می‏مانند.
پانزده سال بعد...
حدود پانزده سال از ماجرای جاسوسی و قتل انوش گذشته است. جو بدگمانی، به‏ویژه در یک سال گذشته و در پی جنبش اعتراضی در داخل ایران، تا حد زیادی از بین رفته است، اما هنوز ایرانی‏هایی که فضای آن روزهای زندگی در تبعید را تجربه کرده‏اند، نسبت به مسائل مشابه حساسند. گاه عکسبرداری از تظاهرات، با واکنش شدید این دسته از ایرانیان اندک روبه‌رو می‏شود و نگاه پرشک و تردید آنها به هر چهره‏ی تازه‏ای که پا به گردهمایی‏های اعتراضی می‏گذارد، ادامه دارد.
به‏هررو سال‏ها گذشته و جامعه‏ی مهاجر ایرانی در تبعید هم دگرگون شده است، اما شناخت از آن‏چه نسل گذشته تجربه کرده، همواره جالب و راه‏گشا است.
پژمان اکبرزاده / رادیو زمانه

دیده‌بان حقوق‌بشر: هدف دولت ایران انتقام‌گیری و قطع اطلاع‌رسانی است



  سازمان دیده‌بان حقوق‌بشر با انتشار اطلاعیه‌ای ضمن اعتراض به دستگیری فرشته و فرهاد حلیمی، اعضای خانواده محمد مصطفایی، وکیل دادگستری، از مقامات جمهوری اسلامی خواست که هر چه زودتر به تهدید و ارعاب وکیلان ایرانی پایان دهد.

دیده‌بان حقوق‌بشر: جمهوری اسلامی باید از آزار و اذیت وکیلان دست بردارد


دیده‌بان حقوق‌بشر با انتشار اطلاعیه‌ای در روز جمعه (۳۰ ژوئیه / ۸ مرداد) از مقامات قضایی جمهوری اسلامی خواست از آزار و اذیت خانواده محمد مصطفایی دست بردارند. سازمان دیده‌بان حقوق‌بشر همچنین خواهان آزادی بدون قید و شرط فرشته حلیمی و فرهاد حلیمی، همسر و برادر همسر این وکیل دادگستری شد.



محمد مصطفایی تاکنون وکالت دست‌کم ۲۰ نوجوان محکوم به اعدام را برعهده داشته و همچنین پی‌گیر پرونده‌های حقوق‌بشری، همچون پرونده بهنود شجاعی و سکینه محمدی آشتیانی بوده است.



در حالی‌که هنوز از سرنوشت محمد مصطفایی، وکیل دادگستری، خبری در دست نیست، ماموران اطلاعاتی می‌کوشند با دستگیری همسر و برادر همسر مصطفایی امکان دستگیری محمد مصطفایی را فراهم کنند.



گروگان‌گیری دولتی



خانم محبوبه عباسقلی‌زاده در گفت‌وگویی با دویچه وله درباره دستگیری بستگان مصطفایی گفت: «شب ۲ تیرماه خانواده‌ی ایشان، یعنی خانم و برادر همسرشان، برای برداشتن ماشین خانوادگی‌شان که دم در بوده به دفتر مراجعه می‌کنند. یکی ماشین خانوادگی بوده و یکی هم ماشین خانم‌شان بوده است. می‌روند که این ماشین را از دم دفتر بردارند که همانجا هر دو را، یعنی خانم و برادر خانم‌شان را بازداشت می‌کنند و دوتا ماشین‌ها را هم توقیف می‌کنند. این‌ها را به زندان اوین می‌برند. دیروز آنها با خانواده تماس می‌گیرند و می‌گویند اتهامی که به ما تفهیم شده، معاضدت برای اخفای متهم یا کمک به فراردادن و مخفی کردن متهم بوده و اگر متهم خودش را به زندان معرفی نکند، این‌ها را آزاد نمی‌کنند.»



سارا لیا وایتسون، مسئول خاورمیانه دیده‌بان حقوق‌بشر گفت: «نهادهای قضایی ایران به هیچ دلیل مجاز نیستند که فرشته و فرهاد حلیمی را در بازداشت نگاه دارند.» وی تصریح کرد که «مقامات جمهوری اسلامی باید توضیح دهند که چرا این دستگیری نباید به عنوان گروگان‌گیری دولتی فهمیده شود؟»



ماموران دادسرای انقلاب مستقر در اوین، مصطفایی را در روز ۲ تیر برای ادای توضیحاتی احضار می‌کنند، اما پس از دوساعت بازجویی وی را آزاد می‌کنند. ماموران پس از چند ساعتی با دفتر وی تماس تلفنی می‌گیرند و خواهان مراجعه دوباره مصطفایی به اوین می‌شوند، اما وی را پیدا نمی‌کنند.

دیده‌بان حقوق‌بشر: هدف دولت ایران انتقام‌گیری و قطع اطلاع‌رسانی است



مصطفایی در وبلاگ شخصی خود نوشته است که پرسش‌اصلی ماموران دادسرای انقلاب مستقر در اوین بیش از همه درباره کمک‌های مالی به موکلان وی بوده‌است.



خانم عباسقلی‌زاده درباره انگیزه دستگیری بستگان مصطفایی افزود: «وکیل خانم آقای مصطفایی در زندان اوین با ایشان دیدار داشته و ایشان به وکیل‌شان گفته‌اند که به ما گفتند تا زمانی که محمد مصطفایی خودش را معرفی نکند، شما را آزاد نمی‌کنیم و در واقع به نحوی از خانواده‌ی آقای مصطفایی گروگان‌گیری کرده‌اند.»



دیده‌بان حقوق‌بشر تصریح می‌کند که فشار بر وکیلان ایرانی نه تنها برای انتقام‌گیری بوده، بلکه نهاد‌های دولتی خواهان قطع اطلاع‌رسانی از سوی آنان به جامعه هستند.



دیده‌بان حقوق‌بشر در اطلاعیه خود «از جامعه بین‌المللی خواسته است که از حقوق تمامی وکیلان ایرانی، همچون محمد مصطفایی حمایت کند، تا آنان در کمال آزادی و بدون تهدید و فشارهای دولتی بتوانند کار وکالت خود را پیش برند».



تاکنون تعداد زیادی از وکیلان به خاطر فعالیت‌های حقوقی خود از سوی نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی مورد بازداشت، تهدید و یا فشار قرار گرفته‌اند. از آن میان می‌توان به وکیلانی چون محمدعلی دادخواه، عبدالفتاح سلطانی، شادی صدر، محمد سیف‌زاده، هادی اسماعیل‌زاده، منیژه محمدی، کامبیز نوروزی و محمد اولیایی‌فرد اشاره کرد.


دو جنگنده رژیم اسلامی حريم هوايی کويت را نقض کردند



  پدافند هوايي کويت منتظر دستور سرنگون کردن اين دو هواپيماي ايراني بود اما صدور اين دستور به دلايل سياسي با تاخير همراه شد و اين دو هواپيما دقايقي بعد توانستند به پايگاه هاي خود بازگردند .

سایت حکومتی آتی نوشت:برخي رسانه‌هاي منطقه‌اي و غربي که مدام در حال انتشار اخباري مبني بر بالا بودن امکان حمله به ايران هستند، در تازه ترين خبر خود مدعي شدند دو فروند هواپيماي جنگي نيروي هوايي ايران دو روز پيش حريم هوايي کويت را نقض کرده‌اند.
به گفته اين رسانه‌ها، اين دو هواپيماي جنگي ايراني پرواز شناسايي در اطراف بندر الشعيبه در جنوب شهر کويت انجام داده‌اند.

اين منابه خبري به نقل از مسئولان گمنام کويتي اعلام کردند که پدافند هوايي نيروهاي مسلح اين کشور بلافاصله پس از ورود اين دو هواپيما به حريم هوايي کويت آنها را رديابي و محل آنها را تعيين کرد !

اين منابع که از خبر جعلي انفجار تانکر ژاپني بر اثر حمله، به مقصود خود نرسيده بودند با لحني گستاخانه به ايران حمله کرده و افزودند: پدافند هوايي کويت منتظر دستور سرنگون کردن اين دو هواپيماي ايراني بود اما صدور اين دستور به دلايل سياسي با تاخير همراه شد و اين دو هواپيما دقايقي بعد توانستند به پايگاه هاي خود بازگردند .

بگفته اين رسانه‌ها علت تاخير در صدور دستور سرنگون کردن اين دو هواپيما تلاش براي جلوگيري از بروز بحران ديپلماتيک و خودداري از تنش زايي در برابر يک کشور همسايه بوده است.

اين در حاليست که جمهوري اسلامي تاکنون کوچکترين حرکتي که موجب تحريک همسايگان خود شود، نداشته و برخي از دولتهاي عربي مدام در حال تنش زايي در اطراف مرزهاي ايران هستند(!).

محمد مصطفایی در نامه ای به دادستانی خواهان آزادی همسرش شد



  محمد مصطفایی وکیل پایه یک دادگستری در پی بازداشت همسرش نامه ای را به دادستانی تهران نوشته است که در آن خواستار آزادی همسرش و برادر همسرش شده است.

در پی احضار مجدد محمد مصطفایی به دادسرای شهید مقدس و عدم حضور نامبرده همسر و برادر همسر وی توسط نیروهای امنیتی در مقابل دفتر کار این وکیل و فعال حقوق بشر بازداشت شدند. اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید همسرم و برادرش را آزاد کنید


نامه محمد مصطفایی به دادستان تهران

به نام خدا
جناب آقای جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران

با سلام
بازپرس شعبه دوم دادسرای شهید مقدس، همسر مهربان و رنج کشیده و بی گناه مرا به همراه بردارشان از روز شنبه دوم مرداد ماه، به ناحق و برخلاف اصل شخصی بودن جرایم و مجازاتها به بند کشیده و اعلام می کند تا هنگامی که اینجانب خود را معرفی نکنم وی را آزاد نخواهد کرد و به گونه ای با سوءاستفاده از قدرت خود و با اعمال سلیقه شخصی این دو عزیزم را به گروگان گرفته اند.
جناب آقای جعفری دولت آبادی؛
در روز چهارشنبه بیست و نهم تیر ماه، احضاره ای به دفتر اینجانب ارسال و به صورت قانونی ابلاغ شد. متن احضاریه حکایت از آن داشت که ظرف سه روز جهت پاره ای از توضیحات خود را به شعبه دوم بازپرسی معرفی کنم. در روز مقرر ساعت نه صبح به زندان اوین رفتم. سرباز محمدخانی با دیدن احضاریه، مرا به داخل هدایت کرد. مدت طولانی منتظر ماندم و سپس به بازپرسی فراخوانده شدم. بازپرس شعبه در چندین برگ صورتمجلس به صورت مشروح و مفصل در خصوص کمک به نوجوانان در معرض اعدام سئوالاتی را مطرح نموده و با وجودی که از قبل اطلاعی از سئوالات مطروحه نداشتم به ذهنم مراجعه کرده و تمام ابهامات بازپرس را مرتفع کردم. پس از چند ساعت بدون اینکه ایشان اتهامی تفهیم نماید سرباز محمد خانی را صدا زده و دستور دادند که آزاد شوم. با هدایت سرباز وظیفه از موانع خطیر و رد نشدنی دادسرای اوین خارج شده و از طریق تلفن فردی که در بیرون از زندان بود به همسرم فرشته حلیمی اطلاع دادم که نگران نباشند، موضوع حل و فصل شده است. پس از آن چون تلفن همراهم در نزدم نبود نتوانستم با همسرم تماس گیرم ( بازپرس شعبه دوم به مراجعه کننده گان اعلام نموده است که تلفن همراهم در زندان است و اینجانب فرار کرده ام. این موضوع کذب محض است وهرگز فرار نکرده و تلفن همراهم نزد خودم است می توانید به حافظه دوربین های مدار بسته زندان مراجعه کنید) ساعت پنج بعد از ظهر به دفتر کارم مراجعه کردم و منشی دفتر اعلام نمودند که همسرم تماس گرفته است. با وی تماس گرفتم و ایشان اعلام کردند که از شعبه دوم بازپرسی تماس گرفته شده و شما باید به بازپرسی بروید من هم چون خارج از وقت اداری بود، با خود قرار گذاشتم تا روز بعد به بازپرسی مراجعه کنم. یکی از همکاران دفتر بی آنکه بگوید جلبی برایم صادر شده است. ( مامور ویژه دادسرای شهید مقدس به وی اعلام کرده بود که نگوید جلبم صادر شده است و وی به این دستور توجه نموده بود) اعلام کرد که چند نفر مامور لباس شخصی با من کار داشتند. بنده چندین بار به بیرون دفتر رفته و برگشتم و هیچ ماموری به سراغم نیامد. متعاقبا در جلسه ای شرکت کرده و زمان سپری شد. ساعت 23 به تلفن همراه همسرم زنگ زدم. ایشان پاسخی ندادند. نگران شدم و با پدر ایشان تماس گرفتم. وی گفت برای بردن ماشین به دفتر آمده اند. ( خودروی تحت تصرف همسرم متعلق به پدرش است که در تمام روز با آن کارهای روزمره خود را انجام می دهد ولی چون اینجانب خودروی خود را نبرده بودم به وی دادم تا زمینی را که نیاز به کارشناسی داشت، کارشناسی کند.( کارشناس منتخب حاضر به ادای گواهی است لطفا وی را احظار کنید و اظهاراتش را بشنوید ایشان به خوبی می توانند بر بی گناهی همسرم گواهی دهند چون ایشان شاهد هستند که همسرم به همراه پدرشان همراه ایشان بوده اند) باز هم پس از چند دقیقه مجددا تماس گرفتم و ایشان اعلام کردند که فرزندانشان بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شده اند.
جناب آقای جعفری دولت آبادی
پس از شنیدن این خبر بر آشفته شدم و قصد رفتن به زندان اوین را داشتم ولی طاقت اینقدر بی قانونی و نقض حقوق اولیه ای را که یک انسان می تواند داشته باشد، نداشته و ترجیح دادم علیرغم بازداشت عزیزترین گوهر زندگی ام هرگز در مرجع قضایی که بازپرسان آن پایبند به هیچ یک از اصول اولیه ی قانونی از جمله اصل شخصی بودن جرایم و مجازاتها، اصل برائت، اصل قانونی بودن جرایم " گروگان گیری به هیچ عنوان قانونی نیست" اصل برخورداری افراد از دادرسی عادلانه، اصل بی طرفی قضات و صدها اصل دیگر نیستند شرکت نکنم و خود را نیز معرفی ننمایم مگر اینکه مامورین تحت نظارت بازپرس، کمر همت ببندند و مرا در خانه ی انفرادی که برای خود ساخته ام دستگیر کنید.
جناب آقای جعفری دولت آبادی
حضرتعالی به خوبی می دانید که صدور برگ جلب افراد شرایطی خاصی را می طلبد. که شامل حال اینجانب نمی باشد چرا که شغل، جا و محل زندگی و کارم مشخص بوده ضمن این که در همه پرونده های کیفری ابتدا متهم احضار و در صورت عدم حضور جلب می گردد و هیچ وقت بدوا برگ جلب صادر نمی شود همانطور که در وهله اول برگ احضار صادر گردید و حضور یافتم. بازپرس می توانست در صورت لزوم و نیاز به توضیحات بیشتر ابتدا برگ احضار دیگری صادر کند یا اینکه با توجه به احضار تلفنی اینجانب تحمل می نمود تا پس از اطلاع، در اسرع وقت جهت توضیحات بیشتر به حضورشان می رفتم. آیا تحقیق کرده اید که به استناد چه ماده قانونی حکم به جلب اینجانب صادر شده است. مطمئن هستم بازپرس تحت نظارت شما حتی یک بار به خود این فرصت را نداده است که برای یک بار هم که شده به صورت دقیق قوانین کیفری را مطالعه کند. بر این اساس بوده است که همسر اینجانب نیز به همراه برادرشان به صورت کاملا غیر قانونی به گروگان گرفته شده اند. مگر اینکه قائل باشیم افراد دیگری هستند که خود را بالاتر از قانون دانسته و هر عملی را که مایلند به انجام می رسانند.
جناب آقای جعفری دولت آبادی
بازپرس تحت نظارت شما یا دیگر مامورینی که دستی بر قدرت شما دارند نه تنها بر خلاف قانون عمل کرده اند بلکه به هیچ عنوان وجدان و اخلاق را سر لوحه اعمال خود قرار نداده اند. دختر نازنین و با محبت شش ساله ای را از مادر و پدرش گرفته اند او را آواره کرده اند. پارمیدای من امروز توسط جلب و بازداشت بدون حکم قضایی، غیر قانونی و غیر اخلاقی مامورین امنیت و دستور برخلاف قانون بازپرس شعبه، بدون پدر و مادر شده است. بعید می دانم مسلمانی بتواند فرزندی را به اینگونه از مادرش بستاند و بعد می گویند تا زمانی که محمد مصطفایی نیاید این دو آزاد را نخواهند کرد. آقای دادستان در کجای قانون چنین مقرره ای پیش بینی شده است و از همه مهم تر اینکه از بازپرسان و دیگران که در پرونده همسرم و برادرش دستی دارند می پرسم که شما مسلمانید بگویید در کجای شرع مقدس آماده است که مادری بی گناه و مظلوم را که تمام هم و غمش در زندگی مشترک تربیت فرزندش بوده است را اینگونه ناجوانمردانه از فرزند دلبندش جدا کنید. به خدا قسم این رسم مسلمانی نیست.
فرهاد حلیمی برادر همسرم که به تازگی عقد کرده بود و میخواست زندگی جدیدی را آغاز کند یک سال زحمت کشیده بود تا در کنکور پنجشنبه مورخ 7/5/88 شرکت کند اما متاسفانه این بازداشت غیرقانونی باعث شده که تمام زحمت های یک ساله اش به هدر رود و از این امتحان مهم زندگی باز بماند.

جناب آقای دادستان
چند سالی است که تمام فکر و ذکرم نجات جان انسانهایی بوده است که مستحق مرگ نبوده اند. و به علت مشغله کاری جهت جان این افراد، همسر و فرزند عزیزم را به ندرت می دیدم. در این راه توانسته ام جان هجده نفر از نوجوانانی که در آستانه مرگ قرار داشتم به انحاء مختلف و در برخی از مواقع با جمع آوری دیه نجات دهم و خدمتی برای کشورم نمایم و نیز افراد بسیاری را که سنین بالاتر داشته اند نجات داده ام و بارها و بارها از ریاست پیشین قوه قضاییه درخواست عفو محکومین به سنگسار را کرده ام و مورد قبول نیز واقع می گردید. مهم تر اینکه تمام هدفم این بود که قضات دادگستری را مجاب کنم که بر خلاف عدالت قضایی قدم برندارند. حاضرم صدها پرونده قضایی را به نظرتان برسانم که دادیار، بازپرس و قاضی صرفا بر اساس سوء استفاده از قدرت خود همچون پرونده حاضر حکم و دستور ناعادلانه صادر کرده اند. و حال این گونه عمل کردن مرجع قضایی نسبت به کسی که همیشه در جهت رعایت عدالت و منافع جمهوری اسلامی قدم بر می داشت، پاداش اعمال خداپسندانه و بشردوستانه اینجانب است.
جناب آقای دولت آبادی
از شما به عنوان بالاترین مقام دادسرای عمومی و انقلاب تهران می خواهم که بازپرس رسیدگی کننده به پرونده اینجانب را ارشاد کنید که دست از این رویه ناپسند بردارد وهمسرم و برادر ایشان را از بند و گروگان گیری رها کنند و بدانید در صورتی که دادگاه و دادرسی عادلانه ای برای محاکمه اینجانب که هیچگونه اتهامی متوجه ام نیست تشکیل گردد خود را معرفی خواهم نمود و در این صورت هر گونه مجازاتی را به دیده منت می پذیرم و تحمل خواهم کرد.
در آخر لازم به توضیح است که در یک سال گذشته توسط مامورین وزارت اطلاعات به صورت تلفنی احضار شده و پاسخ ابهامات آنان را داده ام و اگر این بار نیز احضار می شدم شک نداشته باشید که مراجعه میکردم ولی حال که این گونه رفتار شده است ناچارم دوری همسر و فرزند عزیزم و خانواده محترمم را تحمل کنم تا شاید قانون عادلانه در کشورمان حکم فرما شود.
شما و بازپرس شعبه ی دوم دادسرای شهید مقدس را به خداوند جان آفرین می سپارم. امیدوارم نگذارید فرزندم بیش از این در غم فراق مادر بی تابی کند و لب به غذا نزد که مادرش را می خواهد تا در آغوش بگیرد که اگر بی تابی وی صدمه ای بر او وارد کرد، گناهی مرتکب شده اید که بخشودنی نیست. اگر به روز قیامت اعتقاد دارید این دو را که مرتکب هیچ گناهی نشده اند آزاد کنید. انصاف نیست که آنان به خاطر اعمال برخلاف قانون مرجع قضایی که در اصل صالح به رسیدگی به موضوع مطروحه نبوده است به ناحق و ناروا مجازات شوند.

محمد مصطفایی همسر فرشته حلیمی

مولوی عبدالحمید: از سفرم به عربستان جلوگیری کردند


مولوی عبدالحمیید
مولوی عبدالحمید انتقادهایش را علت ضبط گذرنامه اش می داند - عکس: سنی آنلاین
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، می گوید که در پی توقیف گذرنامه اش توسط مقام های ایرانی نتوانسته است که در یک کنفرانس اسلامی در شهر مکه عربستان سعودی شرکت کند.
ظاهرا گذرنامه مولوی عبدالحمید اخیرا پس از بازگشت از ترکیه، در فرودگاه امام خمینی تهران توسط ماموران وزارت اطلاعات توقیف شده است.
مولوی عبدالحمید در مورد انگیزه احتمالی این اقدام به بی بی سی فارسی گفت: "دلیل خاصی دیگر به نظر بنده نمی رسد. آنچه که هست، تنگ نظری است و بعضی تحمل ندارند که افراد شاخص یا علمای اهل سنت بتوانند جاهای دیگر سفر کنند."
مقام های ایرانی به این اتهام واکنشی نشان نداده اند.
مولوی عبدالحمید احتمال داد که انتقادهای "سازنده" و "دلسوزانه" اش که برای "خیر جمهوری اسلامی" بوده موجب ناراحتی بعضی از مقام های ایرانی شده باشد.
این روحانی سنی در بهمن گذشته از نحوه برخورد دولت ایران با اعتراض ها و انتقادها، افزایش اعدام ها، و "اعتراف گرفتن با اعمال فشار و شکنجه" انتقاد کرده بود.
او در خطبه های نماز جمعه زاهدان گفته بود: "جمهوری اسلامی که به جای نظام پادشاهی در ایران مستقر شد با رای و انتخاب مردم استقرار یافت و نه با قدرت سلاح و خشونت. هیچ سیستم حکومتی در دنیا با قدرت اسلحه حفظ نشده است... انقلاب اسلامی نیز با زور اسلحه پیروز نشده است بلکه حضور مردم در صحنه و خواست آنان بوده که انقلاب را پیروز کرده است. امروز نیز خواست مردم و رضایتمندی آنان موجب بقای نظام است."
مولوی عبدالحمید در عین حال به بی بی سی گفت که ضبط گذرنامه اش ارتباطی با بمبگذاری های اخیر در زاهدان ندارد.
دو انفجار انتحاری که پنجشنبه شب (۲۴ تیر) در برابر مسجد جامع شهر زاهدان (متعلق به شیعیان) انجام شد، ده ها کشته و بیش از ۱۵۰ زخمی بر جا گذاشت.
"جنبش مقاومت مردمی ایران" موسوم به جندالله مسئولیت این انفجار را به عهده گرفت و اعلام کرد که دو تن از اعضای طایفه ریگی، به نام های عبدالباسط و محمد عامل انفجارها بودند.
مولوی عبدالحمید که رئیس شورای هماهنگی حوزه های علمیه اهل سنت ایران نیز هست با صدور بیانیه ای آن انفجارها را محکوم کرده و گفته بود: "از مردم شریف زاهدان و استان اعم از شیعه و سنی می خواهم با بیداری و هوشیاری، آرامش خود را حفظ نموده و خصوصا از برادران اهل سنت می خواهم با برادران و خواهران دینی خود احساس همدردی نمایند".

لاریجانی: مسئولیت دادن به 'فرومایگان' به ناپایداری دولت ها می انجامد



تصویری از مجلس ایران
مجلس و دولت ایران طی ماههای گذشته بر سر اجرای قوانین و تصویب لوایح بارها اختلاف نظر پیدا کرده اند
رئیس مجلس ایران می گوید اگر مسئولیت کشور در دست "فرومایگان" باشد دیگر زمینه توسعه فراهم نمی شود و همزمان برخی از چهره های سیاسی داخل ایران از اختلافات میان اصولگرایان و دولت انتقاد کرده اند.
علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، روز جمعه نهم مرداد (۳۰ ژوئیه) گفت: "با توجه به توصیه های امام علی (امام نخست شیعیان)، با کنار زدن آگاهان در جامعه ظلمی بزرگ به جامعه می شود و این موجب ناپایداری دولت ها می شود."
آقای لاریجانی، رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس ایران که در جریان سفر خود از استان مازندران و در زادگاه خود شهر لاریجان سخنرانی می کرد با اشاره به توصیه های اسلامی گفت که یکی از عوامل مهم در ناپایداری دولت ها "سپردن مسئولیت به فرومایگان و کنار زدن آگاهان است".
رئیس مجلس ایران که طی ماههای گذشته در موارد متعددی از نحوه اجرایی شدن یا به تاخیر افتادن قوانین مجلس توسط دولت انتقاد کرده است، در بخش دیگری از سخنان امروز خود گفت که "خاموش کردن صدای متفاوت در جامعه نشانه دانایی نیست."
او همچنین گفت که "اگر در جامعه ای کارخانه تولید موافق به وجود آید، آن جامعه دیگر جامعه ای پویا نیست. متاسفانه در خیلی از کشورها این حرکت تولید موافق دنبال می شود و اگر به هر روشی شما بخواهید صدای متفاوت را در جامعه به وجود نیاید، این نشانه دانایی شما نیست."
همزمان رضا اکرمی، از چهره های اصولگرای مجلس ایران، امروز (جمعه نهم مرداد) با انتقاد از دولت محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، گفت: "هرچه فکر می کنم متوجه نمی شوم که چرا افرادی مانند پور محمدی و دانش جعفری باید برکنار شوند... و افراد ناشی و ناوارد را روی کار آوریم که در نتیجه این رفتار، کشور را به جای کارگاه تبدیل به آزمایشگاه کرده ایم."
آقای اکرمی همچنین با انتقاد از اختلافات داخلی میان جناح اصولگرای ایران گفت: "در کشور یا گرفتار مرثیه‌سرایان هستیم که فقط از اوضاع انتقاد می کنند و یا گرفتار مدیحه‌سرایان که فقط 'به به و چه چه' می کنند و در حالی که با مشکل بیکاری مواجه هستیم، از ظرفیت های اقتصادی استفاده نمی کنیم و بر رغم پیش بینی رشد هشت درصدی در برنامه چهارم توسعه، این رقم هم اکنون صفر است."

'اصولگرایان واقعی بر مسند قدرت نیستند'

محمود احمدی نژاد
آقای احمدی نژاد به نحوه رسیدگی به لوایح پیشنهادی دولت در مجلس، انتقاد دارد
همزمان حسین موسوی تبریزی، دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با انتقاد از اوضاع سیاسی ایران گفت که "در حال حاضر اصولگرایی در راس قدرت نیست و گروه خاصی در راس قدرت است که اصولگرایان واقعی را هم قبول ندارد و فقط خودشان را قبول دارند."
آقای موسوی تبریزی، که از چهره های اصلاح طلب حوزه علمیه قم محسوب می شود، در رابطه با تلاش جناح های سیاسی در ایران برای حذف یا به انزوا کشاندن یکدیگر گفت: "نه اصولگرایان می توانند اصلاح طلبان را حذف کنند و نه بالعکس."
او همچنین با انتقاد از دولت آقای احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، گفت: "این گروه جدید نه اصولگراست و نه اصلاح طلب. این گروه استفاده ابزاری از بسیاری از مفاهیم از جمله قانون اساسی و اصولگرایی می کنند."
در این حال، قدرت الله علیخانی، از اعضای فراکسیون خط امام مجلس ایران نیز با اشاره به بالا گرفتن اختلافات در میان جناح اصولگرایان، گفته است که فراکسیون اصلاح طلب مجلس در حال حاضر تمایلی به ورود در این مناقشات ندارد.
آقای علیخانی درباره علل این "عدم تمایل" گفته است که هم اکنون هر سه قوه (مقننه، مجریه و قضاییه) در اختیار اصولگرایان است و "آنها هستند که باید عملکردشان را در برابر دید عموم قرار دهند."
او همچنین به اجرایی نشدن قوانین مصوب مجلس توسط دولت اشاره کرد و گفت: "به دلیل عدم تمکین دولت از مصوبات مجلس، رئیس مجلس اخیرا و مجددا دو قانون دیگر را برای اجرا ابلاغ کرده است و اگر اوضاع به این صورت پیش رود، دولت آتیه خوبی نخواهد داشت."
اختلافات میان دولت و مجلس ایران بر سر برخی از قوانین نظیر قانون حذف یارانه ها و بودجه سال ۱۳۸۹، در ماه های اخیر منجر به مناقشات سیاسی در میان جناح اصولگرایان شده است و برخی از چهره های سرشناس و قدیمی این جناح بارها از سیاست های دولت آقای احمدی نژاد انتقاد کرده اند.
رئیس جمهوری ایران نیز در برابر این انتقادها به وضع قوانینی در مجلس که قابلیت اجرا ندارند و نیز جرح و تعدیل "غیر کارشناسانه" لوایح پیشنهادی دولت اشاره کرده و از مجلس این کشور انتقاد می کند.

اوباما از ایران خواست سه آمریکایی را آزاد کند


مادران سه آمریکایی چندی پیش با آنها در تهران ملاقاتی داشتند
باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده، خواهان آزادی سه آمریکایی زندانی در ایران و تعیین سرنوشت رابرت لوینسون، مامور بازنشسته اف بی آی شده است.
آقای اوباما جمعه ۸ مرداد (۳۰ ژوئیه) در آستانه سالگرد دستگیری سه آمریکایی توسط مرزبان های ایران در غرب این کشور، با صدور بیانیه ای خواهان آزادی فوری آنها شد.
او گفت: "سارا، شین و جاش ابدا جرمی مرتکب نشده اند. آنها مشغول کوهنوردی در نواحی مرزی ایران و عراق بودند که دستگیر و زندانی شدند. اما یک سال است که محبوس بوده اند که باعث غم و اندوه شدید و بلاتکلیفی آنها، خانواده ها و عزیزانشان شده است."
شین بائر، جاش فتال و سارا شورد ۳۱ ژوئیه سال ۲۰۰۹ میلادی در مرز کردستان ایران و عراق به اتهام ورود به خاک ایران دستگیر شدند.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران، چندی پیش گفته بود که مدارکی در اختیار دارد که نشان می دهد این افراد جاسوس هستند.
اما باراک اوباما تاکید کرد که این سه آمریکایی هرگز برای دولت ایالات متحده کار نکرده اند و گفت: "آنها هرگز دعوایی با دولت ایران نداشته اند و احترام زیادی برای مردم ایران قائل هستند."
هم زمان، شش سناتور آمریکایی پیش نویس قطعنامه ای را در حمایت از این سه نفر تهیه کرده اند.
باربارا باکسر، آرلن اسپکتر و رابرت کیسی از جمله سناتورهای دموکراتی هستند که در این پیش نویس خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط سه آمریکایی شده اند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا نیز جمعه بار دیگر از ایران خواست این سه نفر را آزاد کند.
او با صدور بیانیه ای گفت: "ما از ایران می خواهیم با اقدامی صحیح به این سه نفر اجازه دهد به خانه و خانواده هایشان بازگردند."
وکیل این سه نفر می گوید که آنها هنوز رسما تفهیم اتهام نشده اند. خانواده های آنها می گویند که این سه جوان برای گردش به کردستان عراق رفته بودند و قصد ورود به خاک ایران را نداشتند.
پس از آزادی اخیر شهرام امیری، کارشناس ایرانی، بعضی گزارش ها حاکی از احتمال مبادله آقای امیری با سه آمریکایی بود، اما دولت های ایران و آمریکا این خبر را بی اساس می دانند.
آقای اوباما در بیانیه خود از ایران خواست که فورا سه آمریکایی را بر اساس موازین بین المللی حقوق بشر و اصول بشردوستانه آزاد کند و گفت که "حبس ناعادلانه" آنها هیچ ارتباطی با موضوع های مورد اختلاف ایران و آمریکا ندارد.
رئیس جمهوری آمریکا همین طور گفت که با خانواده های سه آمریکایی و نیز همسر رابرت لوینسون، آمریکایی که گفته می شود که در سال ۲۰۰۷ میلادی در جزیره کیش ناپدید شد صحبت کرده است.
مقام های ایران تاکید دارند که از سرنوشت این شهروند آمریکا اطلاعی ندارند.
کریستین لوینسون، همسر وی بارها در سفرهای محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران به نیویورک خواهان ملاقات با وی شده اما درخواست وی رد شده است.
ایران می گوید که از سرنوشت رابرت لوینسون اطلاعی ندارد
رئیس جمهوری آمریکا گفت: "زمان آن فرا رسیده است که ترتیب بازگشت رابرت لوینسون به خانواده و دوستانش فراهم شود" و تاکید کرد هر کاری که بتواند برای تحقق این امر انجام خواهد داد.
"بهره برداری سیاسی"
برادر جاش فتال، یکی از سه آمریکایی زندانی در اوین، می گوید که دولت ایران از آنها برای مقاصد سیاسی بهره برداری می کند.
آلکس فتال به بی بی سی فارسی گفته است که برادرش جاش همراه با شین بائر و سارا شورد مهره های سیاسی در بازی قدرت میان ایران و آمریکا هستند.
اما با وجود گذشت یک سال و درخواست های مکرر خانواده آنها و مقام های آمریکا، چشم انداز این پرونده مبهم است.
آلکس فتال به بی بی سی فارسی گفت: "جاش، شین و سارا انسان های بی گناهی هستند. اکنون گزارش می شود که آنها در خاک عراق بازداشت شده اند. واقعا روشن نیست چه اتفاقی افتاده است. آنها نباید این همه مدت در زندان نگه داشته شوند."
او ادامه داد: " دولت ایران از آنها به عنوان مهره های سیاسی برای مقاصد سیاسی استفاده می کند. هیچ دولتی در دنیا با انسانهای بی گناه منافع سیاسی اش را جلو نمی برد. این کار واقعا نادرست، غیر اخلاقی و غیر انسانی است."
به مناسبت اولین سالگرد این بازداشت، خانواده های فتال، بائر و شورد برنامه های گسترده ای در آمریکا و چند کشور دیگر جهان از جمله بریتانیا، فرانسه و هند برای اعلام اعتراض و ابراز همدردی مردم سازماندهی کرده اند.
با این حال آلکس فتال بعید می داند دولت ایران به این تلاش ها اعتنا کند.
او می گوید: "شخصیت های برجسته و رهبران جهان از ایران خواسته اند این سه نفر را آزاد کنند، اما دولت ایران گویا گوش شنوا ندارد و این درخواستهای انسان دوستانه برای رحم و بخشش را نشنیده می گیرد. ما می دانیم که ارزش هایی همچون رحم و بخشش نقشی محوری در فرهنگ اسلام و جمهوری اسلامی ایران دارد. ما از رهبری ایران تمنا کرده ایم که رحم و گذشت نشان دهد، ولی یک سال گذشته است و هنوز پاسخ مثبت نشنیده ایم."
آقای فتال به خودداری اخیر مقام های سفارت ایران در لندن از پذیرش درخواست مادران این سه آمریکایی برای دیدار با سفیر اشاره می کند و می گوید: "ما قصد داریم با دولت ایران ارتباط برقرار کنیم و گفتگو داشته باشیم، ولی در را به روی ما می بندند."
به گفته این عضو تیم "کوهپیمایان را آزاد کنید"، جاش فتال، شین بائر و سارا شورد آخرین بار در پاییز گذشته بازجویی شدند و همین نشان می دهد ادعاهای دولت ایران مبنی بر تحقیق درباره اتهام جاسوسی بی اساس است.
عفو بین الملل نیز جمعه ۳۰ ژوئیه (هشت مرداد) در بیانیه ای ابراز نگرانی کرد که این سه آمریکایی صرفا بخاطر ملیتشان در ایران نگه داشته شده اند. خانواده سارا شورد می گوید که دخترشان در تمام این مدت در سلول انفرادی بوده است.
مالکم اسمارت، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای این سازمان مدافع حقوق بشر اعلام کرد: "اگر قرار نیست آزاد شوند، باید اتهام کیفری معقولی به آنها تفهیم شود و مطابق با استانداردهای بین المللی در یک دادگاه عادلانه محاکمه شوند."
عفو بین الملل عقیده دارد که سه جوان آمریکایی برای اعمال فشار به دولت ایالات متحده در زندان اوین نگه داشته می شوند.
در بیانیه عفو بین الملل آماده است: "اگر چنین است، ادامه بازداشت این سه نفر مصداق گروگانگیری و نقض بسیار جدی حقوق بشر است."
سال گذشته محمود احمدی نژاد به تلویزیون ایران گفت که کشورش حاضر است احتمال مبادله این سه آمریکایی را با ایرانیان زندانی در آمریکا بررسی کند.

۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

عکس ،اطلاعیه فاحشه خانه اسلامی



  چندي پيش مصطفي پورمحمدي در همايش حجاب در قم اعلام كرده بود كه بايد صيغه دركشور با جديت گسترش يابد. او گفته بود بايد فكري به حال شهوت پسران ۱۵ ساله كرد و راه حلش اين بود كه روحانيان و مسئولان حوزه، كاري بكنند.

آدرسي كه پور محمدی براي حل مشكل صيغه مي دهد، اشتباه نيست؛ در قم بيشتر افراد، از عكاس هاي دور حرم گرفته كه عكس شما را با گل دسته مي گيرند تا مغازه دار و حتي عابران پياده همگي براي صيغه يك نظر مشترك دارند : «برويد پيش شيخ ها.»
دنباله مطلب را در لینک زیر بخوانید
http://parsdailynews.com/60330.htm
عکس بالا مربوط به فحشای شرعی در مشهد است که مطلب مربوط را می توانید در لینک زیر بخوانید
http://parsdailynews.com/61584.htm

جلوی اعدام او را بگیرید



  منبع نزدیک به خانواده جعفرکاظمی: اواتهاماتش را نپذیرفته، مدرکی هم نیست، جلوی اعدام او را بگیرید

به دنبال انتشار مصاحبه کمپین بین المللی حقوق بشردرایران با نسیم غنوی وکیل جعفرکاظمی که حکم اعدام وی دردادگاه نظر تایید و درخواست وی برای ارجاع پرونده به دیوان عالی نیز مورد موافقت قرارنگرفته است، یکی از نزدیکان این محکوم به اعدام به کمپین گفت که آقای کاظمی هیچ نسبتی با سازمان مجاهدین خلق ندارد.

کمپین بین المللی حقوق بشر درایران از قوه قضاییه ایران می خواهد که ترتیبی بدهند که پرونده این متهم بار دیگر مورد بررسی قرارگیرد و دیوان عالی به دور از شائبه های سیاسی مطرح شده و با توجه به مدارک مستند در پرونده به صدور حکم نهایی بپردازد و از تعجیل برای اعدام فردی بیگناه جلوگیری شود.

خانم غنوی به کمپین گفته بود که اتهام موکلش محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق است. اگر چه جعفرکاظمی همواره ادعای مطرح شده را رد کرده است. این فرد نزدیک به پرونده آقای کاظمی گفت: « آقای کاظمی سالهاست هیچ نسبتی با گروه مجاهدین ندارد ولی نهاد های امنیتی جمهوری اسلامی از یک سو و رسانه های وابسته به گروه مجاهدین خلق از سوی دیگر، سعی دارند اینچنین القا کنند که جعفر کاظمی هوادار مجاهدین خلق است.»

این فرد نزدیک به آقای کاظمی که به دلایل امنیتی خواست نامش فاش نشود همچنین افزود: «ادعای این دو گروه در مورد هواداری جعفر کاظمی از مجاهدین در حالی مطرح میشود که آقای کاظمی در تمامی مراحل بازجویی ، بازپرسی و دادگاه این اتهام را رد کرده است. و وکیل ایشون خانم غنوی هم به این مساله اشاره کرده اند. از طرفی خود آقای کاظمی نیز که در بند ۳۵۰ اوین زندانی است بارها به همبندان خود گفته که هیچ ارتباطی بین ایشان و سازمان مجاهدین وجود ندارد.»

وی همچنین با اشاره به یکبار سفر آقای کاظمی به عراق تنها با قصد دیدن فرزندش، به کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران گفت: «همین سفر و دیدار خانوادگی آقای کاظمی با فرزندش ، تنها استناد قاضی برای صدور حکم اعدام است. بهروز کاظمی فرزند ۱۸ ساله آقای کاظمی هم اکنون در قرارگاه اشرف به سر می برد. فرماندهان نظامی قرارگاه اشرف پس از صدور حکم اعدام برای جعفر کاظمی ، بارها از طریق مصاحبه های برنامه ریزی شده با این نوجوان ۱۸ ساله، اتهامات منتسب به آقای جعفر کاظمی از سوی نهاد های امنیتی جمهوری اسلامی و دادستانی تهران را تایید کردند و حتی در برخی موارد اتهامات سنگین تری مانند عضویت در سازمان مجاهدین خلق را به وی نسبت دادند. حال انکه خود آقای جعفر کاظمی حتی هواداری از این سازمان را رد کرده است.»

این فرد نزدیک به آقای کاظمی همچنین به مکالمه ای بین جعفر کاظمی و بازجویان وی اشاره کرد که در آن به صراحت به آقای کاظمی گفته شده که او و چندین تن دیگر باید نقش قربانی را بازی کند. کمپین از انتشار گفته های این منبع در خصوص این مکالمه تا تایید آن با منابع دیگر خود را معذور می داند اگر چه صدور و تایید حکم اعدام برای متهمی که همواره ادعاهای مطرح را رد کرده و مدرکی دال بر اثبات ادعاهای مطرح شده علیه وی در پرونده وجود ندارد بر نگرانی کمپین در خصوص غیرقضایی بودن تصمیم اعدام می افزاید.

این فرد نزدیک به پرونده جعفر کاظمی در نهایت از همه نهاد حقوق بشری داخل و خارج از کشور خواست که به هر نحو ممکن جلوی اعدام آقای کاظمی را بگیرند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران

عبور 3 ناو جنگی آمريكا از كانال سوئز در ميان تدابير شديد امنيتی


    برخي منابع مديريت مصري كانال سوئز از عبور سه ناو جنگي از اين كانال و حركت آن به سمت درياي مديترانه در ميان تدابير شديد امنيتی خبر دادند.

به گزارش فارس به نقل از روزنامه "القدس العربي "، برخي منابع مصري اعلام كردند، سه ناو جنگي آمريكا صبح ديروز در مسير ورود به درياي مديترانه از كانال سوئز عبور كردند كه به همين دليل فعاليت دريانوري در اين كانال به مدت 2ساعت متوقف شد.
بر اساس اين گزارش، دو ناو جنگي و يك زيردريايي آمريكايي از درياي سرخ وارد كانال سوئز شده و همراه با نيروهاي دريايي و در ميان تدابير شديد امنيتي از اين كانال عبور كردند.
به نوشته اين روزنامه، ناوهاي جنگي آمريكا به هنگام عبور از كانال سوئز تحت حمايت شديد امنيتي مصر بودند و فعاليت ماهيگيري و عبور و مرور خودروها از بالاي پل "صلح " مرتبط بين دو كرانه كانال به مدت 2 ساعت متوقف شده بود.
دستگاه‌هاي امنيتي مصر همچنين تدابير شديد امنيتي در دو طرف كانال اتخاذ كرده بودند.
 

گزارش نقض حقوق اقوام ایرانی در تیرماه سال 1389 توسط رژیم جمهوری اسلامی




  این گزارش در محدوده ماده 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر بوده و موارد نقض آزادی اقوام ایرانی از جمله اقوام آذری – کرد = ترکمن = بلوچ = عرب ایرانی می باشد . از آنجائیکه انتخاب موارد نقض حقوق بشر در میان رسانه های رسمی و بنا به گزارش و مورد تائید حکومت جمهوری اسلامی میباشد این مجموعه موارد نقض حقوق اقوام ایرانی است که تنها بازگو کننده بخش نا چیزی از رویدادهای است که توسط حکومت اسلامی نادیده گرفته می شود به امید نداشتن این گونه آمارها در ایران و به امید ایرانی آزاد و آباد با هر تفکر سیاسی و باورهای دینی .



1—اعدام شدگان 9 مورد

2—محکومین به اعدام 29 مورد

3—احکام حادر شده سنگسار 35 مورد

4—بی خبری از زندانی در بند 2 مورد

5 – شهروندان بازداشت شده توسط رژیم 78 مورد

6—دانشجو دستگیر شده 2 مورد

7—احضار فعال مدنی به اداره اطلاعات 2 مورد

8—احضار فعالین مدنی به دادگاه 7 مورد

9—تهدید خانوادها توسط اداره اطلاعات 2 مورد

10—هجوم مامورین اطلاعات به منازل 2 مورد

11—مسدود شده وبلاگ ازانس خبری 1 مورد

12-- بلاتکلیفی زندانی 1 مورد

13—ممنوع القلم روزنامه نگار 4 مورد

14—فعال سیاسی محکوم به زندان 5 مورد

15-- تبعید زندانی سیاسی 1 مورد

16—ممنوع ملاقات زندانی 2 مورد

17—بیماری شدید زندانی در بند 5 مورد

18—احضار فعال کارگری به دادگاه 3 مورد

19—خودکش کارگر بخاطر فقر مالی 1 مورد

20-- آزادی فعال مدنی با قرار وثیقه 1 مورد

21—اعتصاب کارگران 4 مورد

22--- اذیت و ازارشهروندان توسط مامورین 2 مورد

23-- کشف جسد فعال سیاسی 1 مورد

24--- بازداشت فعال مدنی 5 مورد

25-- تعهد گرفتن از بازاریان توسط اماکن 136 مورد

26—محکومیت فعالین سیاسی به زندانهای طویل المدت 15 مورد

27—کوک 15 ساله بلوچ محکوم به اعدام 1 مورد

28— فشار به بازاریان توسط رزیم 4 مورد

29—قتل وتجاوز به دختر توسط بسیجی 1 مورد

30—اعتصاب غذای زندانی سیاسی 2 مورد

31—زخمی شدن شهروندان وسیله مامورین 13 مورد

32-- زندانی شدن فعالان کانون صنفی معلمان 2 مورد

33—دانشجوی محکوم به زندان 4 مورد

34—تقیف نشریه 1 مورد

35—ازادی فعال سیاسی با قرار وثیقه 1مورد

36--- فعال کارگری محکوم به زندان 3 مورد

37—خودکش شهروندان 6 مورد

38—آزادی فعال کارگری از زندان 1 مورد

39—خودکشی شهروند از فقر مالی 1 مورد

40—احضار روزنامه نگار به دادگاه 1 مورد

41—تجمع اعتراضی کارگران 6 مورد

42—کشته شدن شهروندان وسیله انفجار مین 5 مورد

43—بازداشت معلم 1 مورد

44--- کارگر اخراجی از کار توسط کارفرما 12 مورد

45—دستگیری کارگر معترض 2 مورد

46—قتل وسیله مامورین 5 مورد

47—دانشجوی احضار شده به اطلاعات 23 مورد

48—تخریب آثار باستانی توسط رزیم 1 مورد

49—اتش زدن هکتارها جنگل توسط افراد نا شناس در منطقه کردستان وبی تفاوتی رزیم نسبت به ان


کمیته اقوام وملل کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

شهریار ایازی

بازداشت یک فعال فرهنگی به همراه یک شهروند کرد در شهر سقز



  قادر شیری فعال فرهنگی به همراه یک شهروند کرد به نام امیر امانی در شهر سقز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، نیروهای امنیتی در شهر سقز طی هفته های گذشته اقدام به بازداشت یک فعال فرهنگی به نام " قادر شیری "و یک شهروند دیگر کرد به نام " امیر امانی " کرده اند. علی الرغم پیگیری خانواده نامبرده گان به نهادهای امنیتی و قضایی تاکنون هیچگونه اطلاعی در خصوص اتهام و محل نگهداری آنان بدست نیامده است.

آقای قادر شیری فعال فرهنگی و از اعضای انجمن فرهنگی و ادبی مولوی شهر سقز است.

لازم به ذکر است در هفته های گذشته همچنین یک فعال فرهنگی و روزنامه نگار دیگر کرد به نام یحی صمدی در شهر سنندج توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.


کارشناس روسی : تحریم ها ممکن است به حمله اسرائیل و آمریکا به ایران ختم شود


    کارشناس روسی :ملت ایران ممکن است بیش از این خسارت ببینند/ راهی که رژیم ایران در پیش گرفته به فاجعه می رسد.
روز گذشته پروفسور "ولادیمیر ساژین" کارشناس ارشد "انستیتو خاورشناسی" آکادمی علوم روسیه که در مصاحبه مطبوعاتی در «ریانووستی» شرکت کرد.

وی در این مصاحبه ابراز داشت، فضای پیرامون ایران بحرانی تر می شود. این بحران سال پیش پس از آن که "جمهوری اسلامی سیاست مخرب و تحریک کننده خود درخصوص مسئله هسته ای را در پیش گرفت" به صورت فعال آغاز شد. جمهوری اسلامی ابتدا شورای امنیت سازمان ملل و پس از آن آمریکا و اتحادیه اروپا را مجبور کرد تحریم های سنگینی را تصویب کنند.

وی افزود، واکنش روسیه نسبت به تحریم های یک جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا عادلانه و قابل درک است. در این واکنش ملاحظات اخلاقی وجود دارد. ما در سازمان ملل توافق کردیم، قطعنامه را تصویب کردیم و همکاران ما تحریم های خودشان را به صورت یک جانبه وضع کردند.

ساژین ضمن اشاره به تاریخ این بحران گفت، کل این جریان که از سال 2006 (1385) آغاز شد، نشان می دهد که از طرف ایران هیچ پیشرفتی در زمینه توافق با نظرات آژانس بین المللی انرژی اتمی و سازمان ملل، حاصل نشده است و طاقت اتحادیه اروپا به پایان رسیده است.

به رغم آنکه اتحادیه اروپا در تجارت با ایران مقام اول را دارد، اروپائی ها به این گام مشکل تن دادند.

در ادامه ساژین تصریح کرد که ایران سرسختانه از توافق با آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل خودداری کرد. بعلاوه پائیز سال گذشته ساخت کارخانه زیرزمینی در "فردو" نزدیک به قم کشف شد، در ادامه ایران در وین ابتدا پیشنهاد روسیه ، آمریکا، فرانسه و آژانس بین المللی انرژی اتمی را در مورد سوخت برای راکتور تحقیقاتی تهران پذیرفت و گفت "بله". بعدا گفت: "شاید" و پس از آن مثل همیشه گفت: "نه".

در نتیجه حکومت ایران با تحریم های سخت شورای امنیت، آمریکا و اتحادیه اروپا مواجه شد.

به گفته وی، اما هنوز اسرائیل هم هست. جمهوری اسلامی اکنون دو و نیم تن اورانیوم غنی نشده دارد. طبق ارزیابی کارشناسان، این مقدار اورانیوم برای 2 تا 3 بمب هسته ای کافی است. اما در یک مرحله بلخره تحمل اسرائیل، آمریکا ممکن است به سر برسد و آنگاه است که فاجعه به وقوع می پیوندد.

پروفسور ساژین در خاتمه ضمن جمع بندی سخنان خود اظهار کرد که تحریم های سخت باید به جمهوری اسلامی بفهماند راهی که در پیش گرفته به فاجعه می رسد. این تحریم ها ممکن است به حمله اسرائیل و آمریکا به ایران ختم شود و آن موقع است که ملت ایران بسیار بیشتر از تحریم ها زیان خواهند دید.


واکنش جبهه مشارکت به اظهارات اخیر جنتی


جبهه مشارکت ایران اسلامی
جبهه مشارکت از احزاب مخالف دولت در ایران است که بسیاری از اعضای بلند پایه اش در جریان وقایع پس از انتخابات بازداشت شدند
یکی از احزاب مخالف دولت ایران با انتشار بیانیه ای از عدم رسیدگی به شکایت های مطرح شده پیشین از احمد جنتی انتقاد کرده و همزمان خواهان بررسی قضایی اظهارات تازه آقای جنتی شده است.
"جبهه مشارکت ایران اسلامی" در بیانیه ای که روز پنجشنبه ۷ مرداد (۲۹ ژوئیه) صادرکرد، اظهارات اخیر آقای جنتی را برای کسی که "قدری عدد و رقم بداند و بفهمد سند یعنی چه" خنده دار توصیف کرد.
در این بیانیه آمده است: "متاسفانه ایشان با همین اندازه فهم و درایت صحت انتخاباتی را که تقلب و تخلف در آن موج می زد را تایید کرده اند."
سه روز پیش، احمد جنتی، در یک سخنرانی ادعا کرده بود که سندی دارد مبنی بر اینکه "سران فتنه" وسیله عربستان سعودی، یک میلیارد دلار از آمریکا گرفته اند و قرار بوده است که درصورت انقراض جمهوری اسلامی مبلغ ۵۰ میلیارد دلار دیگر هم پرداخت شود.
مقامات دولت ایران اعتراضات به نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در این کشور در سال ۱۳۸۸ خورشیدی را "فتنه" و رهبران مخالفان را "سران فتنه" نامیده اند.
جبهه مشارکت مطرح کردن چنین سخنانی از سوی آقای جنتی را امری سابقه دار توصیف کرده و آورده است: "این بار زمان آن است تا ملت ایران بی هیچ شبهه ای کاملا دریابند چگونه فردی که کوچکترین پرهیزی از ارتکاب بزرگترین گناهان ندارد متصدی دو منصبی شده است که شرط اول آن عدالت است.
احمد جنتی که از ابتدای تاسیس شورای نگهبان قانون اساسی از فقهای عضو این شورا بود، به تازگی با حکم رهبر ایران در سمتش به عنوان دبیر این شورا ابقا شد و به عنوان امام جمعه موقت، تریبون نماز جمعه تهران را نیز در دست دارد.
متاسفانه ایشان (اقای جنتی) با همین اندازه فهم و درایت صحت انتخاباتی را که تقلب و تخلف در آن موج می زد تایید کرده اند.
بخشی از بیانیه جبهه مشارکت
جبهه مشارکت در این بیانیه با طرح پرسش هایی از آقای جنتی خواسته است تا درباره زمان و چگونگی به دست آوردن اطلاعات مورد ادعای خود پاسخگو باشد و اسامی افرادی را که مدعی است این پول را دریافت کرده اند به صراحت اعلام کند.
در بیانیه جبهه مشارکت آمده است: "ایشان باید صریح اعلام کنند که چنانچه ادعای ایشان ثابت نشد، آیا همچنان به غصب مناصب شورای نگهبان و امامت جمعه تهران اصرار خواهند داشت؟"
جبهه مشارکت همچنین از قوه قضاییه ایران خواسته است تا مشخص کند که آیا از اطلاعاتی که آقای جنتی مطرح کرده است، با خبر بوده یا خیر و در صورتی که آقای جنتی نتواند ادعای خود را ثابت کند، "به عنوان مفتری" چه مجازاتی برای او تعیین خواهد شد.
جبهه مشارکت تاکید کرده است که اگر قوه قضائیه به شکایت هایی که پیش از این از آقای جنتی شده بود، از جمله شکایت آقای تاج زاده، رسیدگی می کرد و برای او "مصونیت آهنین" قائل نبود، او به خودش اجازه نمی داد که چنین اظهاراتی را مطرح کند.
مصطفی تاجزاده، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، در سال ۱۳۷۸ (۱۹۹۹)، زمانی که سمت معاون سیاسی وزارت کشور و مسئولیت برگزاری انتخابات را بر عهده داشت پس از انتخابات دوره ششم مجلس ایران شکایتی را علیه احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان قانون اساسی مطرح کرد.
در این شکایت که مورد رسیدگی قوه قضائیه قرار نگرفت، آقای تاج زاده به ابطال ۷۰۰ هزار رأی مردم تهران توسط شورای نگهبان در آن انتخابات اعتراض کرده بود.
آقای تاجزاده معتقد بود که ابطال ۷۰۰ هزار رأی باعث جابجایی در فهرست نمایندگان راه یافته به مجلس در حوزه انتخاباتی تهران شده است.
اظهارات اخیر آقای جنتی، که از حامیان محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران است با واکنش مهدی کروبی، از سران مخالفان ایران رو به رو شده بود.
آقای کروبی اعلام کرد که از آقای جنتی به اتهام "زدن بهتان" به محاکم جمهوری اسلامی شکایت خواهد کرد اما امیدی به رسیدگی ندارد.

خاطرات تلخ من















یک روز خسته بودم میخواستم در شهر م
که از توابع شهرستان نیکشهر است قدمی بزنم
در خیابان به یک نوجوان برخوردم که بسیار غمگین و ناراحت روی جدول خیابان نشسته بود
بطرفش رفتم طبق معمول سلام گفتم بغض گلویش را گرفته بود از او پرسیدم مشکلی پیش آمده
با نگاهی که همراه با گلوله اشک بود گفت نه من ولکن نشودم خودم را معرفی کردم شناخت
و گفت آبادی که ما زندگی میکنیم با شهر فاصله دارد مجبور شدیم وسیله ای برای خود تهیه
کنیم یک موتور سیکلت کهنه خریدیم که هر از گاهی مشکلی برایمان پیش بیاید بتوانیم
خود را به شهر برسانیم میلتوپی موتور سیکلتم خراب بود و من برای تهیه لوازم امروز
به شهر آمدم در مسیر راه نیروی انتظامی راه را بسته بود من چند پیچ و مهره که خراب شده
بود همراه داشتم که پس از بازرسی هیچی پیدا نکردند فقط دو مهره و واشر همراه من بود
پرسید اینها چیست گفتم مال موتور است با خودم آوردم نمونه شون بخرم گفت پدر سگ
بی همه چیز اینها وزنه است که با ان تریاک وزن میکنی من هر چه قسم خوردم باور
نکردند مرا با خودشان به حوزه انتظامی بردند و هر کس آنجا بود یک لگد و فش و
ناسزا به من میگفت نمیدانستم چه کار کنم یک نفر بیشتر از همه به من کتک میزد گویا
من یک قاتل بودم گفتند ترا میفرستیم دادگاه بیست سال زندان میشوی من هرچه اجز
و زاری میکردم قبول نمیکردند من فقط هفت هزار تومان داشتم گفتند چقدر پول داری
گفتم همین هفت تومان گفتند آشنایی کسی داری گفتم  یک نفر ملا مال آبادی ما بوده الان
اینجا یک مغازه دارد او مرا میشناسد گفت من تر میبرم پیش ملا بگو نیم کیلو تریاک
از من گرفته اند بعد ترا آزاد میکنیم من قبول کردم رفتیم در مغازه ملا آمد گفت چه شده
مامور که همراه بود به من اجازه حرف زدن نداد گفت نیم کیلو تریاک از این اقا گرفته ایم
ملا شروع کرد به اجز زاری که مرا آزاد کنند ولی او گفت همه بچه های حوزه از ین جریان
با خبر هستند اگر شما ضمانت میکنید من با فرمانده صحبت میکنم او پول میخواست ملا
گفت چقدر گفت پانصد هزار فرمانده را قانع میکنم ملا گفت به پیر به پیقنبر این آدم بدبختی
است آخرش از ملا پرسید چقدر میتونی ملا گفت به من ربطی نداره از خودش بپرس
من نه پول و نه کسی داشتم آخرش با ملا گوشه ای رفتند آمدند ملا گفت من استوار
را قانع کرده ام به او سیصد هزار بده من گفتم من که پول ندارم ملا گفت من به او جنس
از مغازه میدهم تو بعد پول من را بده استوار روغن شامپو و پودر رختشویی کیک بسکویت
رانی خلاصه از سیصد هزار تومان وسا یل برد .حال پسرک مظلوم فکر میکرد چطور
این بدهی را پرداخت کند .من گفتم حاضری حرفی که زدی پایش اایستادگی  کنی گفت
بله مجبورم به اتفاق هم نزد ملا رفتیم از او پرسیدم این اقا جوان راست میگوید
گفت بله استوار زوکایی مبلغ سیصد هزار وسایل از مغازه من برده  من با موتور
سیکلت ملا به حوزه رفتم پرسیدم شما یکی از بستگان ما را گرفته اید گناه دارد آزادش
کنید آدم بدبختی است گفت من میدانستم بیگناه است آزادش کردم پرسیدم هیچی همراه نداشت
گفت نه مشکوک شده بودیم آوردیم حوزه معلوم شد آدم بدبختی است من خودم شخصا آزادش کردم
آقای زوکایی خودش بیگناهی او را ثابت کرد پرسیدم پس چرا سیصد هزار از او گرفتی
دستپاچه شد گفت که گفته گفتم خودش و ملا باز حرف اولش را تکذیب کرد گفت نیم کیلو
جنس داشته پرسیدم پس چرا آزادش کردی  گفتم از متهم رشوه دریافت کردی حرفی برای
گفتن نداشت  مکثی کرد گفت من چه کار میتونم برات انجام دهم این بین خودمان بمانه
گفتم هیچی هر چه گرفتی پس بده  وسایل ملا را به ملا برگرداندیم  و پسر جوان گفت
اگر شما این کمک به من نمیکردی ما فقط یازده گوسفند داریم صد در صد ملا آنها را از ما میگرفت
وسایل موتورش را خرید و با من خدا حافظی کرد و رفت
این است زندگی مردم بلوچ

م -کرنگش  از بلوچستان 

کشته شدن بیش از ۲۵۰ نفر در اثر سیل در پاکستان


سیل پاکستان
سیل موجب بیخانمان شدن صدها هزار نفر شده است
جاری شدن سیل در اثر باران های موسمی در پاکستان، موجب کشته شدن دست کم دویست و پنجاه نفر و بیخانمان شدن صدها هزار نفر شده است.
این سیل که شدت آن در هشتاد سال اخیر در پاکستان بی سابقه بوده بسیاری از خانه ها و جاده ها را ویران کرده است.
در اثر سیل آب بسیاری از رودخانه ها طغیان کرد و بسیاری از مردم در زیر گل و لای مدفون شدند.
شماری از روستاها در اثر سیل به کلی ناپدید شده اند.
سیل دست کم یک سد را در هم شکسته و بسیاری از احشام را با خود برده است.
سیم های برق و تلفن بخش های زیادی از پاکستان قطع شده است و هزاران هکتار از زمین های کشاورزی از بین رفته است.
منطقه شمال غرب پاکستان بیش از سایر نقاط این کشور از سیل صدمه دیده است.
ولی ایالت بلوچستان در جنوب غرب پاکستان نیز از سیل لطمه خورده و محصولات کشاورزی ایالت پنجاب نیز از بین رفته است.
علیم مقبول، خبرنگار بی بی سی در اسلام آباد می گوید هزاران نفر از پرسنل ارتش پاکستان در عملیات نجات و کمک رسانی شرکت دارند.
خبرنگار بی بی سی می افزاید طبق پیش بینی اداره هواشناسی پاکستان، ریزش باران های موسمی در روزهای آینده ادامه خواهد داشت و این نگرانی وجود دارد که ممکن است در طول ساعات آینده تلفات و خسارات ناشی از سیل افزایش یابد.
میزان باران چند روز گذشته در راولپندی و اسلام آباد نزدیک به 190 میلیمتر بوده است.

سران عربستان و سوریه برای مذاکرات سه جانبه وارد لبنان شدند


اسد و عبدالله
اسد و عبدالله برای جلوگیری از یک بحران خطرناک سیاسی و امنیتی به لبنان می روند
رهبران عربستان سعودی و سوریه برای گفتگوهای سه جانبه با رهبران لبنان به این کشور سفر کرده اند.
روز جمعه، 8 مرداد (30 ژوئیه)، کاخ ریاست جمهوری لبنان اعلام داشت که ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی، و بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، به منظور شرکت در نشست مشترک با میشل سلیمان، رئیس جمهوری، و رهبران دولت لبنان برای دیداری یک روزه وارد بیروت، پایتخت، شده اند.
سران عربستان و سوریه در فرودگاه بیروت مورد استقبال رسمی رئیس جمهوری، نخست وزیر و سایر مقامات ارشد دولت لبنان قرار گرفتند.
پادشاه سعودی روز پنجشنبه برای ملاقات با رئیس جمهوری سوریه وارد آن کشور شد و گفته می شود که محور مذاکرات دو طرف روابط دوجانبه و همچنین شرایط سیاسی داخلی و خارجی لبنان و تحولات اخیر در این کشور بوده است.
اجلاس سه جانبه بیروت در حالی برگزار می شود که احتمال دارد هیات تحقیق سازمان ملل متحد پیرامون ترور رفیق حریری، نخست وزیر پیشین لبنان، به صدور حکم تعقیب شماری از اعضای جنبش حزب الله در ارتباط با این ترور مبادرت کند.
رفیق حریری، از سیاستمداران با سابقه سنی در لبنان، در فوریه سال 2005 در اثر وقوع انفجاری شدید در بیروت کشته شد و شورای امنیت سازمان ملل متحد، به درخواست احزاب و گروه های طرفدار حریری و فشار برخی از اعضای شورا، هیاتی را برای رسیدگی به این قتل تشکیل داد.
رفیق حریری در ماه های قبل از ترور خود صراحتا از مداخله دولت سوریه در امور لبنان انتقاد می کرد و خواستار خروج نیروهای نظامی و امنیتی سوری از کشور خود بود.
به همین دلیل، برخی از طرفداران رفیق حریری سازمان های نظامی و امنیتی سوریه و حزب الله را، که یک تشکل سیاسی و نظامی شیعه و حامی مداخله سوریه در لبنان محسوب می شود، به دست داشتن در ترور او متهم کرده اند.
هیات تحقیق سارمان ملل نیز تا کنون احتمال ارتباط برخی سازمان ها و مقامات سوری و همچنین اعضای حزب الله با این ترور را قابل بررسی تشخیص داده است هر چند دولت سوریه از همکاری با این هیات خودداری ورزیده و رهبران حزب الله نیز آن را دست نشانده آمریکا و اسرائیل توصیف کرده اند.
تصویر رفیق حریری در مراسم تشییع جنازه
هیات تحقیق امکان دست داشتن حزب الله در ترور رفیق حریری را مطرح کرده است
در مقابل، برخی از گروه های سنی مخالف سوریه از اقدامات این هیات حمایت می کنند و احتمال دارد خواستار شوند که دولت این کشور حکم صادره از سوی هیات تحقیق برای احضار اعضای حزب الله را اجرا کند که احتمال واکنش تند و بالقوه بحران زای گروه حزب الله را به همراه خواهد داشت.
حزب الله، که شریک کوچک در دولت ائتلافی لبنان و بزرگترین جناح مخالف در پارلمان این کشور است، به طور گسترده از سوی دولت های سوریه و ایران حمایت مالی و سیاسی می شود و مواضع تندی در مخالفت با اسرائیل و روند صلح خاورمیانه دارد و طرف اصلی اسرائیل در جنگ سال 2006 بود.
ایالات متحده، بریتانیا، اسرائیل، و چند کشور غربی دیگر حزب الله را یک گروه تروریستی محسوب می کنند.
ایالات متحده، که دارای روابطی نزدیک با عربستان سعودی و دولت کنونی لبنان است، ایران و سوریه را کشورهای حامی تروریسم می داند و تحریم هایی را علیه آنها وضع کرده هر چند در ماه های اخیر، نشانه هایی از تمایل دولت آمریکا به بهبود روابط با دولت سوریه مشاهده شده است.
نشست رهبران عربستان، لبنان و سوریه در بیروت واقعه ای کم سابقه در تاریخ لبنان محسوب می شود و بشار اسد به منظور شرکت در این اجلاس، برای نخستین بار از زمان ترور رفیق حریری، که منجر به خروج نیروهای سوری از لبنان شد، به این کشور سفر می کند و دیدار ملک عبدالله نیز نخستین دیدار رسمی پادشاه سعودی از لبنان طی پنجاه سال اخیر محسوب می شود.
رهبران عربستان سعودی و سوریه پس از دیدار با میشل سلیمان، رئیس جمهوری لبنان، با مقامات ارشد دولت "وحدت ملی" لبنان ملاقات و گفتگو می کنند.
نگرانی از تنش داخلی لبنان

هفته گذشته، سید حسن نصرالله، رهبر حزب الله، به نقل از منابع دولتی لبنان گفت که هیات تحقیق سازمان ملل برخی اعضای حزب الله را به دست داشتن در ترور رفیق حریری متهم کرده و انتظار می رود خواستار تحویل آنان برای انجام تحقیقات قضایی شود.
نصرالله در مصاحبه ویدیوئی
نصرالله تاکید کرده که به درخواست هیات تحقیق سازمان ملل عمل نخواهد کرد
حسن نصرالله هیات تحقیق را به حمایت از اسرائیل متهم ساخت و تاکید کرد که به حکم این هیات برای تحویل اعضای مظنون حزب الله عمل نخواهد کرد.
با اینهمه، احتمال مطرح شدن دخالت حزب الله در ترور رفیق حریری و واکنش سید حسن نصرالله این نگرانی را در پی آورده است که ممکن است فشار برخی از گروه های سنی طرفدار رفیق حریری برای اقدام دولت در اجرای حکم احضار اعضای حزب الله به در گیری آنها با شبه نظامیان حزب الله منجر شود.
سابقه درگیری های قومی و مذهبی در لبنان، به خصوص جنگ داخلی پرتلفات دهه های 1970 و 1980 و تبعات سیاسی آن، از جمله حضور طولانی مدت نیروهای نظامی و امنیتی سوریه در این کشور، باعث شده است تا رهبران نسبت به تبعات چنین وضعیتی به خصوص کشیده شدن شبه نظامیان سنی و شیعه به صحنه درگیری احساس نگرانی شدید کنند.
جمعیت لبنان از سه گروه عمده مسیحیان مارونی، مسلمانان سنی، مسلمانان شیعه و همچنین دروزها و پیروان سایر مذاهب تشکیل یافته و صحنه سیاسی این کشور در گذشته شاهد رقابت خصمانه گروه ها و احزاب وابسته به آنها و گاه درگیری شبه نظامیان وابسته به برخی از این گروه ها بوده است.
حتی بدون بروز درگیری خشونت آمیز فرقه ای، همکاری و موافقت احتمالی دولت ائتلافی لبنان با درخواست هیات تحقیق سازمان ملل علیه حزب الله می تواند شرایط سیاسی نه چندان با ثبات این کشور را با تنش های جدیدی مواجه سازد.
در حال حاضر، کابینه سی نفره وحدت ملی به رهبری سعد حریری، فرزند سیاستمدار مقتول، اداره امور لبنان را برعهده دارد.
نیمی از سمت های کابینه، که پس از ماهها مذاکره سرانجام در ماه نوامبر سال گذشته تشکیل شد، در اختیار ائتلاف به رهبر سعد حریری، فرزند سیاستمدار مقتول قرار دارد، در حالیکه دو کرسی به حزب الله و پنج کرسی دیگر به احزاب طرفدار آن اختصاص یافته و بقیه کرسی های متعلق به احزاب و شخصیت های بی طرف و مستقل از جمله طرفداران رئیس جمهوری است.
احمدی نژاد، اسد، نصرالله
گروه تحت رهبری نصرالله از حمایت گسترده دولتهای ایران و سوریه برخوردار است
حمایت دولت از درخواست هیات تحقیق می تواند به خروج حزب الله و طرفداران آن از کابینه و بروز یک بحران سیاسی دیگر در این کشور منجر شود در حالیکه شرایط بحرانی در منطقه باعث شده است که در ماه های اخیر، رهبران لبنان، از جمله نخست وزیر، خطر مداخله نظامی اسرائیل در این کشور را گوشزد کنند.
اقدامات احتمالی حزب الله لبنان علیه اسرائیل می تواند بهانه ای برای آغاز چنین مداخله ای باشد که تبعات گسترده ای را در این کشور و منطقه در پی خواهد داشت و به نظر می رسد که سفر رهبران عربستان و سوریه به لبنان با هدف جلوگیری از آغاز روندی است که می تواند به چنین بحرانی منجر شود.
در حالیکه دولت سوریه دارای روابط نزدیکی با حزب الله لبنان است، عربستان سعودی از سعد حریری و گروه های به رهبری او حمایت می کند و هر دو کشور عربستان و سوریه دارای سابقه تلاش برای تاثیرگذاری بر صحنه سیاست داخلی لبنان هستند.
از جمله، عربستان سعودی، به عنوان یکی از اعضای تاثیرگذار اتحادیه عرب، نقشی مهم در تصویب و اجرای قطعنامه طائف در سال 1989 ایفا کرد که سرانجام مبنای پایان دادن به جنگ داخلی لبنان شد و نیروهای سوریه هم از سوی اتحادیه برای اجرای توافقنامه صلح و جلوگیری از بروز مجدد جنگ داخلی به لبنان اعزام شدند.
اگرچه ائتلاف به رهبری سعد حریری با پیگیری برنامه ای در مخالفت با دخالت سوریه در لبنان به قدرت رسید، اما روابط دولت وی با سوریه طی دو سال اخیر رو به بهبود بوده است.
برخی از ناظران گفته اند که موفقیت تلاش های ملک عبدالله و بشار اسد می تواند به بهبود وجهه دولت سوریه در لبنان کمک کند و همچنین، نظر مساعد ایالات متحده را، که بروز بحران جدیدی در خاورمیانه را در شرایط فعلی ناگوار می داند، به خود جلب کند.

پاسداران حقیقت




قسم به عدالت ، قسم حقیقت ، قسم به آفتاب ، قسم به روشنایی فارغ از بند و ظلمت شب تار.و بر نور بی مثال مهتاب ، به تشعشعات هستی بخش یگانه پاسدار حقیقت در این سیاهی روزگار .اینبار به مانند دیگر دفعات می خواهم بنویسم از مردان کار زار .ار آنانی که جان خویش چه اسان هدیه نمودند از بحر سرزمینشان و این مردمان نا بیدار . مردمانی که روشنایی را می خواهند بدون آفتاب و مهتاب .و آنان که در غیاب روز آفتاب و روشنایی مهتاب گشته اند چراغهای حقیقت و عدالت که می خواهند بر افروزند آتشی به وسعت فریاد و بیداد .مردانی که نورشان حتی از فراز کوهها میرسد به کویر دلها .آنانی که حقیقت را گشته اند یگانه پاسداران در عهد پر از رنگ و ریا .مردانی که نور وجودشان و سلدگی قلوبشان و خلوص نفوسشان سدی است بس عظیم در برابر اهریمنان و نابخردان و ظالمان در هر زمان و مکان.و آن شیر مردانی که نه برای خویش که برای کیش و آیین خویش همانند درویش زندگی را بر خود حرام کرده اند.و اواره کوهها و غربت گشته اند تا از حق یک ملت ستمدیده دفاع کرده باشند .آنان که پرچم آزادی و ازادگی و آزاد زیستن را بر قلب هر نابیدار بی احساس و برده صفت به مانند پیامبران آن زمان افراشته اند.انانکه شهادت را نه تنها خوش آمد که با جان و دل اری گفته اند .انان که به مانند فرزندان خلف برای عزت و غیرت مادران و خواهران و برادرانشان بپا خواسته اند.که ریشه ظلم را از دل یک سرزمین از بر کنند و بخشکانند.اری اگر بخواهم در وصف بزرگ مردان تاریخ بنگارم که صدها و هزاران کاغذ کم است.فقط ارزو می کنم که کاش من هم از انان بودم. با انان بودم و به معنی واقعی همانند آنان عاشق و با ایمان بودم.عشق به مردم ، عشق به سرزمینمان و عشق به آزادی.کاش من هم از آنان بودم .

الف_ م از بلوچستان

تصاوير زيبا يي از نقاط مختلف بلوچستان بزرگ


تصاوير زيبا يي از نقاط مختلف بلوچستان بزرگ






تشدید فشار آمریکا بر آسیا برای اجرای تحریم های ایران


پارس جنوبی
رایزنی های بعدی واشنگتن معطوف آسیا، خاورمیانه و آمریکای جنوبی است
مقام های آمریکایی برای تشدید تحریم های ایران به چین، ژاپن، کره جنوبی و امارات متحده عربی سفر می کنند و استرالیا نیز اعلام کرده فشارهای جدیدی علیه تهران اعمال می کند.
مقام های ارشد دولت آمریکا روز پنجشنبه 29 ژوئیه 2010 (7 مرداد 1389) به قانونگذاران این کشور گفتند هفته آینده راهی آسیا خواهند شد تا برای اجرای کامل تحریم های ایران بر ژاپن، کره جنوبی، چین و امارات فشار آورند.
رابرت آینهورن مشاور ویژه کنترل تسلیحاتی وزارت خارجه آمریکا در نشست کمیته نظارت و اصلاحات دولتی مجلس نمایندگان گفت: "پکن باید بداند که بعنوان عضو دایم شورای امنیت مسئولیت دارد مانع از گسترش سلاح های هسته ای شود و بر ایران فشار آورد که بسوی سلاح اتمی حرکت نکند."
مقام های آمریکایی نگرانند که با تشدید تحریم های اروپا علیه صنایع نفت و گاز ایران، برخی کشورهای آسیایی نظیر چین حضور خود را در بازارهای ایران افزایش دهند.
رابرت آینهورن اظهار داشت چینی ها می گویند نیاز زیادی به انرژی دارند و باید در این حوزه از امنیت لازم برخوردار باشند.
آمریکا نگران است برخی کشورهای آسیایی جای خالی شرکت های اروپایی را در بخش انرژی ایران پر کنند
دانیل گلیزر دستیار معاون امور ضد تروریسم وزارت خزانه داری آمریکا که در این نشست حضور داشت گفت تحریم ها در صورتی موثر خواهد بود که کشورهای زیادی را در بر گیرد.
او که قرار است با آینهورن همسفر باشد گفت آسیا، خاورمیانه و آمریکای جنوبی سه منطقه ای هستند که نیاز به رایزنی های زیادی در این زمینه دارند.
گلیزر گفت استوارت لیوی معاون امور ضد تروریسم وزارت خزانه داری که مسئول تحریم های ایران است برای گفتگو در این زمینه عازم امارات متحده عربی خواهد شد.
در این نشست برخی نمایندگان اقدامات یاد شده را کافی ندانستند. دن برتون عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان گفت نسبت به تاثیر تحریم ها خوش بین نیست زیرا رئیس جمهور آمریکا همچنان دارای اختیارات کافی است و می تواند برخی اقدامات تنبیهی علیه شرکت های خارجی طرف معامله با ایران را لغو کند.
او محمود احمدی نژاد را با ظهور هیتلر و نازی های آلمان در دهه 1930 و پیش از جنگ جهانی دوم مقایسه کرد و گفت این آخرین شانس مهار ایران با ابزار مسالمت آمیز است.
اما دنیس کوسینیچ عضو دیگر مجلس نمایندگان آمریکا نسبت به تهاجم نظامی به ایران هشدار داد و گفت آمریکا توانایی نبرد در جبهه دیگری در کنار عراق و افغانستان را ندارد.

استرالیا تحریم می کند

در پی اعمال تحریم های جدید سازمان ملل و کشورهای غربی علیه ایران، استرالیا نیز اعلام کرده است تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال خواهد کرد.
وزیر خارجه استرالیا روز پنجشنبه با اعلام این خبر گفت این تحریم های جدید برای اولین بار شامل مبادلات تجاری با صنایع نفت و گاز ایران هم می شود.
چند روز پیش از این، اتحادیه اروپا و کانادا حریم های جدیدی علیه ایران اعمال کرده بودند. پیش از آن هم آمریکا تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال کرده بود.
استیون اسمیت، وزیر خارجه استرالیا، در بیانیه ای اعلام کرد: "با اعمال این تحریم ها، استرالیا در صف اول تلاش های جامعه جهانی برای وادار کردن ایران به پذیرش تکالیف بین المللی اش در مورد برنامه هسته ای این کشور می ایستد. به باور ما برنامه هسته ای ایران یکی از جدی ترین تهدیدهای امنیتی است که جامعه جهانی با آن مواجه است."
تحریم های جدید استرالیا علاوه بر تحریم هایی است که سازمان ملل متحد ماه گذشته علیه ایران تصویب کرد و استرالیا پیش از این آنها را اعمال کرده بود.
تحریم های جدیدی که استرالیا اعمال خواهد کرد، شامل ممنوعیت مسافرت و داد و ستد بیش از 110 شخص و شرکت در بخش های مالی و حمل و نقل ایران است.
این تحریم ها همچنین شامل ممنوعیت داد و ستد همه انواع سلاح و مواد مربوط به آن، از جمله هر چیزی است که بتواند در تولید سلاح های شیمیایی، بیولوژیکی، هسته ای و موشکی مورد استفاده قرار گیرد.
استرالیا همچنین برای اولین بار داد و ستد با بخش نفت و گاز ایران را محدود خواهد کرد. آقای اسمیت گفت در قطعنامه سازمان ملل اشاره شده است که بین درآمد حاصل از بخش نفت و گاز و فعالیت های هسته ای ایران ارتباط وجود دارد.