اینجا دَلفارد است؛ جایی سرسبز با عطر گیج کننده بهار نارنج. مکانی که مدتی طولانی ما را به سکوت واداشت.
مسیر چابهار به گواتر.
کوههای مریخی مسیر چابهار به گواتر.
طبیعت غیرمنتظره مسیر چابهار به گواتر. در این مسیر آنقدر تنوع اقلیم وجود داشت که چندین بار متوقف شدیم.
خلیج پسابندر، مملو از قایق های کوچک و لنج های نقاشی شده و رنگارنگ قدیمی.
مسجد روستای تیس.
غروب در ساحل دریا بزرگ چابهار.
طلوع در ساحل دریا بزرگ چابهار. گودال هایی که در تصویر می بینید با مد دریا پر شده بودند از آب و ماهی های رنگارنگ و نوعی آکواریوم طبیعی ساخته بودند.
موج. موج های بلند ساحل دریا بزرگ واقعاً دیدنی اند.

و بالاخره گاندوها!
برای مشاهده سفرنامه اینجا را کلیک کنید.

در انتظار بلوچستان ام. در انتظار دیدن تمساح پوزه کوتاه ایرانی. عکس های بالا را در سفر قبلی ام به زیست گاه گاندو گرفته ام. در آن سفر موفق به دیدن این تمساح نشدم. اما این بار قرار است به دیدن گاندویی که در پاسگاه درگس نگهداری می شود برویم...
پی نوشت پس از سفر:
در مجله "سرزمین من" اشتباه نوشته شده بود. روستای "درگس" اصلاً پاسگاه ندارد. روستای همجوارش،"شیرگواز" پاسگاه دارد، اما از گاندوها در پاسگاه نگهداری نمی شود. سازمان محیط زیست مرکزی در درگس دارد که تعدادی گاندو (۷ عدد) در آن نگهداری می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر